دوره 23، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1399 )                   جلد 23 شماره 2 صفحات 245-236 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Safari A, Moradi M, Khansooz M. Effect of Aerobic Exercise and Kefir Consumption on Anthropometric indices, Lipid Profile and Blood Pressure in Overweight Non-athletic Women. J Arak Uni Med Sci 2020; 23 (2) :236-245
URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6151-fa.html
صفری آزاده، مرادی مهدی، خانسوز مجتبی. پاسخ منتخبی از شاخص‌های آنتروپومتریک، نیم‌رخ لیپید پلاسما و فشار خون به تمرین ایروبیک و مصرف دوغ کفیر در زنان غیرورزشکار دارای اضافه وزن شهر اراک. مجله دانشگاه علوم پزشكي اراك. 1399; 23 (2) :236-245

URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6151-fa.html


1- گروه تربیت بدنی، واحد محلات، دانشگاه آزاد اسلامی، محلات، ایران.
2- گروه تربیت بدنی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران. ، mehdy_morady59@yahoo.com
واژه‌های کلیدی: ایروبیک، دوغ کفیر، نیم‌رخ لیپیدی
متن کامل [PDF 4840 kb]   (826 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1759 مشاهده)
متن کامل:   (1667 مشاهده)

مقدمه

اصلی‌ترین علت چاقی، عدم تعادل بین انرژی دریافتی و انرژی مصرفی است. در حال حاضر، شیوع اضافه وزن و چاقی در کل جهان روبه‌رشد است [1]. بر اساس آمار منتشرشده در سال 2005 از سوی سازمان جهانی بهداشت، 1/6 میلیارد بزرگسال (بالای 15 سال) در جهان اضافه وزن دارند که حداقل 400 میلیون آنان از نظر بالینی چاق هستند. همچنین در گذشته مشکل اضافه وزن در مقایسه با امروز، شیوع کمتری داشت. در آن زمان مردم به دلیل شرایط خاص خود، به ناگزیر برای تأمین معاش خانواده‌های پرجمعیت، فعالیت بدنی و شیوه زندگی فعال‌تری داشتند؛ همچنین استفاده از رژیم‌های غذایی سنتی و تازه به جای غذاهای رایج سرخ‌کرده و آماده کنونی و خواب شبانه بیشتر (به دلیل فقدان شبکه برق‌رسانی) از مزیت‌های شیوه زندگی سالم آن زمان بود. سازمان بهداشت جهانی زندگی بدون فعالیت و چاقی را یکی از 10 مشکل برتر سلامتی تشخیص داده است. این نوع شیوه زندگی مهم‌ترین عامل خطر برای بیماری‌های قلبی-عروقی است که موجب بروز اختلالاتی ازجمله ازدیاد چربی خون، فشارخون بالا و چاقی می‌شود [2]. 

چاقی علت اصلی بسیاری از بیماری‌های مزمن از قبیل دیابت، فشارخون و بیماری‌های قلبی است و به دلیل بار مالی سنگینی که این بیماری به جامعه تحمیل می‌کند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در ایران به دلیل تغییر در شیوه زندگی و الگوی تغذیه‌ای، شیوع چاقی در دهه اخیر افزایش آشکاری داشته است. بررسی‌های پراکنده از نقاط مختلف ایران نیز نشان می‌دهد که میزان شیوع چاقی در همه گروه‌های سنی بیشتر از 15 سال و در زنان بیش از دو برابر مردان بوده است. بیماری کرونر قلبی مهم‌ترین علت بیماری و مرگ در زنان میان‌سال و مسن است. عوامل خطرزای اصلی برای بیماری‌های کرونری قلب در زنان شامل افزایش میزان لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL) و کلسترول تام (TC) و کاهش سطوح لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL) است. افراد چاق، دارای چربی‌های مضری مثل LDL، TC و تریگلیسرید (TG) بیش از حد طبیعی هستند. 

این چربی‌ها در دیواره رگ‌ها رسوب کرده و موجب انسداد شرایین و به تبع آن تنگ شدن رگ‌ها و درنتیجه پر فشار خونی می‌شوند. ازجمله مؤثرترین راه‌های پیشگیری از عوارض اضافه وزن، کنترل تغذیه (کاهش کالری دریافتی) و افزایش کالری مصرفی با تمرین هوازی است. امروزه نقش مفید تمرین هوازی در کاهش چربی بدن و نیم‌رخ لیپید سرم به‌خوبی شناخته شده است. هرچند نمایه توده بدنی (BMI) به عنوان شاخص چاقی با عوامل خطر بیماری‌ها مرتبط است، ولی برخی از مطالعات نشان می‌دهد که چگونگی توزیع چربی در بدن در مقایسه با نمایه توده بدنی، نقش تعیین‌کننده بیشتری در شناسایی خطر بیماری‌ها دارد و افرادی که در ناحیه شکمی دارای تجمع بیشتر چربی هستند، در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به دیابت، پرفشاری خون و بیماری‌های قلبی-عروقی قرار دارند. امروزه WHR متداول‌ترین شاخص مورد استفاده برای تعیین چاقی شکمی نسبت دور کمر به باسن بوده که متمایزکننده چاقی ژنوئید (سرینی) و آندروئید (شکمی) است [3]. WHR بیشتر نمایان‌گر درصد چربی بدن بوده و متفاوت ازBMI است، چرا که BMI بیشتر ساختار بدن را نشان می‌دهد.

 امروزه استفاده از مکمل‌ها و غذاهای گیاهی نیز در درمان بیماری‌ها و اختلالات متابولیکی در میان عموم مردم گسترش یافته است. یکی از این مواد آشامیدنی کفیر است. کفیر نوعی ماست نوشیدنی است که خواستگاه آن کوه‌های قفقاز واقع در اتحادیه جماهیر شوروی سابق است. این نوشیدنی تخمیری از مجموعه‌ای از باکتری‌های زنده و مفید برای بدن تشکیل شده است، طوری که دانشمندان راز سودمندی کفیر را برای سیستم ایمنی و گوارش، وجود این باکتری‌ها می‌دانند. این باکتری‌ها «پروبیوتیک» خوانده می‌شوند و مخمرهای موجود در آن قادر به ساخت اسید فولیک هستند که کوآنزیم مجموعه‌ای از واکنش‌های حیاتی برای رشد سلول‌هاست [4]. مطالعات نشان داده است که ترکیبات موجود در کفیر مانند تجزیه‌کننده‌های باکتری‌ها و باکتری‌های سودمند لاکتوباسیل، لاکتوکوکوس، لوکونوستوک، استوباکتر به دلیل پروبیوتیک بودن این محصول، ابتلا به سرطان کاهش می‌دهد و همچنین باکتری‌های آن باعث کاهش دریافت غذا و سطوح تری‌گلیسرید (TG)، کلسترول و لپتین خون می‌شود؛ از طرفی سوخت‌وساز انرژی را تحریک کرده و میزان HDL خون را افزایش می‌دهد [5]. با اینکه این اثر در برخی مطالعات تأیید نشده است، اما هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی (ایروبیک) به همراه مصرف روزانه مکمل دوغ کفیر بر نیم‌رخ لیپیدی، فشارخون و شاخص‌های ترکیب بدنی در زنان دارای اضافه وزن است.

مواد و روش‌ها

روش کار

مطالعه حاضر در قالب طرح نیمه‌تجربی است و به صورت میدانی، مقطعی، کنترل‌شده با گروه کنترل و با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون انجام شده است.

آزمودنی‌ها

جامعه آماری کلیه زنان دارای اضافه وزن شهر اراک با شاخص توده بدنی بالاتر یا مساوی 25 کیلوگرم بر متر مربع بود که به جز فعالیت‌های جسمانی روزمره، فعالیت ورزشی دیگری نداشتند. پس از درج اطلاعیه در سطح شهر، افرادی که مایل به شرکت در این تحقیق بودند، ثبت نام شدند. پس از توضیح هدف تحقیق و روش کار،  با گرفتنBMI و معاینه پزشکی از بین افراد داوطلب 32 نفر انتخاب و از واجدین شرایط برای شرکت در پژوهش، رضایت‌نامه کتبی و گواهی‌نامه سلامت پزشکی گرفته شد. آزمودنی‌های هر یک از گروه‌ها دارای سابقه ورزشی و یا بیماری اثرگذار بر تحقیق نبودند و حداقل شش ماه پیش از شرکت در برنامه تمرینات تحقیق حاضر در هیچ برنامه تمرینی منظم شرکت نکرده بودند. آزمودنی‌های این تحقیق طبق تأیید پزشک از سلامت جسمانی کامل برخوردار بودند.

روش جمع‌آوری داده‌ها

ابتدا هدف، جزئیات و همچنین خطرات احتمالی اجرای پژوهش برای آزمودنی‌ها تشریح شد و سپس از آن‌ها رضایت‌نامه کتبی دریافت شد. برای سنجش وزن و قد از ترازو و قدسنج مدل سیکا  ساخت آلمان و برای اندازه‌گیری فشارخون از فشارسنج دیجیتال مدل بیورر ساخت کشور آلمان  استفاده شد. برای سنجش درصد چربی بدن از کالیپر مدل واریور ساخت کشور امریکا و از روش 3 نقطه‌ای (سه سر بازو، فوق خاصره‌ای، ران) جکسون و پولاک استفاده شد. آزمودنی‌ها به صورت تصادفی به چهار گروه 8 نفره شامل گروه کنترل، گروه تمرین، گروه مکمل دوغ کفیر، گروه ترکیب تمرین و مکمل دوغ کفیر تقسیم شدند. گروه کنترل برنامه غذایی معمولی و بدون تمرین داشتند؛ گروه مکمل 8 هفته و روزانه 3 وعده و هر وعده به میزان 100 میلی‌لیتر از دوغ کفیر استفاده کردند؛ گروه تمرین ایروبیک به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه و هر جلسه 50 دقیقه تمرین کردند که برنامه هر جلسه شامل 10 دقیقه گرم کردن و 30 دقیقه تمرین اصلی بود. دو هفته اول تمرینات با شدت 65 درصد حداکثر ضربان قلب شروع و هر دو هفته 5 درصد به شدت تمرینات اضافه شد تا در دو هفته پایانی به80 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. تمرینات اصلی ایروبیک شامل حرکات هماهنگ دست‌ها و پاها بود که در قالب بلوک ارائه شد. هر بلوک از 32 حرکت تشکیل شده است. در این تحقیق در دو هفته اول و دوم از بلوک‌های 16 ضرب که شامل 4 حرکت 4 ضرب و مناسب افراد مبتدی است، استفاده شد. در هفته سوم برای افزایش شدت تمرین از ترکیب بلوک‌های دو هفته اول، یک بلوک 32 ضرب تهیه شد و تا پایان مدت تمرینات از بلوک‌های 32 ضرب استفاده شد. 

ضربان قلب آزمودنی‌ها و شدت تمرین بر اساس حداکثر ضربان قلب هر فرد با استفاده از ضربان‌سنج پلار در هر جلسه کنترل شد. 10 دقیقه پایانی جلسات به تمرین سبک برای سرد کردن ورزشکاران سپری شد. در گروه ترکیب تمرین و مکمل دوغ کفیر هر دو مداخله طبق پروتکل‌های فوق صورت گرفت. برنامه غذایی تمام آزمودنی‌ها به وسیله پرسش‌نامه یاد آمد خوراک ثبت و کنترل شد. توصیه شد تا در مدت اجرای پروتکل آزمون از هرگونه فعالیت سنگین عضلانی و مصرف الکل، مواد مخدر، مکمل و داروها بپرهیزند و رژیم غذایی متداول خود را در پیش گیرند. برای بررسی متغیرهای بیوشیمیایی، از سیاهرگ دست راست هر آزمودنی، 24 ساعت قبل از شروع تمرینات در وضعیت نشسته و در حالت استراحت، 5 میلی‌لیتر خون گرفته شد. پس از این مرحله، آزمودنی‌ها به مدت هشت هفته تحت تأثیر مداخله متغیرهای مستقل قرار گرفتند و بعد از سپری شدن این مدت و گذشت 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین مجدداً همه آزمودنی‌ها به آزمایشگاه دعوت شدند و مانند مرحله اول از آن‌ها خون‌گیری شد. اندازه‌گیری LDL ،HDL و تری‌گلیسرید با استفاده از روش فتومتریک و کلسترول تام با روش آنزیماتیک  انجام شد. در تمام موارد از کیت شرکت پارس‌آزمون استفاده شد.

روش آماری

اطلاعات به وسیله نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد و نتایج به‌دست‌آمده با کمک روش‌های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه‌وتحلیل شد. از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) برای طبقه‌بندی داده‌ها استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون کلموگرف-اسمیرنوف (k-S) برای تعیین نرمال بودن داده‌ها و از آزمون آنووای یک‌طرفه برای تغییرات بین گروهی و از t همبسته برای تغییرات درون‌گروهی استفاده شد. کلیه آزمون‌های آماری در سطح معناداری (p<0/05) اجرا شد و در قسمت‌های معنادار از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. 

یافته‌ها

شاخص‌های دموگرافیک و فیزیولوژیکی گروه‌ها در جدول شماره 1 آورده شده است.

ابتدا مشخص شد که تفاوت معناداری در پیش‌آزمون گروه‌ها در تغییرات وجود ندارد (0/05≤P). جدول شماره 2 شاخص‌های آماری مربوط به تغییرات در متغیر وابسته این پژوهش را نشان می‌دهد که تغییرات معنادار درون‌گروهی آن‌ها نیز با علامت ستاره مشخص شده است.

نتایج آزمون آماری نشان می‌دهد که غلظت HDL در همه گروه‌ها افزایش یافته، اما این افزایش در هیچ‌یک از گروه‌ها معنادار نبوده است. نتایج به‌دست‌آمده از غلظت LDL نشان می‌دهد که مقدار این شاخص در تمامی گروه‌ها کاهش داشته است. این کاهش در دو گروه تمرین و مکمل دوغ کفیر معنادار بود؛ همچنین آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه تفاوت معناداری را در بین گروه‌ها در مقادیر HDL و LDL نشان نداد (0/05≤P). 

تغییرات TG و TC به‌ترتیب در جدول شماره 2 آمده است. با توجه به جدول شماره 2 یافته‌ها نشان می‌دهد که میزان TG در گروه تمرین 18 درصد افزایش داشته، درحالی‌که در گروه تمرین مکمل 6 درصد کاهش داشته است؛ همچنین میزان TC حدود 4/3 درصد در گروه تمرین مکمل افزایش داشته، اما در گروه مکمل 4/6 درصد کاهش داشته است که این افزایش و کاهش در میزان TC و TG معنادار نبود (0/05≤P). طبق آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه هیچ تفاوت معناداری بین گروه‌های  (TG, (P=0/55و  (TC, (P=0/09وجود ندارد. تغییرات فشارخون در گروه‌های مطالعه نشان داد که میزان میانگین فشار خون در بیشتر آزمودنی‌ها کاهش یافته است که در این بین، گروه تمرین-مکمل با 10 درصد، بیشترین مقدار کاهش را داشته است و این کاهش در دو گروه تمرین-مکمل (0/003=P) و تمرین (0/007=P) معنادار بود؛ اما طبق آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه هیچ تفاوت معناداری بین گروه‌ها وجود نداشت (0/74=P). یافته‌های مطالعه حاضر، کاهش میزان BMI را در همه گروه‌ها نشان می‌دهد، اما این کاهش تنها در دو گروه تمرین (0/04=P) و مکمل-تمرین (0/03=p) معنادار بوده است. آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه تفاوت معناداری را بین گروه‌ها نشان نداد (0/51=P). با توجه به نتایج به‌دست‌آمده هیچ تغییرات معناداری بین پیش‌آزمون و پس‌آزمون گروه‌ها در میزان WHR وجود ندارد (0/05≤P). همچنین تفاوت معناداری در میزان این متغیر بین گروه‌ها مشاهده نشد (0/52=P).

بحث

نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که تمرینات ایروبیک به‌تنهایی روی شاخص‌های LDL، فشارخون تأثیرات معناداری داشته است اما در پژوهش حاضر، تمرین تأثیر معناداری بر افزایش HDL و کاهش TC و TG در آزمودنی‌ها نداشت. میزان TC و TG پس از 8 هفته تمرین کاهش داشتند، اما مقدار آن‌ها معنادار نبود. این بخش از یافته‌ها را نتایج پژوهش جوریما و همکاران تأیید می‌کند [6]. آن‌ها نشان دادند که TC و TG پس از 24 هفته تمرین نسبت به مقادیر اولیه تغییر معناداری پیدا نکرده است. محققان عدم تغییر TC و TG را به کافی نبودن شدت تمرینات نسبت دادند. زولادز و همکاران اعلام کردند که برای افزایش HDL  باید تمرینات به صورت روزانه و با شدت و مدت کافی انجام گیرد [7]. درمجموع ممکن است در تحقیق حاضر، حجم تمرین یعنی شدت و مدت تمرین به اندازه کافی نبوده است که بر میزان HDL تأثیر بگذارد. استوچی و همکاران نشان دادند که پس از دو سال تمرین استقامتی، کاهش معنادار در TG ،TC ،LDL و افزایش معنادار در HDL مشاهده شد [8]؛ ازاین‌رو به نظر می‌رسد 10 هفته تمرین استقامتی به‌کاررفته در تحقیق حاضر برای ایجاد تغییرات معنادار در نیم‌رخ لیپیدی کافی نبوده است.

 محمدنیا احمدی و همکاران نیز با مطالعه روی موش‌های صحرایی نر به این نتیجه رسیدند که انجام 6 هفته تمرین استقامتی (5 روز در هفته، 90دقیقه با سرعت 25 متر بر دقیقه) فقط منجر به افزایش میزانHDL  می‌شود و روی شاخص‌های TC و TG و LDL هیچ تأثیر معناداری ندارد [9]. محققان در این مطالعه مهم‌ترین علل عدم تغییر در شاخص‌ها را ناکافی بودن طول دوره تمرینی 6 هفته‌ای و عدم تغییر در وزن بدن عنوان کرده‌اند. نتایج حاصل از بخش دیگر این تحقیق حاکی از این است که مکمل دوغ کفیر به‌تنهایی در گروه مکمل روی شاخص LDL تأثیرات معناداری داشته است؛ همچنین HDL ،TC و فشار خون کاهش داشته‌اند، اما این کاهش معنادار نبوده است. ارکانکن و همکاران در تحقیق خود روی تأثیر مصرف کفیر در مقادیر مختلف و مدت زمان‌های متفاوت روی بافت چربی و کبد در نوعی از ماهی قزل‌آلا نیز نتایجی مانند تحقیق حاضر داشته‌اند [10]، اما در تحقیقاتی مانند پژوهش ویلت تی جی و وست تغییرات LDL  معنادار نبوده است [12 ،11] که محققاق علت آن را کم بودن زمان و میزان مصرف مکمل دانسته‌اند. این علل می‌تواند علت معنادار نبودن برخی شاخص‌ها در تحقیق حاضر نیز باشد. نتایج تحقیق وانگ نیز با تحقیق ما هم‌راستاست؛ او علت تغییر نکردن میزان HDL و TG و TC را در تحقیق خود کم بودن مقدار مصرف مکمل و کم بودن مدت زمان مصرف آن می‌داند [13]. مصرف مکمل کفیر به همراه تمرین ایروبیک باعث تغییرات معنادار در فشارخون بدن بین گروه پیش‌آزمون و پس‌آزمون شده است، اما در مقایسه بین گروهی تغییرات معناداری مشاهده نشد. عدم تأثیر معنادار مکمل دوغ کفیر و تمرینات ایروبیک بر نیم‌رخ چربی خون و فشارخون ممکن است به این علت باشد که با وجود کاهش مشاهده‌شده در گروه مکمل–تمرین، گروه کنترل نیز در این متغیرها کاهش داشت و تفاوت تغییر دو گروه به یکدیگر نزدیک شد و نتایج معناداری حاصل نشد. 

کلی ویرجینیا در تحقیقی با عنوان «تأثیر مصرف کفیر پس از تمرین روی ریکاوری و عملکرد ورزشکاران» نشان داد که مصرف آشامیدنی کفیر بعد از تمرین استقامتی تأثیر معناداری بر متغیرهای فیزیولوژیکی ندارد که او علت آن را زمان مصرف مکمل و میزان کم آن دانسته است [14]. مصرف مکمل کفیر به همراه تمرین ایروبیک باعث تغییرات معنادار در فشارخون بین گروه پیش‌آزمون و پس‌آزمون شده است، اما در مقایسه بین گروهی تنها روی حداکثر اکسیژن مصرفی و درصد چربی بدن تغییرات معنادار وجود داشته است. مصرف مکمل کفیر به همراه تمرین ایروبیک باعث تغییرات معنادار در وزن، BMI بین گروه پیش‌آزمون و پس‌آزمون شده است، اما در مقایسه بین گروهی تغییرات معناداری وجود نداشته است. پس زنان دارای اضافه وزن برای کاهش وزن بدن و شاخص توده بدن می‌توانند از اثرات مفید تمرینات ایروبیک به همراه مصرف مکمل دوغ کفیر بهره‌مند شوند؛ ضمن اینکه برای تشخیص اثر تمرین ایروبیک و مکمل دوغ کفیر بر WHR به تحقیقات بیشتری نیاز است. 

یافته‌های کلثوم بهرامی و همکاران نشان داد که تأثیر تمرینات هوازی باعث کاهش معناداری در وزن و شاخص توده بدن در دختران جوان چاق می‌شود، اما تأثیر معناداری بر مقادیر WHR آن‌ها ندارد [15]. این نتیجه با یافته‌های تحقیق حاضر همسو است؛ همچنین نتایج پژوهش حاضر با یافته‌های پژوهشگرانی همچون کلیک، گیلره و دونوسو هم‌راستاست [18-16]. یکی از دلایل همسو بودن، فعالیت هوازی مشترک در پژوهش‌های فوق بوده است که به دلیل افزایش تراکم میتوکندری، به افزایش ظرفیت آنزیم‌های اکسایشی در فیبرهای عضلانی منجر می‌شود. همچنین، افزایش فعالیت آنزیم‌های زنجیره انتقال الکترون سبب بالا رفتن میزان فعالیت آنزیم‌های درگیر در اکسایش چربی‌ها، به‌ویژه آنزیم‌های چرخه بتا اکسیداسیون و نیز سبب افزایش میزان فعالیت لیپوپروتئین لیپاز می‌شود. از طرف دیگر، تراکم گیرنده‌های بتا آدرنرژیک در سطح سلولی بافت چربی که در اثر تمرین هوازی افزایش می‌یابد، به افزایش حساسیت آن‌ها در برابر فرآیند لیپولیز منجر می‌شود. شاید علت اصلی این روند توزیع کاتکولامین‌ها، کاهش انسولین به دلیل فعالیت هوازی و افزایش اکسایش چربی‌ها باشد؛ اما در برخی از مطالعات مشاهده شده است کاهش در سطوح لپتین بدون کاهش در وزن بدن نیز رخ می‌دهد و تمرین هوازی سبب افزایش استفاده از ذخایر انرژی می‌شود.

 برخی از محققان، ورزش هوازی را بهترین روش برای کاهش وزن دانسته‌اند [19]، اما یافته‌های پژوهش جاضر با یافته‌های آلین، بوسیدا، دیجورسس، کیلی و کیشالی و همکاران متناقض است [24-20]. اصلی‌ترین علت اختلاف، عدم کاهش وزن آزمودنی‌ها در تحقیقات مذکور بوده است؛ چراکه بر خلاف مطالعه حاضر تغییرات وزن در آن‌ها معنادار نبوده است. یکی از دلایل این اختلاف، شدت تمرین بوده است که در بعضی از مطالعات فوق (کیشالی) از شدت بالایی استفاده شده است. دلیل دیگر تناقض، تفاوت در نوع آزمودنی‌های مورد مطالعه بوده است. در مطالعه آلین و همکاران از زنان یائسه، در مطالعه کیلی از کودکان و در مطالعه دیجورسس از ورزشکاران حرفه‌ای به عنوان آزمودنی استفاده شده است؛ درحالی‌که آزمودنی‌های پژوهش حاضر جزء هیچ‌کدام از این گروه‌ها نبودند. دیگر اختلاف با مطالعات را می‌توان استفاده از مکمل کفیر دانست، چراکه کفیر سرشار از ویتامین‌ها، مواد معدنی، اسیدهای آمینه ضروری و پروتئین با قابلیت هضم آسان است که به نگهداری و شفای بدن کمک می‌کند؛ همچنین کفیر سرشار از ویتامین ب۱۲، ویتامین ب۱، کلسیم، آمینو اسیدها، متیونین، اسید فولیک، ویتامین کا، منیزیم، فسفر و مس است که به اتولیز (اکسایش خودبه‌خودی) کربوهیدرات‌ها، چربی‌ها و پروتئین‌ها و رشد سلول‌ها و تولید انرژی کمک می‌کند. 

کفیر علاوه بر اینکه بهترین پروبیوتیک است، با داشتن کلسیم طبیعی با قابلیت جذب بسیار بالا در سلول‌های بدن، باعث سوختن چربی‌های ذخیره‌شده سلولی و عدم ذخیره انرژی به صورت چربی در سلول‌ها نیز می‌شود [25]؛ بنابراین زنان دارای اضافه وزن برای کاهش LDL و میانگین فشارخون می‌توانند از اثرات مفید تمرینات ایروبیک به همراه مصرف مکمل دوغ کفیر بهره‌مند شوند؛ ضمن اینکه برای تشخیص اثر تمرین ایروبیک و مکمل دوغ کفیر بر کلسترول تام سرمی، تری‌گلیسرید و HDL به تحقیقات بیشتری نیاز است.

نتیجه‌گیری

 با توجه به نتایج به‌دست‌آمده به نظر می‌رسد زنان دارای اضافه وزن می‌توانند برای کاهش هایپرتنسیون و BMI از اثرات مفید تمرینات ایروبیک به همراه مصرف مکمل دوغ کفیر بهره‌مند شوند و برای تشخیص اثر تمرین ایروبیک و مکمل کفیر بر کلسترول تام سرمی، تری‌گلیسرید، HDL، LDL و WHR به تحقیقات بیشتری نیاز است. در پایان پیشنهاد مـی‌شود که تـأثیر طـولانی‌مـدت شیوه‌هـای مختلـف تمـرین و اسـتفاده طولانی‌مدت از دوغ کفیر بر سایر فاکتورهای خونی و شاخص‌های التهابی در زنان چاق ارزیابی شود.

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

این مطالعه با کد اخلاق IR.QOM.REC.1398.01 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه قم به ثبت رسیده است.

حامی مالی

این مقاله حاصل بخشی از نتایج پایان‌نامه کارشناسی ارشد نویسنده اول، گروه تربیت‌بدنی، واحد محلات، دانشگاه آزاد اسلامی محلات در سال 1395 با کد 20021404941013 است. 

مشارکت نویسندگان

تمامی نویسندگان معیارهای استاندارد نویسندگی بر اساس پیشنهادات کمیته بین‌المللی ناشران مجلات پزشکی را دارا بودند.

تعارض منافع

نویسندگان بدین‌وسیله تصریح می‌کنند که هیچ‌گونه تضاد منافعی در خصوص پژوهش حاضر وجود ندارد.

تشکر و قدردانی

مراتب قدردانی خود را از همکاران محترم و همچنین تمامی آزمودنی‌های بزرگوار شرکت‌کننده در تمرینات دوره تحقیق و تمامی پرسنل آزمایشگاه که با صبر و پشتکار خود ما را در این امر یاری کردند، اعلام می‌داریم.

 

References

1.Rains TM, Agarwal S, Maki KC. Antiobesity effects of green tea catechins: A mechanistic review. J Nutr Biochem. 2011; 22(1):1-7. [DOI:10.1016/j.jnutbio.2010.06.006] [PMID]

2.Dridi S, Taouis M. Adiponectin and energy homeostasis: Consensus and controversy. J Nutr Biochem. 2009; 20(11):831-9. [DOI:10.1016/j.jnutbio.2009.06.003] [PMID]

3.Kimiagar M, Noori N, Esmaillzadeh A. [The effect of weight loss on waist circumference and hip circumference of overweight and obese women (Persian)]. Iran J Endocrinol Metab. 2005; 7(3):255-61. http://ijem.sbmu.ac.ir/article-1-325-en.html

4.Salminen S, Bouley C, Boutron MC, Cummings JH, Franck A, Gibson GR, et al. Functional food science and gastrointestinal physiology and function. Br J Nutr. 1998; 80(S1):S147-S71. [DOI:10.1079/BJN19980108] [PMID]

5.Lopitz-Otsoa F, Rementeria A, Elguezabal N, Garaizar J. [Kefir: A symbiotic yeasts-bacteria community with alleged healthy capabilities (Spanish)]. Rev Iberoam Micol. 2006; 23(2):67-74. [DOI:10.1016/S1130-1406(06)70016-X]

6.Jürimäe J, Hofmann P, Jürimäe T, Mäestu J, Purge P, Wonisch M, et al. Plasma adiponectin response to sculling exercise at individual anaerobic threshold in college level male rowers. Int J Sports Med. 2006; 27(4):272-7. [DOI:10.1055/s-2005-865661] [PMID]

7.Zoladz JA, Duda K, Konturek SJ, Sliwowski Z, Pawlik T, Majerczak J. Effect of different muscle shortening velocities during prolonged incremental cycling exercise on the plasma growth hormone, insulin, glucose, glucagon, cortisol, leptin and lactate concentrations. J Physiol Pharmacol. 2002; 53(3):409-22. [PMID]

8.Stucchi AF, Terpstra AHM, Foxall TL, Nicolosi RJ, Smith SC. The effect of exercise on plasma lipids and LDL subclass metabolism in miniature swine. Med Sci Sports Exerc. 1991; 23(5):552-61. [DOI:10.1249/00005768-199105000-00007] [PMID]

9.Khaksari M, Ahmadi M, Najafipour H, Shahrokhi N. Effect of Bunium persicum aqueous extract plus endurance exercise on cardiorespiratory capacity and serum lipid profile. Avicenna J Phytomed. 2014; 4(2):118-26. [PMID] [PMCID]

10.Seyhaneyildiz Can S, Kutluyer F, Can E, Kayiş Ş, Delihasan Sonay F, Köse Ö, et al. Effect of dietary kefir on the digestive and liver enzymes activities, and glucose level of Coruh trout, Salmo coruhensis (Actinopterygii: Salmoniformes: Salmonidae. Acta Ichthyol Piscat. 2014; 44(2):167-70. [DOI:10.3750/AIP2014.44.2.13]

11.West NP, Pyne DB, Peake JM, Cripps AW. Probiotics, immunity and exercise: A review. Exerc Immunol Rev. 2009; 15:107-26. [PMID]

12.Wilt TJ, Shaukat A, Shamliyan T, Taylor BC, MacDonald R, Tacklind J, et al. Number 192: Lactose intolerance and health. Rockville, MD: Agency for Healthcare Research and Quality (AHRQ); 2010. https://www.ahrq.gov/downloads/pub/evidence/pdf/lactoseint/lactint.pdf?pagewanted=all

13.Wang H, Wen Y, Du Y, Yan X, Guo H, Rycroft JA, et al. Effects of catechin enriched green tea on body composition. Obesity. 2010; 18(4):773-9. [DOI:10.1038/oby.2009.256] [PMID]

14.O’Brien KV, Stewart LK, Forney LA, Aryana KJ, Prinyawiwatkul W, Boeneke CA. The effects of postexercise consumption of a kefir beverage on performance and recovery during intensive endurance training. J Dairy Sci. 2015; 98(11):7446-9. [DOI:10.3168/jds.2015-9392] [PMID]

15.Bahrami K, Shahdadi A. [The effect of aerobic exercise on serum leptin levels and body mass index in obese young girls (Persian)]. Qom Univ Med Sci J. 2015; 9(6):27-36. http://journal.muq.ac.ir/article-1-223-en.html

16.Nuri Çelik M, Iri R. Effects of competition term trainings on leptin values of female judokas. Afr J Pharm Pharmacol. 2011; 5(6):683-7. [DOI:10.5897/AJPP11.202]

17.Donoso MA, Muñoz-Calvo MT, Barrios V, Garrido G, Hawkins F, Argente J. Increased circulating adiponectin levels and decreased leptin/soluble leptin receptor ratio throughout puberty in female ballet dancers: Association with body composition and the delay in puberty. Eur J Endocrinol. 2010; 162(5):905-11. [DOI:10.1530/EJE-09-0874] [PMID]

18.Rosa G, Cruz L, De Mello DB, De Sa Rego Fortes M, Dantas EHM. Plasma levels of leptin in overweight adults undergoing concurrent training. Int Sport Med J. 2010; 11(3):356-62. https://journals.co.za/content/ismj/11/3/EJC48395

19.Dodt C, Lönnroth P, Fehm HL, Elam M. The subcutaneous lipolytic response to regional neural stimulation is reduced in obese women. Diabetes. 2000; 49(11):1875-9. [DOI:10.2337/diabetes.49.11.1875] [PMID]

20.Jarrete AP, Novais IP, Nunes HA, Puga GM, Delbin MA, Zanesco A. Influence of aerobic exercise training on cardiovascular and endocrine-inflammatory biomarkers in hypertensive postmenopausal women. J Clin Transl Endocrinol. 2014; 1(3):108-14. [DOI:10.1016/j.jcte.2014.07.004] [PMID] [PMCID]

21.Bouassida A, Chamari K, Zaouali M, Feki Y, Zbidi A, Tabka Z. Review on leptin and adiponectin responses and adaptations to acute and chronic exercise. Br J Sports Med. 2010; 44(9):620-30. [DOI:10.1136/bjsm.2008.046151] [PMID]

22.Desgorces FD, Chennaoui M, Gomez-Merino D, Drogou C, Guezennec CY. Leptin response to acute prolonged exercise after training in rowers. Eur J Appl Physiol. 2004; 91(5-6):677-81. [DOI:10.1007/s00421-003-1030-0] [PMID]

23.Kelly AS, Steinberger J, Olson TP, Dengel DR. In the absence of weight loss, exercise training does not improve adipokines or oxidative stress in overweight children. Metabolism. 2007; 56(7):1005-9. [DOI:10.1016/j.metabol.2007.03.009] [PMID]

24.Kishali NF. Serum leptin level in healthy sedentary young men after a short-term exercise. Afr J Pharm Pharmacol. 2011; 5(4):522-6. [DOI:10.5897/AJPP11.096]

25.Ninane V, Berben G, Romnee JM, Oger R. Variability of the microbial abundance of kefir grain starter cultivated in partially controlled conditions. Biotechnol Agron Soc Environ. 2005; 9(3):191-4. https://popups.uliege.be/1780-4507/index.php?id=1463

 

نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1398/6/26 | پذیرش: 1398/11/12

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb