مقدمه
سرطان یک بیماری جسمی است که طی آن، سلولهای سرطانی از تکثیر خارج میشوند و رشد کنترلشدهای ندارند. سرطان سینه نیز مشکلی بهداشتی در جهان غرب است و مسئول ۳۱% تمام سرطانهای زنان در ایالات متحده آمریکا و ۱۸% تمام مرگهای ناشی از سرطان است؛ همچنین ابتلا به سرطان در طول حیات یک زن ۱ به ۱۱% است [۱].
افسردگی و اضطراب از رایجترین واکنشهای روانشناختی است که بیماران در طی تشخیص و درمان سرطان از خود نشان میدهند [۲]. احساس درد در بیماری سرطان سینه شایع است [۳] و اضطراب مرتبط با درد، به مجموع پاسخهای شناختی و آشکار روانی و رفتاری اشاره دارد که معمولاً به عنوان اضطراب قلمداد میشوند و در پاسخ به درد یا رویدادهای مرتبط با درد نشان داده میشوند [۴]. سطوح بالای اضطراب مرتبط با درد، به اجتناب از فعالیتهایی که گمان میرود درد را گسترش میدهند، کمک میکند که به نوبه خود اغلب اوقات به شرطیزدایی جسمانی، مشکلات رفتاری ثانویه و کاهش تماس اجتماعی منجر میشود و سرانجام به صورت یک چرخه درمیآید. همچنین گوشبهزنگی نسبت به محرکهای درد را به دنبال دارد [۵].
همچنین به نظر میرسد در بیماران مبتلا به سرطان، تنظیم هیجانات و عواطف دچار مشکل میشود و تشخیص سرطان منجر به استفاده از هیجانهای منفی شده و این هیجانهای منفی بر سرعت و رشد بیماری تأثیر معناداری میگذارد [۶]. تنظیم هیجان، وجه ذاتی گرایشهای پاسخهای هیجانی است. تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق میشود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار میرود [۷]. تنظیم هیجان شامل راهبردهای مثبت و منفی است [۸]. واضح است که پاسخهای هیجانی به رویدادهای استرسزا را می توان با استفاده راهبردهای مقابلهای شناختی تنظیم کرد [۹].
به دنبال معرفی ابعاد سهگانه درد از سوی اصحاب نظریه کنترل دروازه که شدت و ماهیت درد را تابعی از مکانیسمهای حسی، شناختی و عاطفی میدانستند، نقش عوامل روانشناختی در درمان درد مورد توجه قرار گرفت و بهکارگیری مداخلات روانشناختی در این زمینه آغاز شد [۱۰].
در زمینه درد مزمن، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، راهبردهای کنترل و اجتناب ناکارامد را از راه پرورش تکنیکهایی که باعث انعطافپذیری روانشناختی میشوند، هدف قرار میدهد [۱۱] و به افراد در پذیرش درد (تمایل به تجربه درد و یا رویدادهای ناخوشایند بدون تلاش برای کنترل آنها) و یا افکار مرتبط با درد و ارتقاء جنبه های معنادار زندگی و افزایش فعالیتهای ارزشمند کمک میکند و به جای تلاش بیهوده علیه درد، بیماران مبتلا به درد را به پذیرش درد و پیامدهای آن و انجام فعالیتهای ارزشمند برای بهبود کیفیت زندگی ترغیب میکند [12].
برخی پژوهشها نشان داده است که تلاش برای به حداقل رساندن، کنترل و سرکوب اضطراب، افکار، درد و غیره سبب تولید مجدد آن میشود [۱۳]. درمانِ پذیرش و تعهد از درمانهای رفتاری موج سوم است که بر هوشیاری فراگیر، همراه با گشودگی و پذیرش درد تأکید میکند؛ یعنی فرد بدون تلاش برای کنترل بر افکار مربوط به بیماری، به افکارمرتبط با بیماری اجازه حضوردر ذهن میدهد. هنگامیکه این تجربیات، یعنی افکار و احساسات با گشودگی و پذیرش مشاهده شوند، حتی دردناکترین آنها کمتر تهدیدکننده و قابلتحمّلتر به نظرمی رسند [۱۴]. به بیمار در این رویکرد آموخته میشود که هرگونه عملی برای اجتناب یا کنترل این تجارب ذهنی ناخواسته بیاثر است یا اثر معکوس دارد و باید تجارب را بدون هیچگونه واکنش برای حذف آنها به طور کامل پذیرفت. پذیرش بیماری کمک میکند تا بیمار دید درستی نسبت به فرایند درمان داشته باشد و با تعهد درمان را دنبال کند و بدین ترتیب، با افزایش پذیرش بیماری و تعهد به درمان کیفیت زندگی بالا میرود [16 ،15].
نتایج پژوهش کاسیو روی علائم درد بیماران سرطانی نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر راهبردهای مقابلهای، فاجعهسازی و سطح استرس تأثیر معناداری میگذارد [17]. محبت بهار، اکبری، ملکی و مرادیجو تأثیر مثبت این روش درمانی را بر کیفیت زندگی این بیماران مطلوب گزارش کردند [18]. در درمانهای مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری سعی میشود تا بیمار با خطاهای فکری مقابله کرده و فکرهای دیگری را جایگزین کند؛ این روش درمانی کمک میکند تا بیمار با ماهیت مشکل و بیماری خود بیشتر آشنا شود و به پذیرش مثبت در زمینه مشکل خود برسد و نسبت به علائم بیماری خود به عنوان بخشی از زندگی نگاه بیندازد [14].
به نظر میرسد با توجه به جدید بودن دیدگاههای درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، به مطالعات متعدد در زمینه تأثیر این روش بر متغیرهای متعدد روانشناختی بیماران دچار سرطان نیاز است. همچنین رویکردهای جدید درد را در کنار مؤلفه فیزیولوژیک، یک مؤلفه روانشناختی داند و رویکردهای درمانی جدید سعی در تشویق افراد به پذیرش درد و افکار مرتبط با درد و ارتقای جنبه های معنادار زندگی دارد [۱۵]. مطالعات نشان میدهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود فاجعهآفرینی درد و ناتوانی مرتبط با درد، رضایت از زندگی [۱۹]، افسردگی، اضطراب مرتبط با درد، اضطراب سلامتی و عملکرد روانشناختی تأثیر معناداری دارد، سبب کاهش اجتناب تجربی و پریشانی کلی میشود و کیفیت زندگی افراد را به طور قابلملاحظهای افزایش میدهد [۲۰]. با توجه به منابع پژوهشی و پیشینه نظری بیانشده و با توجه به جدید بودن مطالعات پژوهشی در زمینه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مؤلفههای روانشناختی بیماران سرطانی، مطالعه حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که آیا گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجانی بیماران سرطانی مؤثر است؟
مواد و روشها
پژوهش حاضر مداخلهای و از نوع نیمهتجربی با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر، همه بیماران دارای تشخیص سرطان سینه مراجعهکننده به مرکز آموزشی-درمانی شهید قاضی تبریز در طی ماههای شهریور تا آبان ۱۳۹۷ هستند. برای ورود به مطالعه از بین افرادی که نمره بالای ۵۰ را در پرسشنامه اضطراب درد به دست آوردند، ۱۳۶ نفر بیمار مبتلا به سرطان سینه به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول 1 استفاده شد:
میانگین نمرات بهدستآمده در پژوهشهای پیشین برای درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در متغیر اضطراب مرتبط با درد 9/61 با انحراف معیار 4/38 و و برای گروه کنترل 15/21با انحراف معیار 9/17 است [۲۱]. با ۹۵ درصد اطمینان و ۹۰ درصد توان آزمون (0/9=ß-۱) تعداد نمونه ۶۸ نفر برآورد شد.
بنابراین، از 136 نفر، 68 نفر به صورت دردسترس انتخاب شدند. ابتدا از ۶۸ نفر بیمار آزمونهای اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجان اخذ شد؛ سپس این افراد به صورت تصادفی (با قرعه) در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (جدول شماره ۱).
روش اختصاص به دو گروه آزمایش و کنترل اینگونه بود که به هر یک از شرکتکنندگان یک کد اختصاص داده شد و به تصادف از بین کدها، یک نفر در گروه آزمایش و یک نفر در گروه کنترل قرار گرفت.
روش گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی ۸ جلسه گروهی، هر هفته دو جلسه برای گروه آزمایش و ۸ جلسه نشستهای گروهی بدون محتوای تعهد و پذیرش برای گروه کنترل اجرا و پس از یک هفته از اتمام جلسات، پسآزمون از دو گروه گرفته شد. لازم به ذکر است که برای اجرای این روند درمانی از شرکتکنندگان در درمان اجازه کتبی گرفته شد؛ جلسات درمان را دکتری روانشناسی در اتاق جلسه بیمارستان شهید قاضی تبریز برگزار کرد. لازم به ذکر است که بیماران در کنار جلسات رواندرمانی، میتوانستند درمانهای فیزیکی خود را ادامه دهند.
معیارهای ورود به مطالعه شامل تشخیص بیماری سرطان سینه، اطلاع شخصی نوع و شدت بیماری، تحصیلات بالای راهنمایی، قرار گرفتن در فرایند درمان بیماری سرطان سینه در بیمارستان شهید قاضی و کسب نمره ۵۰ و بالاتر در پرسشنامه اضطراب مرتبط با درد، نداشتن بیماریهای همراه جسمی (ازجمله بیماریهای کبدی، قلبی و کلیوی که بر روند درمانهای روانشناختی تأثیرگذار باشد)، عدم دریافت داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی بودند. غبیت بیش از دو جلسه نیز معیار خروج از مطالعه بود. همچنین بیماران در هر مرحله از تحقیق که تمایل داشتند، می توانستند از ادامه جلسات انصراف دهند. لازم به ذکر است که با روش جایگزینی تصادفی و روش تحلیل کوورایانس تفاوتهای معنیدار اولیه کنترل شد. مداخله پژوهش را مسئول مداخلات درمانی که دکتری روانشناسی بود، انجام داد.
روش گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد [۱۴] طی ۸ جلسه گروهی (جدول 2) هر هفته دو جلسه برای گروه آزمایش به صورت گروهی (34نفر) و ۸ جلسه نشستهای گروهی بدون محتوای تعهد و پذیرش برای گروه کنترل اجرا شد و یک هفته پس از اتمام جلسات، پس آزمون از دو گروه گرفته شد.
گروه آزمایش تکالیفی مانند ذهن آگاهی را مابین جلسات انجام میدادند و در جلسه در مورد تکالیف بحث میشد و اگر فردی قادر به انجام تکلیفی نبود، علل و راهکارها بررسی میشد. دادههای بهدستآمده با آزمونt، x2، روش تحلیل کواریانس یکراهه و چندراهه تحلیل شدند.
ابزار جمعآوری اطلاعات
ﻣﻘﻴﺎس علائم اﺿﻄﺮاب درد: مقیاس علائم اﺿﻄﺮاب درد یک اﺑﺰار ﺧﻮدﮔﺰارشی اﺳﺖ ﻛﻪ مک کراکین و دینکارا آن را در ﺳﺎل ۱۹۹۲ ﺑﺮای ارزﻳﺎبی اﺿﻄﺮاب و واﻛﻨﺶهای ﺗﺮس ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ درد در اﻓﺮاد ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ درد ﻣﺰﻣﻦ ساختند. PASS علائم اﺿﻄﺮاب ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ درد را ارزیابی میکند و ﺷﺎﻣﻞ ﭼﻬﺎر زﻳﺮمقیاس ﻋﻼﺋﻢ اﺿﻄﺮاب شناختی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﺠﺮﺑﻪ درد، رﻓﺘﺎر ﻓﺮار و اﺟﺘﻨﺎب ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ کاهش درد، ارزیابی ﺗﺮﺳﻨﺎک از درد و ﻋﻼﺋﻢ اﺿﻄﺮاب ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮژیک ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ درد است. ﻓﺮم ﻛﻮﺗﺎه دارای ۲۰ ﻣﺎده است و مک کراکین ودینگرا آن را در سال ۲۰۰۲ و ﺑﺮ اﺳﺎس (PASS-40) ﻣﻘﻴﺎس اصلی ﺳﺎﺧﺘﻪاند. دامنه ﻧﻤﺮات ﻓﺮم کوتاه بین ۰ و ۱۰۰ اﺳﺖ و آزمودنیها باید در داﻣﻨﻪای بین (۰ هرگز تا همیشه ۵) ﺑﻪ سؤالهای اﻳﻦ ﻣﻘﻴﺎس پاسخ دهند. همسانی درونی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ برای کل مقیاس ۹۱/. و برای زیرمقیاسهای اجتناب، ارزیابی ترسناک، اضطراب جسمانی و اضطراب شناختی بهترتیب ۷۵/.، ۸۲/.، ۸۱/.، ۸۶/. به دست آمد. در مطالعه داودی، زرگر، مظفریپور، نرگسی و مولا (۱۳۹۱) آلفای کرونباخ ۸۵/. محاسبه شد. روایی صوری این ابزار توسط متخصصان در زمینه سنجش اضطراب درد متناسب است و روایی واگرای آن در ارتباط با ابزارهای افسردگی بک و چکلیست بیماری مطلوب گزارش شده است [۲۲].
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان: مقیــاس تنظیــم شــناختی هیجــان را گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۲) در کشــور هلنــد تهیــه کردند. ایــن پرسشنامه ابــزاری خودگزارشــی اســت و دارای ۳۶ مــاده و ۹ خــردهمقیــاس اســت. پنــج خــردهمقیــاس ایــن پرسشنامه راهبردهــای مثبــت تنظیــم شــناختی هیجــان و چهــار خــردهمقیــاس دیگــر راهبردهــای منفــی تنظیــم شــناختی هیجــان هســتند. الــف) راهبردهــای مثبــت تنظیــم شــناختی هیجــان عبارتانــد از: راهبردهــای پذیــرش، توجــه مجــدد بــه برنامــهریــزی، توجــه مجــدد مثبــت، ارزیابی مجدد مثبت، اتخــاذ دیــدگاه. ب) راهبردهــای منفــی شامل: نشــخوار، ســرزنش خــود، فاجعهآمیزپنداری، سرزنش دیگران. دامنه نمرات ۱ (تقریباً هرگز) تا ۵ (تقریباً همیشه) است. نمرات بــالا در هــر خــردهمقیــاس بیانگــر میــزان اســتفاده بیشــتر از راهبــرد مذکــور در مقابلــه یــا مواجهــه بــا وقایــع اســترسزا و منفــی اســت؛ بنابرایــن هــر فــرد میتوانــد در دامنــهای از ۳۶ تا ۱۸۰ قرار بگیــرد. در بررســی مشــخصات روانســنجی آزمــون، گرانفسکی و همــکاران (۲۰۰۲) پایایــی آزمــون را بــا اســتفاده از ضریــب آلفــای کرونبــاخ۹۱/. بــه دســت آوردنــد. در پژوهش عبدی، باباپور و فتحی (۱۳۸۷) روایی ساختاری و پایایی پرسشنامه تأیید شد و آلفای کرونباخ بین ۶۴/. تا ۸۲/. به دست آمد. روایی واگرای این پرسشنامه در ارتباط با پرسشنامه حساسیت اضطراب مطلوب گزارش شده است. روایی همگرایی این پرسشنامه در ارتباط با مقیاس عواطف مثبت و منفی نیز حاکی از مطلوب بودن این ابزار است [۲۳].
یافتهها
نتایج پژوهش در بخش توصیف دادهها نشان میدهد که تعداد نمونه در گروه آزمایش و کنترل ۳۴ نفر بود. متغیر سن و وضعیت تأهل بین آزمودنیها در دو گروه آزمایش و کنترل همسان است (جدول شماره ۳).
تحلیل آزمونهای چندگانه اثرات اصلی و تعاملی عاملها را با معیار ویلکز لامبدا نشان میدهد که متغیر مستقل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مدل تنظیم شناختی هیجان تفاوت معناداری ایجاد کرده است (47/5=P=0/001 ,F). آزمون لونس برای بررسی همگنی واریانسهای اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجان در سطح (P<0/05) معنادار نبود. در جدول شماره ۴ نتایج بررسی میانگینهای گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجان ارائه شده است.
به منظور بررسی تفاوت میانگینهای دو گروه پس از تعدیل اثرات پیشآزمون از آزمون تحلیل واریانس تکمتغیره برای اضطراب مرتبط با درد و تحلیل کوورایانس چندمتغیره برای تنظیم شناختی هیجان استفاده شده است که نتایج آن در ادامه ارائه شده است. نتایج جدول شماره ۵ نشان میدهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش اضطراب مرتبط با درد، تنظیم شناختی هیجان منفی و افزایش تنظیم شناختی هیجان مثبت شده است.
بحث
مطالعه حاضر نشان میدهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجان منفی در گروه آزمایش شده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان میدهد که این روش درمانی موجب بهبود تنظیم شناختی هیجان مثبت در گروه آزمایش شده است. نتایج این مطالعه با پژوهشهای (فیش و همکاران، ۲۰۱۴؛ چو و همکاران، 2010) همسو است [25 ،24]. محبت بهار و همکاران در مطالعه خود اثربخشی این روش درمانی را بر سلامت روان بیماران سرطان سینه مطلوب گزارش کردند [۱۸]. مک کراکین و همکاران در مطالعه خود بیان کردند که ذهن آگاهی قادر به پیشبینی اضطراب مرتبط با درد است. نتایج برآمده از پژوهشها نشان میدهد که استفاده از برخی راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان همچون ارزیابی مجدد شناختی در مواجهه با استرس، در بسیاری از مواقع علاوه بر کاستن از هیجانات منفی، میتواند باعث افزایش هیجانات مثبت شود [۲۶]. در یک مطالعه فراتحلیل مربوط به مقایسه سه شیوه رایج مداخلات درد شامل مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان شناختی-رفتاری و درمان پذیرش و تعهد، برتری چشمگیری برای این درمان نسبت به دو درمان دیگر مشاهده نشد؛ اما به علت تأثیر این درمان بر ابعاد مختلف درد، جایگزین مناسبی برای سایر روشهاست [27].
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اصول کاری از مجموعهای تکنیکهای درمانی بهره میگیرد که هدف پذیرش شرایط حاضر و عمل فعال و متعهدانه است. تکنیکهایی همچون در نظر گرفتن افکار به صورت فرضیه نه واقعی [28]، کاهش اجتناب تجربی، افزایش انعطافپذیری [۲۵]، اصلاح و تقویت خوددلسوزی، کاهش قضاوتهای بیجا [29]، افزایش پذیرش شرایط موجود و تعهد به عمل، مشاهدهگر شدن به رویدادهای زندگی و دیدن خود به عنوان بخشی از آن [30] در این روش به کار برده میشود. به عبارتی به بیمار کمک میشود تا با پذیرش درد و افکار مرتبط با آن، اضطراب مرتبط با درد را به عنوان بخشی از زندگی خود بپذیرد و به این افکار همچون بخش کوچکی از زندگی خود نگاه کند [۱۵].
به نظر میرسد که در بیماران مبتلا به سرطان سینه، درد حاصل از مراحل درمان و باورهای مرتبط با از دست رفتن زندگی و تناسب اندام، بخش مهم و مرکزی از زندگی این بیماران است و بیماران، افکار منفی را واقعی قلمداد میکنند. در این روش درمانی به بیماران با تشخیص سرطان سینه کمک میشود تا افکار را بدون قضاوت و بدون درآمیختگی شناختی بنگرند [31] و بیماری و درد را به عنوان بخشی از وجود خود مشاهده کنند و با استفاده از روشهای ذهنآگاهی به جای اجتناب هیجانی منفی از افکار و باورهای نگرانکننده، این افکار را مشاهده کنند و اضطراب حاصل از مراحل درد و بیماری را به عنوان بخشی از فرایند درمان بپذیرند.
همچنین استفاده از برخی راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان همچون ارزیابی مجدد شناختی در مواجهه با استرس، در بسیاری از مواقع علاوه بر کاستن از هیجانات منفی، میتواند هیجانات مثبت را افزایش دهد [۱۴]. معمولاً بیماران دچار سرطان با مشکلات روانشناختی متعددی نظیر استرس، اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی روبهرو هستند [۲]. وجود این مشکلات به دلیل عدم شناسایی هیجانات، کوشش در زمینه مهار و کنترل هیجانات و افکار مربوط به آنهاست [۱۶]. این روش درمانی با مؤلفه پذیرش و تعهد به بیماران کمک میکند تا به جای سعی در کنترل و مهار هیجانات، آنها را کمتر تهدیدکننده ببینند و بپذیرند.
قرار گرفتن در فرایند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به این بیماران کمک کرد تا بیماری و دردهای ناشی ازآن را بخش کوچکی از خود ببینند و در کنار آشنایی با افکار و هیجانات منفی خود، به این افکار و هیجانات نچسبند. مطالعه حاضر با برخی محدودیتها مواجه بود که ازجمله موارد مهم آن میتوان به غیبت برخی بیماران در برخی جلسات درمانی اشاره کرد؛ انتخاب افرادی با اطلاع از بیماری و فرایند درمان آن محدویت جامعه آماری را بالا میبرد. نبود مکان استاندارد برای مداخلات درمانی نیز ازجمله محدودیتهای دیگر بود. پیشنهاد میشود در مطالعات آتی از روش مطالعاتی موردی برای بررسی روند تغییرات مبتنی بر تکنیکهای درمانی استفاده شود؛ همچنین انجام این روش درمانی در بیماران ماستکتومی با توجه به تغییرات فیزیکی ملموس پیشنهاد میشود.
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه نشان میدهد که درمانهای روانشناختی بر مؤلفه های روانی مرتبط با بیماریهای سرطان تأثیرگذار است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به بیمار در دیدن افکار منفی و شرایط بیماری خود به عنوان بخشی قابلپذیرش کمک کند. بهرهگیری از رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است به بهبود تنظیم شناختی هیجان بیماران سرطان سینه کمک کند و اضطراب درد این بیماران را کاهش دهد. به نظر میرسد شرکت در جلسات درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث میشود تا بیماران با احساس و افکار خود آشنا شوند، بتوانند هیجانات منفی خود را نظاره کنند، افکار منفی خود را شناسایی کنند، روشهای کاهش نگاه قضاوتی به این افکار را بیاموزند، در یک تیم درمانی، بهراحتی افکار و نگرانیهای خود را بیان کنند و با کمک یکدیگر با استرسهای محیط درمانی به صورت فعال سازگار شوند. لازم به ذکر است با توجه به اینکه مرحله پیگیری در بررسی تداوم تأثیر مداخله درمانی وجود نداشته است، یافتهها باید با احتیاط بیشتری تفسیر شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
قبل از اجرای مداخله، طرح کلی پژوهش و بسته درمانی برای بررسی اخلاقی در اختیار کمیته اخلاقی دانشگاه قرار گرفت. در این پژوهش پس از اخذ مجوز از کمیته اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (کد اخلاق ۱۳۹۷.۲۸۷ TBZMED.REC.IR)، ثبت در سایت کارآزمایی بالینی (کد ثبت IRCT2017100615590N5) و اخذ معرفینامه از معاونت پژوهشی پس از تصویب طرح پژوهش، به بیمارستان آموزشی مراجعه و پس از هماهنگی با مسئولان، توضیح اهداف مطالعه و اخذ رضایت آگاهانه کتبی، بیماران از نظر معیارهای ورود و خروج به مطالعه بررسی شدند.
حامی مالی
مقاله حاضر بر گرفته از طرح پژوهشی با حمایت مالی مرکز تحقیقات هماتولوژی و آنکولوژی دانشگاه علوم پزشکی تبریز با همان عنوان مقاله بود.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان معیارهای استاندارد نویسندگی بر اساس پیشنهادات کمیته بینالمللی ناشران مجلات پزشکی را دارا بودند.
تعارض منافع
در این مقاله برای نویسندگان تضاد منافعی وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
از همکاران و کادر محترم بیمارستان شهید قاضی تبریز و همچنین مدیریت مرکز مشاوره آرامش اندیشه تبریز که در اجرای این طرح نهایت همکاری را داشتند تشکر و قدردانی می گردد.
References
1.Kolden GG, Strauman TJ, Ward A, kata J, woods TE, Schneider KL, et al. A pilot study of Group Exercise Training (GET) for women with primary breast cancer: Feasibility and healed benefits. Psychooncology. 2002; 11(5): 447-56. [DOI:10.1002/pon.591] [PMID]
2.Ake chi T, Nakano T, okamura H, etal. Psychiatric disorders in cancer patients: Descriptive analysis of 1721 Psychiatric referrals at two Japanese cancer hospitals. Jpn J Clin Oncol. 2001; 31(5):188-94. [DOI:10.1093/jjco/hye039] [PMID]
3.Wang K, Yee C, Tam S, Drost L, Chan S, Zaki P, Rico V & et al. Prevalence of pain in patients with breast cancer post-treatment: A systematic review. Breast. 2018; 42:113-27 [DOI:10.1016/j.breast.2018.08.105] [PMID]
4.Asmundson G, Vlaeyen JWS, GC. Understanding and treating fear of pain. Oxford, UK: Oxford University Press; 2004.
5.Schreier AM, Johnson LA, Vohra NA, Muzaffar M, Kyle B. Post-treatment symptoms of pain anxiety, sleep disturbance, and fatigue in breast cancer survivors. Pain Manag Nurs. 2018; 20(2). [DOI:10.1016/j.pmn.2018.09.005]
6.Moskowitz JT. Emotion and coping. In: Tugade MM, Shiota MN, Fredrickson BL, Kirby LD, editors. Handbook of Positive Emotions: Guilford Publications; 2016.
7.Amstadter A. Emotion regulation and anxietydisorders. Anxiety Disord. 2008; 22(2):211-21. [DOI:10.1016/j.janxdis.2007.02.004] [PMID] [PMCID]
8.Garnefski N. Van den Kommer T. Kraaij V. Teerds J. Legerstee J. Onstein E. The relationshipbetween cognitive emotion regulation strategies andemotional problems: Comparison between clinical and anonclinical sample. Eur J Pers. 2002; 16(5):403-20. [DOI:10.1002/per.458]
9.Folkman S, Moskowitz JT. Coping: Pitfalls and promise. Annu Rev Psychol. 2004; 55:745-74. [DOI:10.1146/annurev.psych.55.090902.141456] [PMID]
10.Vowles K, McNeil D, Gross R, McDaniel M, Mouse A. Effects of pain acceptance and pain control strategies on physical impairment in individuals with chronic low back pain. Behav Ther. 2007; 38(4):412-25. [DOI:10.1016/j.beth.2007.02.001] [PMID]
11.Bogduk N. Psychology and low back pain. J Osteopath Med. 2006; 9(2):49-53 [DOI:10.1016/j.ijosm.2005.11.005]
12.Vowles KE, McCracken LM. Acceptance and values-based action in chronic pain: A study of treatment effectiveness and process. J Consult Clin Psychol. 2008; 76(3):397-407. [DOI:10.1037/0022-006X.76.3.397] [PMID]
13.Blarrina M, Luciano C, Martinez O, Valdivia S, Valverde M, Ortega J. Coping with pain in the motivational context of values comparison between an acceptance-based and cognitive control based protocol behavior modification. Behav Modif. 2008; 32(3):403-22. [DOI:10.1177/0145445507309029] [PMID]
14.Zettle R, Rains J, Hayes S. Processes of change in acceptance and commitment therapy and cognitive therapy for depression: A mediation reanalysis of Zettle and Rains. Behav Modif. 2011; 35(3): 265-83. [DOI:10.1177/0145445511398344] [PMID]
15.Powers MB, Vording M, Emmelkamp PM. Acceptance and commitment therapy: A meta-analytic review. Psychother Psychosom. 2009; 78(2):73-80. [DOI:10.1159/000190790] [PMID]
16.Smout M. Acceptance and commitment therapy: Pathways for general practitioners. Psychol Strateg. 2012; 41(9):672-6.
17.Cosio D. Practice-based evidence for outpatient, acceptance & commitment therapy for veterans with chronic, non-cancer pain. Contextual Behav Sci. 2016; 5(1):23-32. [DOI:10.1016/j.jcbs.2015.12.002]
18.Mohabbat-Bahar S, Akbari ME, Maleki F, Moradijoo M. [The effectiveness of group psychotherapy based on acceptance and commitment on quality of life in women with breast cancer (Persian)]. Thought Behav Clin Psychol. 2015; 8(2):71-6. https://jtbcp.riau.ac.ir/article_104.html
19.Wicksell RK, Ahlqvist J, Bring A, Melin L, Olsson GL. Can exposure strategies improve functioning and life satisfaction in people with chronic pain and Whiplash-Associated Disorders [WAD]? A randomized controlled trial. Cogn Behav Ther. 2008; 37(3):169-82. [DOI:10.1177/0960327107083411] [PMID]
20.Johnston M, Foster M, Shennan J, Starkey N, Johnson A. The effectiveness of an acceptance and commitment therapy self-help intervention for chronic pain. Clin J Pain. 2010; 26(5):393-402. [DOI:10.1097/AJP.0b013e3181cf59ce] [PMID]
21.Irandoost F, Neshat-Doost HT, Nadi MA, Safary S. [The effectiveness of Acceptance And Commitment Therapy (ACT) on the rate of pain intensity in women with chronic low back pain (Persian)]. J Clin Psychol. 2014; 8(3):31-40. [DOI: 10.22075/JCP.2017.2165]
22.Davoodi I, Zargar Y, Mozafaripour Sisakht E, Nargesi F, Mola K. [The relationship between pain catastrophizing, social support, pain-related anxiety, coping strategies and neuroticism, with functional disability in rheumatic patients (Persian)]. J Health Psychol. 2012; 1(1):59-67. http://hpj.journals.pnu.ac.ir/article_141.html
23.Abdi S, Babapoor J, Fathi H. [Relationship between cognitive emotion regulation styles and general health among university students (Persian)]. Ann Mil Health Sci Res. 2011; 8(4):258-64. https://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=129986
24.Fish JA, Ettridge K, Sharplin GR, Hancock B, Knott VE. Mindfulness‐based cancer stress management: Impact of a mindfulness‐based programmer on psychological distress and quality of life. Eur J Cancer Care (Engl). 2014; 23(3):413-21. [DOI:10.1111/ecc.12136] [PMID]
25.Cho S, Heiby EM, McCracken LM, Lee SM, Moon DE. Pain-related anxiety as a mediator of the effects of mindfulness on physical and psychosocial functioning in chronic pain patients in Korea. Pain. 2010; 11(8):789-97. [DOI:10.1016/j.jpain.2009.12.006] [PMID]
26.McCracken LM, Velleman SC. Psychological flexibility in adults with chronic pain: A study of acceptance, mindfulness, and values-based action in primary care. Pain. 2010; 148(1):141-7. [DOI:10.1016/j.pain.2009.10.034] [PMID]
27.Veehof MM, Oskam MJ, Schreurs KM, Bohlmeijer ET. Acceptance-based interventions for the treatment of chronic pain: A systematic review and meta-analysis. Pain. 2011; 152(3):533-42. [DOI:10.1016/j.pain.2010.11.002] [PMID]
28.Peterson BD, Eifert GH, Feingold T, Davidson S. Using acceptance and commitment therapy to treat distressed couples: A case study with two couples. Cogn Behav Pract. 2009; 16(4):430-42. [DOI:10.1016/j.cbpra.2008.12.009]
29.Hayes-Skelton SA, Orsillo SM, Roemer L. An acceptance-based behavioral therapy for individuals with generalized anxiety disorder. J Cogn Behav Pract. 2013; 20(3):264-81. [DOI:10.1016/j.cbpra.2011.02.005] [PMID] [PMCID]
30.Wells A, Fisher P, Myers S, Wheatley J, Patel T, Brewin C. Metacognitive therapy in treatment-resistant depression: A platform trial. Journal of Behav Res Ther. 2012; 50(6):367-73. [DOI:10.1016/j.brat.2012.02.004] [PMID]
31.Lauwerier E, Caes L, Van Damme S, Goubert L. Acceptanc: What’s in a name? A content analysis of acceptacne instruments in individuals with chronic pain. J Pain. 2015; 16(4):306-17. [DOI:10.1016/j.jpain.2015.01.001] [PMID]
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |