دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )                   جلد 23 شماره 6 صفحات 901-888 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Khodadoust M, Habibian M. Investigating the Changes of Tumor Necrosis Factor-α and Interleukin-10 After 8 Weeks of Regular Pilates Exercise and Vitamin D Intake in Overweight Men: A Randomized Clinical Trial. J Arak Uni Med Sci 2020; 23 (6) :888-901
URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6303-fa.html
خدا دوست معصومه، حبیبیان معصومه. بررسی تغییرات سطوح فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا و اینترلوکین 10 پس از هشت هفته تمرین منظم پیلاتس و مصرف ویتامین D در مردان دارای اضافه‌وزن: یک مطالعه کارآزمایی بالینی. مجله دانشگاه علوم پزشكي اراك. 1399; 23 (6) :888-901

URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6303-fa.html


1- گروه تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر، قائمشهر، ایران.
2- گروه تربیت‌بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد قائمشهر، قائمشهر، ایران. ، habibian_m@yahoo.com
متن کامل [PDF 4944 kb]   (1048 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (2027 مشاهده)
متن کامل:   (1447 مشاهده)
مقدمه
چاقی ناشی از تجمع بیش از حد چربی در بدن است که اغلب برای سلامتی خطر دارد [1]. چاقی سبب التهاب مزمن با درجه پایین می‌شود و پاسخ‌های التهابی مرتبط با چاقی عملکرد سیستم ایمنی بدن را مختل می‌کند [2]. التهاب به عنوان ویژگی اساسی چاقی و بیماری مزمن مرتبط با آن از جمله دیابت نوع 2 و بیماری‌های قلبی‌عروقی شناخته می‌شود. درحقیقت التهاب ممکن است منجر به توسعه تعداد زیادی از بیماری‌های مزمن شود. التهاب سیستمیک با افزایش سطوح نشانگرهای زیستی از جمله فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا، اینترلوکین 1β، اینترلوکین2، اینترلوکین 6 مشخص می‌شود [3]. بافت چربی انسان یک غده درون‌ریز ترشح‌کننده TNF-α، اینترلوکین 6 شناخته شده است. پیش از این سطوح بالاتر TNF-α در بزرگسالان چاق و ارتباط آن با نشانگرهای چاقی تأیید شده است [1]. اینترلوکین 10‌ یک سایتوکاین مهم ضدالتهابی و تنظیم‌کننده سیستم ایمنی است که توسط ماکروفاژها، مونوسیت‌ها، سلول‌های دندریتیک، لنفوسیت‌های Th2 و Th1، لنفوسیت‌های B، سلول‌های T سیتوتوکسیک و ماست سل ترشح می‌شود. IL-10 فعال‌سازی، تکثیر و تمایز سلول‌های B را تحریک می‌کند و در کنترل پاسخ التهابی شرکت می‌کند. عدم تعادل بین سایتوکاین‌های پیش و ضدالتهابی از عملکرد مناسب سیستم ایمنی بدن جلوگیری می‌کند [4]. این سایتوکاین ظرفیت مونوسیت‌ها و ماکروفاژها را برای ارائه آنتی‌ژن به سلول‌های T از طریق تنظیم منفی بیان TNF-α منظم می‌کند [5]. در حالی که گزارش شده است افراد چاق دارای سطوح سرمی پایین‌تر IL-10 در مقایسه با افراد سالم دارای وزن نرمال هستند [6].
از طرفی کمبود ویتامین D ارتباط نزدیکی با بیماری‌های مزمن اصلی مرتبط با استرس اکسیداتیو، التهاب و پیری از قبیل بیماری‌های قلبی‌عروقی و عصبی، دیابت و سرطان دارد. به ویژه سیستم قلبی‌عروقی نسبت به نقص ویتامین D بسیار حساس است، زیرا این امر ممکن است از طریق مکانیسم‌های متعدد منجر به اختلال در عملکرد اندوتلیال و ضعف عروقی شود [7]. به دلیل ماهیت محلول در چربی ویتامین D، با افزایش مقادیر بافت چربی در افراد چاق ممکن است فعالیت زیستی این ویتامین کاهش یابد [8]، به طوری که سطوح پایین‌تر 25-هیدروکسی ویتامین D پایه در زنان چاق در مقایسه با زنان دارای وزن نرمال مشاهده شده است و همچنین این مورد با شاخص توده بدنی، دور کمر و درصد چربی بدن ارتباط دارد [9]. به اعتقاد محققان سطوح پایه ویتامین D ممکن است تأثیر مکمل‌دهی ویتامین D در نشانگرهای التهابی را تحت‌الشعاع قرار دهد [2]. این در حالی است که عزیزه و همکاران [10] ارتباط مستقیم معنی‌داری بین نشانگرهای التهابی و سطوح ویتامین D در افراد بزرگسال سالم مشاهده نکردند. به علاوه در یک مطالعه پنج‌ساله بر روی بیماران چاق و یا دارای اضافه‌وزن مشاهده شد که سطوح TNF-α و همچنین التهاب بافت چربی در افراد با محتوای طبیعی ویتامین D کاهش یافته بود [11]. ویتامین D اثرات تنظیمی گسترده‌ای بر سلول‌های سیستم ایمنی اکتسابی و ذاتی اعمال می‌کند [12]. تبدیل 25-هیدروکسی ویتامین D به فرم فعال آن 1،25 دی‌هیدروکسی ویتامین D به صورت موضعی در سلول‌های سیستم ایمنی بدن رخ می‌دهد. متابولیت فعال ویتامین D در تنظیم منفی بیان و تولید چندین سایتوکاین ضدالتهابی از جمله TNF-α نقش مهمی دارد [3].
از سوی دیگر انجام فعالیت بدنی به عنوان یک استراتژی مهم برای کاهش خطرات ابتلا به بیماری‌های مزمن شناخته شده است. به طور کلی هرچه میزان فعالیت بدنی بیشتر باشد، خطر افزایش سطوح بیومارکرهای التهابی کمتر می‌شود. علاوه بر این، رابطه بین التهاب و فعالیت بدنی اغلب مستقل از چاقی کلی است که از طریق شاخص توده بدن تعیین می‌شود. با این حال تأیید نشده است که التهاب و فعالیت بدنی ارتباط علّی داشته باشند [13]. در نتایج مطالعات قبلی بر روی جمعیت زیاد، ارتباط مستمر فعالیت بدنی و التهاب و همچنین غلظت پایین نشانگرهای التهابی در افرادی با فعالیت بدنی مکرر و شدیدتر گزارش شده است [14]. همچنین مشاهده شد که ویتامین D میزان تکثیر ویروسی و غلظت سایتوکین‌های التهابی که منجر به آسیب‌های ریوی مانند ذات‌الریه و خطر کووید 19 (COVID-19) می‌شوند را کاهش می‌دهد [15].
اگرچه مداخله‌های دارویی مختلف برای کاهش التهاب استفاده می‌شوند اما در حال حاضر هیچ‌یک از عوامل دارویی با اثرات ضدالتهابی برای درمان التهاب مزمن تشخیص داده نشده است. از طرف دیگر مداخلات رفتاری سبک زندگی از جمله تغییر در رژیم غذایی و فعالیت بدنی ممکن است از نظر بالینی با مزایای قابل توجهی در بهبود التهاب در درازمدت همراه باشند [13]؛ بنابراین تصور می‌شود که کاهش التهاب یک هدف درمانی برای کاهش خطر ابتلا به بیماری و ناتوانی است. تمرینات پیلاتس روی بهبود کنترل عضلات (لگنی، کمربند شانه‌ای و اندام تحتانی)، پیشرفت تعادل، صحیح نگه داشتن اندام (بازگرداندن بیومکانیک صحیح بدن)، پایداری ستون مهره‌ها و طرز صحیح انجام حرکات روزانه تمرکز دارد [16] و با توجه به شیوع کمبود ویتامین D و تأثیر اثرات غیراستخوانی آن، مصرف این ویتامین از سوی محققان توصیه می‌شود؛ بنابراین در تحقیق حاضر تأثیر تمرینات منظم پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D بر سطوح TNF-α و IL-10 در مردان دارای اضافه‌وزن بررسی شد. 
مواد و روش‌ها
پژوهش نیمه‌تجربی حاضر با طرح تحقیق پیش‌آزمون و پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود که بر روی مردان بزرگسال غیرفعال دارای اضافه‌وزن (شاخص توده بدن بین 25 تا 29 کیلوگرم بر مترمربع)، با دامنه سنی 45 تا 55 سال مراجعه‌کننده به باشگاه‌های ورزشی شهر قائمشهر در سال 1398 انجام شد. تعداد نمونه‌ها با استفاده از نرم‌افزار جی پاور با در نظر گرفتن توان آزمون 0/8 و آلفای معادل 0/05 و اندازه اثر 0/5، 48 نفر تخمین زده شد (دوازده نفر در هر گروه) و با احتیاط بیشتر برای هر گروه سیزده نفر در نظر گرفته شد. از بین داوطلبین، 52 نفر به طور هدفمند در ابتدا انتخاب شدند و پس از احراز شرایط لازم برای ورود، به صورت تصادفی ساده (به روش قرعه‌کشی) به چهار گروه کنترل، تمرین پیلاتس، ویتامین D و تمرین به علاوه ویتامین D تقسیم شدند (سیزده آزمودنی در هر گروه). 
معیارهای ورود به مطالعه داشتن اضافه‌وزن، نداشتن فعالیت منظم ورزشی طی شش ماه گذشته و توانایی انجام فعالیت ورزشی، عدم ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی، عدم ابتلا به فشارخون بالا و نداشتن بیماری‌های التهابی بود. همچنین استفاده از هرگونه داروی خاص یا مکمل و مصرف سیگار از جمله معیارهای خروج از مطالعه بودند. آزمودنی‌ها پس از تکمیل رضایت‌نامه کتبی و اعلام آمادگی در پژوهش شرکت کردند. به علاوه آن‌ها مجاز بودند در صورت عدم تمایل به همکاری و یا عدم تحمل شرایط تحقیق، از ادامه همکاری انصراف دهند. همه مراحل تحقیق زیر نظر متخصصین ورزشی با رعایت نکات اخلاقی، حفظ ایمنی و سلامت آزمودنی‌ها انجام شد. در طی مطالعه یک نفر از گروه کنترل به علت استفاده از مکمل و یک نفر از گروه تمرین پیلاتس به دلیل عدم تکمیل فعالیت ورزشی از مطالعه خارج شدند. 
پروتکل تمرینی
آزمودنی‌های گروه‌های تمرین و تمرین + ویتامین D پس از آشنایی با چگونگی اجرای تمرینات پیلاتس، این تمرینات را به مدت 60 تا 75 دقیقه در هر جلسه با سه بخش گرم کردن (10 دقیقه)، تمرینات اصلی پیلاتس و سرد کردن (5 دقیقه)، سه جلسه در هفته انجام می‌دادند. تمرینات پیلاتس با توسعه تدریجی از سطوح پایین شروع شد و ضمن تمرکز بر عضلات بزرگ بالاتنه و پایین‌تنه و در سه وضعیت ایستاده، نشسته، خوابیده شامل حرکات کششی پیشرفته، قدرت، تعادل، انعطاف‌پذیری و هماهنگی عصبی‌عضلانی بود. برای گرم کردن حرکاتی مانند ایستادن صحیح، احترام پیلاتس و تنفس، کشش دست و پای مخالف در حالت چهار دست و پا، مهره به مهره خوابیدن به پشت و برگشت، کیپ کردن قوس کمر و جمع کردن پاها، گربه ایستاده، مهره به مهره رفتن به حالت چهار دست و پا، چرخش دست‌ها، چرخش گردن استفاده می‌شد و برای سرد کردن نیز حرکاتی مانند کشش ستون مهره‌ها، پیچ ستون مهره‌ها، کشش پشت پا، حرکت نخ در سوزن، سجده، تنفس جانبی، احترام پیلاتس توسط آزمودنی‌ها با تأکید بر دم و بازدم صحیح انجام می‌شد [17]. 
تمرینات اصلی در هفته اول با شدت 50 تا 55 درصد ضربان قلب ذخیره، با یک ست و ده تکرار شروع شده و تا هفته هشتم با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره، چهار ست با دوازده تکرار (با افزایش تدریجی پنج درصد به شدت تمرین، یک ست و دو تکرار در هر دو هفته) ادامه یافت [18]. به علاوه ضربان قلب ذخیره با استفاده از روش کارونن برای هر آزمودنی تعیین و در تمرینات با استفاده از ضربان‌سنج پولار کنترل شده و حداکثر ضربان قلب شرکت‌کنندگان با استفاده از رابطه (سن – 220) محاسبه شد.
مصرف مکمل
گروه‌های ویتامین D و ترکیبی (تمرین+ویتامین D) پرل ویتامین50000 IU ،D و گروه کنترل پرل حاوی پارافین خوراکی ساخت شرکت داروسازی زهراوی ایران که از نظر ظاهری کاملاً مشابه مکمل بود، را به مدت 8 هفته و یک بار در هفته همراه با غذا و به صورت یک سوکور میل کردند [19]. به آزمودنی‌ها توصیه شد رژیم غذایی معمولی خود را در طی دوره تحقیق (به ویژه در مراحل قبل از خون‌گیری) رعایت کنند. 
سطوح سرمی TNF-α و IL-10 با استفاده از روش الایزا، کیت‌های (Human TNF-α ELISA Kit) و (Human IL-10 ELISA Kit) شرکت Bender Medsystem کشور اتریش بر اساس دستورالعمل با حساسیت‌های به ترتیب 3/9 و 5/0 پیکوگرم/ میلی‌لیتر، اندازه‌گیری شد. مقادیر 25-هیدروکسی ویتامین D با استفاده از روش الایزا (Euroimmun, Luebeck, Germany) کشور آلمان و دستورالعمل شرکت سازنده با حسایت 1/9 نانوگرم / میلی‌لیتر، اندازه‌گیری شد.
داده‌های پژوهش بر حسب شاخص‌های مرکزی و پراکندگی توصیف شدند. همچنین از آزمون‌های شاپیروویلک و لوین به ترتیب برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده‌ها و تجانس واریانس‌ها استفاده شد. به علاوه برای بررسی تغییرات درون‌گروهی از آزمون‌های تی زوجی و برای بررسی تغییرات بین‌گروهی تحلیل واریانس یک راهه (از آزمون‌های کروسکال والیس و یو من‌ویتنی برای داده‌های غیرطبیعی) نیز استفاده شد و در صورت مشاهده معناداری اختلاف بین گروه‌ها، برای تعیین محل اختلاف از آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0/05>P استفاده شد. همه تجزیه و تحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. 
یافته‌ها
در جدول شماره 1 شاخص‌های آنتروپومتری و سطوح 25-هیدروکسی ویتامین D آزمودنی‌های در وضعیت پایه نشان داده شده است که بر اساس نتایج آزمون‌های شاپیروویلک و آنالیز واریانس یک راهه آزمودنی‌ها در وضعیت پایه همسان بوده‌اند.


بر اساس یافته‌های تحقیق 40 درصد از آزمودنی‌ها دارای سطوح ناکافی ویتامین D (بین 20 تا 29 نانوگرم/ میلی‌لیتر) و60 درصد دیگر به کمبود ویتامین D مبتلا بودند (کمتر از20 نانوگرم /میلی‌لیتر). در حالی که نتایج بررسی درون‌گروهی نشان داد که 8 هفته مکمل‌سازی با ویتامین D، تمرینات پیلاتس و ترکیبی از تمرین پیلاتس و مکمل ویتامین D با افزایش در سطوح IL-10 و کاهش TNF-α همراه بود.
ارزش F محاسبه‌شده برای متغیرهای IL-10 (0/426=F و 0/735=P) و TNF-α (0/395=F، 0/757=P) در مرحله پیش‌آزمون، بیانگر عدم تفاوت معنادار بین میانگین‌های این متغیرها در وضعیت پایه بوده است. در حالی که بین میانگین‌های این متغیرها در پس‌آزمون و درصد تغییرات آن‌ها در گروه‌های تحقیق اختلاف معناداری وجود داشته است (جدول شماره 2).


نتایج حاصل از آزمون تعقیبی نشان داد که پس از هشت هفته، سطوح IL-10 در گروه‌های تمرین پیلاتس، ویتامینD و ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل بالاتر و سطوح TNF-α به طور معناداری پایین‌تر بود. در حالی که تفاوت معناداری بین میانگین سطوح سرمی TNF-α و IL-10 گروه‌های تمرین پیلاتس، ویتامینD و ترکیبی در پس‌آزمون مشاهده نشد (جدول شماره 3). 


مقایسه دوبه‌دو میانگین درصد تغییرات میانگین متغیرها حاکی از کاهش بیشتر سطوح TNF-α و افزایش بالاتر IL-10 متعاقب مداخله‌های تمرین پیلاتس، مصرف مکمل ویتامین D در مقایسه با گروه کنترل بوده است. با وجود این، تأثیر مداخله ترکیبی بر کاهش سطوح TNF-α و تنظیم مثبت IL-10 در مقایسه با دو مداخله دیگر به طور معنی‌داری بیشتر بوده است. همچنین اثربخشی تمرین پیلاتس بر کاستن TNF-α قوی‌تر از مکمل ویتامین D بوده است (جدول شماره 3). 
بحث
در تحقیق حاضر تأثیر تمرینات منظم پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D بر سطوح TNF-α و IL-10 در مردان دارای اضافه‌وزن بررسی شد. بر اساس نتایج 40 درصد و 60 درصد از آزمودنی‌ها به ترتیب دارای سطوح ناکافی و کمبود ویتامین D بودند که حاکی از وضعیت نامطلوب ویتامین D در آنان است. علاوه بر این متعاقب هشت هفته انجام تمرین پیلاتس، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی سطوح TNF-α کاهش یافت در حالی که تأثیر این مداخله‌ها با تنظیم مثبت سطوح IL-10 همراه بود. به نظر می‌رسد هر دو عامل فقر حرکتی و کمبود ویتامین D می‌تواند به افزایش سایتوکاین پیش‌التهابی TNF-αو کاهش سایتوکاین ضدالتهابی IL-10 در افراد دارای اضافه‌وزن منجر شده باشد که به واسطه مکمل‌یاری با ویتامین D بهبود یافت. هرچند تحقیقاتی در خصوص تأثیر مصرف ویتامین D بر شاخص‌های التهابی در افراد دارای اضافه‌وزن مشاهده نشد. این مسئله از جمله محدودیت‌های تحقیق حاضر نیز محسوب می‌شود، ولی اسدزاده و همکاران [20] در پژوهش خود نشان دادند که دوازده هفته مصرف دوغ غنی‌شده با ویتامین D (2 بطری 250 میلی‌لیتری در روز) با افزایش سطوح 25-هیدروکسی ویتامین IL-10 ،D و کاهش TNF-α در افراد دیابتی همراه بوده. 
هاشمی و همکاران [21] نشان دادند که پس از 8 هفته مصرف مکمل ویتامین D سطوح سرمی IL-10 در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروز افزایش یافت. همچنین امانی و همکاران [22] نیز افزایش قابل توجه سطوح IL-10 در بیماران مبتلا به انواع سندرم روده تحریک‌پذیر را پس از 6 ماه مصرف ویتامین D (50 هزار واحد و هر دو هفته یک‌بار) مشاهده کردند. این در حالی است که زاک و همکاران [2] در یک بررسی سیستماتیک نشان دادند که مکمل ویتامین D با تأثیری بر نشانگرهای التهابی مانند TNF-α در بزرگسالان دارای اضافه‌وزن و یا چاق همراه نبوده است. به اعتقاد محققان سطوح پایه ویتامین D احتمالاً اثر مکمل‌دهی دارد و انباشت این ویتامین بر نشانگرهای التهابی تأثیر می‌گذارد. از آنجا که آزمودنی‌های تحقیق حاضر دارای سطوح پایین ویتامین D بودند به نظر می‌رسد که مکمل‌دهی با ویتامین D می‌تواند به بهبود وضعیت التهابی به واسطه کاهش TNF-α و تنظیم مثبت IL-10 منجر شود. ویتامین D اثرات ضدالتهابی خود را از طریق مهار NF-kB، مسیرهای سیگنالینگ پروتئین کیناز فعال‌شده از میتوژن و کاهش بیان گیرنده‌های شبه‌تولی اعمال می‌کند. گیرنده‌های شبه‌تولی پروتئین‌های فراغشایی هستند که سبب واکنش‌های آبشاری کلاسیک منجر به فعال شدن TNF-α می‌شوند. متابولیت فعال ویتامین D در تنظیم NF-kB عامل اصلی رونویسی TNF-αـ تأثیرگذار است؛ همچنین تمایز سلول‌های دندریتیک و تکثیر لنفوسیت‌ها را مهار می‌کند [23].
از جمله یافته‌های دیگر تحقیق حاضر کاهش سطوح TNF-α و افزایش IL-10 در مردان دارای اضافه‌وزن پس از هشت هفته تمرین پیلاتس بوده است. در حالی که کاهش TNF-α و افزایش IL-10 متعاقب مداخله ترکیبی در مقایسه با دو مداخله دیگر یعنی انجام تمرین پیلاتس و مصرف مکمل ویتامین Dبیشتر بود که بیانگر اثرات هم‌افزایی تمرین پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D در بهبود التهاب است. به علاوه در مقایسه با مصرف ویتامین D، تمرین پیلاتس با اثرات قوی‌تری در کاهش TNF-α همراه بوده است. مشابه نتایج تحقیق حاضر کاهش سطوح TNF-α پس از 10 هفته تمرین مقاومتی و هوازی در مردان غیرفعال دارای اضافه‌وزن [24]، چهار هفته فعالیت ورزشی با شدت متوسط در افراد دارای اضافه‌وزن و یا چاق [25]، 24 هفته تمرین ترکیبی در مردان چاق میانسال [26] و دوازده هفته تمرینات هوازی ساده و موازی در مردان میانسال دارای اضافه‌وزن [27] در تحقیقات قبلی مشاهده شد. از سوی دیگر افزایش معنادار سطوح سرمی IL-10 پس از دوازده هفته تمرین هوازی مداوم در زنان چاق با شاخص توده بدنی 30 الی 36 کیلوگرم در مترمربع [28] و یا 6 هفته فعالیت تناوبی شدید در مردان دارای اضافه‌وزن [29] گزارش شده است. در حالی که یافته‌های قربانیان [30] حاکی از کاهش TNF-α و افزایش IL-10 در نوجوانان پسر دارای اضافه‌وزن، پس از هشت هفته تمرین استقامتی تناوبی ترکیبی همراه بوده است که این تغییرات معنادار نبودند. همچنین کاهش بی‌معنا TNF-α پس از 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط در زنان 50 تا 65‌ساله مبتلا به سندروم متابولیک مشاهده شد که عدم معناداری این تغییرات ممکن است به ویژگی‌های سنی و یا تفاوت در نوع تمرین مرتبط باشد [31]. علاوه بر این در نتایج یک مطالعه حیوانی بی‌تأثیر بودن 16 هفته تمرین هوازی یا مقاومتی (پنج جلسه در هفته) بر سطوح IL-10 در موش‌های صحرایی مشاهده شدکه به اعتقاد محققین تعداد روزهای استراحت (دو روز در هفته) برای افزایش سطوح IL-10 کافی نبوده است [32]. پیش از این مشاهده شده است که بیان بالاتر IL-6 ناشی از عضله اسکلتی، مسئول افزایش بیان IL-10 بوده و می‌تواند منجر به کاهش قابل توجه در التهاب بافت چربی شود [33]. از سوی دیگر IL-10 نیز اثر بازدارندگی خود را بر ترشح سایتوکاین پیش‌التهابی TNF-α از طریق کاهش تجمع کلسترول در ماکروفاژهای THP-1 مشتق‌شده از فوم‌سل‌ها اعمال می‌کند [30]. 
مکانیسم‌های مختلفی وجود دارد که از طریق آن تمرین ورزشی باعث کاهش التهاب مزمن می‌شود، از جمله اثر آن روی بافت عضلانی برای تولید شامل تأثیر مایوکاین‌های ضدالتهابی، تأثیر بر روی بافت چربی برای بهبود هیپوکسی و کاهش التهاب موضعی بافت چربی، تأثیر بر سلول‌های اندوتلیال برای کاهش سیستمیک چسبندگی لکوسیت‌ها و تأثیر آن بر سیستم ایمنی بدن که باعث کاهش تعداد سلول‌های پیش‌التهاب و کاهش تولید سایتوکاین پیش‌التهابی در هرگونه سلول می‌شود؛ بنابراین فعالیت ورزشی می‌تواند مسیرهای سیگنالینگ داخل سلولی و عملکرد سلولی که توسط اکسیدنیتریک و گونه‌های اکسیژن واکنشی میانجی‌گر می‌شود را تعدیل کند. با توجه به اینکه ROS از برخی اثرات کاتابولیک TNF-α بر ماهیچه‌های اسکلتی میانجی‌گری می‌کند، کاهش در تولید ROS ممکن است منجر به کاستن پاسخ التهابی شود [13]؛ بنابراین فعالیت ورزشی می‌تواند به واسطه کاهش وضعیت التهابی و تنظیم مثبت سایتوکاین ضدالتهابی، منجر به شیفت تعادل التهابی به سمت کاهش التهاب سیستمیک در شرایط اضافه‌وزنی و یا چاقی شود. 
تحقیق حاضر دارای محدودیت‌هایی بود از جمله تعداد کم آزمودنی‌ها و همچنین وضعیت نامطلوب سطوح ویتامین D در آنان. پیشنهاد می‌شود پژوهشگران دیگر برای دست‌یابی به نتایج قطعی‌تر، تحقیقات گسترده‌تر و با تعداد بیشتری از آزمودنی‌ها با وضعیت‌های نرمال و غیرنرمال ویتامین D انجام دهند.
نتیجه‌گیری 
بر اساس نتایج، وضعیت ویتامین D در مردان دارای اضافه‌وزن در سطح نرمال نبود. همچنین هر سه شیوه درمانی (تمرینات پیلاتس، مصرف ویتامین D و ترکیبی از تمرین پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D) ممکن است منجر به بهبود وضعیت التهابی در افراد دارای اضافه‌وزن با سطوح پایین ویتامین D، از طریق کاهش سطوح TNF-α و تنظیم مثبت IL-10 شود؛ اما تأثیر مداخله ترکیبی در تعدیل التهاب سیستمیک در مقایسه با دو مداخله دیگر بیشتر بوده است و تمرین پیلاتس با کاهش بیشتر در سطوح TNF-α در مقایسه با مکمل ویتامین D در این افراد همراه است؛ بنابراین انجام فعالیت ورزشی می‌تواند بخشی از اثرات حمایتی خود را در شرایط چاقی و اضافه‌وزن از طریق کاهش التهاب اعمال کند که این اثرات با مصرف ویتامین D تشدید می‌شود. 

ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش

همه مراحل تحقیق زیر نظر متخصصین ورزشی با رعایت نکات اخلاقی، حفظ ایمنی و سلامت آزمودنی‌ها انجام شده است. به علاوه مطالعه حاضر در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران با کد IRCT20190831044650N2 تأیید شده است و دارای کد اخلاق IR.IAU.BABOL.REC.1398.088 است. 

حامی مالی
این مقاله از پایان‌نامه کارشناسی ارشد نویسنده اول در دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر استخراج شده است.

مشارکت نویسندگان
ایده‌پردازی و مفهوم‌سازی، اصلاح نگارشی و تجزیه و تحلیل داده‌ها: معصومه حبیبیان؛ جمع‌آوری اطلاعات، روش پژوهش و نمونه‌گیری، نگارش پیش‌نویس اولیه و جمع‌آوری اطلاعات: معصومه خدادوست.

تعارض منافع
هیچ‌گونه تضاد منافعی در خصوص پژوهش حاضر وجود ندارد.
 

References
1.Elochukwu AC, Opara UC, Chinyere NA, Jeremiah OS, Chukwuma OO. Evaluation of tumor necrosis factor alpha, insulin, and homeostasis model assessment of insulin resistance among obese participants living in Calabar, Nigeria. Trop J Med Res. 2017; 20(1):45-52. [DOI:10.4103/1119-0388.198120]
2.Zuk A, Fitzpatrick T, Rosella LC. Effect of vitamin D3 supplementation on inflammatory markers and glycemic measures among overweight or obese adults: A systematic review of randomized controlled trials. PLoS One. 216; 11(4):e0154215. [DOI:10.1371/journal.pone.0154215] [PMID] [PMCID]
3.Calton EK, Keane KN, Newsholme P, Soares MJ. The impact of vitamin D levels on inflammatory status: A systematic review of immune cell studies. PLoS One. 2015; 10(11):e0141770. [DOI:10.1371/journal.pone.0141770] [PMID] [PMCID]
4.Mattos MF, Biselli-Chicote PM, Biselli JM, da Silva Assembleia TL, Goloni-Bertollo EM, Pavarino ÉC. Interleukin 6 and 10 serum levels and genetic polymorphisms in children with down syndrome. Mediators Inflamm. 2018; 2018:6539548. [DOI:10.1155/2018/6539548] [PMID] [PMCID]
5.Trifunović J, Miller L, Debeljak Ž, Horvat V. Pathologic patterns of interleukin 10 expression-A review. Biochem Med (Zagreb). 2015; 25(1):36-48. [DOI:10.11613/BM.2015.004] [PMID] [PMCID]
6.Arslan N, Erdur B, Aydin A. Hormones and cytokines in childhood obesity. Indian Pediatr. 2010; 47(10):829-39. [DOI:10.1007/s13312-010-0142-y] [PMID]
7.Kim HA, Perrelli A, Ragni A, Retta F, De Silva TM, Sobey CG, et al. Vitamin D deficiency and the risk of cerebrovascular disease. Antioxidants (Basel). 2020; 9(4):327. [DOI:10.3390/antiox9040327] [PMID] [PMCID]
8.Slusher AL, McAllister MJ, Huang CJ. A therapeutic role for vitamin D on obesity-associated inflammation and weight-loss intervention. Inflamm Res. 2015; 64(8):565-75. [DOI:10.1007/s00011-015-0847-4] [PMID]
9.Tzotzas T, Papadopoulou FG, Tziomalos K, Karras S, Gastaris K, Perros P, et al. Rising serum 25-hydroxy-vitamin D levels after weight loss in obese women correlate with improvement in insulin resistance. J Clin Endocrinol Metab. 2010; 95(9):4251-7. [DOI:10.1210/jc.2010-0757] [PMID]
10.Azizieh F, Alyahya KO, Raghupathy R. Association between levels of vitamin D and inflammatory markers in healthy women. J Inflamm Res. 2016; 9:51-7. [DOI:10.2147/JIR.S103298] [PMID] [PMCID]
11.Olszanecka-Glinianowicz M, Chudek J, Kocełak P, Szromek A, Zahorska-Markiewicz B. Body fat changes and activity of tumor necrosis factor a system-a 5-year follow-up study. Metabolism. 2011; 60(4):531-6. [DOI:10.1016/j.metabol.2010.04.023] [PMID]
12.Sloka S, Silva C, Wang J, Yong VW. Predominance of Th2 polarization by vitamin D through a STAT6-dependent mechanism. J Neuroinflammation. 2011; 8:56. [DOI:10.1186/1742-2094-8-56] [PMID] [PMCID]
13.Beavers KM, Brinkley TE, Nicklas BJ. Effect of exercise training on chronic inflammation. Clin Chim Acta. 2010; 411(11-12):785-93. [DOI:10.1016/j.cca.2010.02.069] [PMID] [PMCID]
14.Hsu FC, Kritchevsky SB, Liu Y, Kanaya A, Newman AB, Perry SE, et al. Association between inflammatory components and physical function in the health, aging, and body composition study: A principal component analysis approach. J Gerontol A Biol Sci Med Sci. 2009; 64(5):581-9. [DOI:10.1093/gerona/glp005] [PMID] [PMCID]
15.Grant WB, Lahore H, McDonnell SL, Baggerly CA, French CB, Aliano JL, et al. Evidence that vitamin D supplementation could reduce risk of influenza and COVID-19 infections and deaths. Nutrients. 2020; 12(4):988. [DOI:10.3390/nu12040988] [PMID] [PMCID]
16.Emery K, De Serres SJ, McMillan A, Côté JN. The effects of a Pilates training program on arm-trunk posture and movement. Clin Biomech (Bristol, Avon). 2010; 25(2):124-30. [DOI:10.1016/j.clinbiomech.2009.10.003] [PMID]
17.Amirsasan R, Nikookheslat S, Dolgari Sharaf R. [Effect of eight weeks of pilates training on some physical fitness variables in untrained overweight females (Persian)]. Sci J Rehab Med. 2017; 6(1):192-200. http://medrehab.sbmu.ac.ir/article_1100438.html
18.Nemati Cherati B, Habibian M. [Possible effect of pilates exercises and vitamin D on renal function parameters in overweight men: A randomized clinical trial (Persian)]. Qom Univ Med Sci J. 2020; 14 (7):1-11. [DOI:10.29252/qums.14.7.1]
19.Baziar N, DJafarian K, Shadman Z, Qorbani M, Khoshniat Nikoo M, Razi F. [Effects of vitamin D supplementation on improving serum vitamin D levels and insulin resistance in vitamin D insufficient or deficient type 2 diabetic patients (Persian)]. Iran J Diabetes Metab . 2014; 13(5):425-33. http://ijdld.tums.ac.ir/article-1-5260-en.html
20.Asadzadeh S, Zahedirad M, Neyestani T, Shariatzadeh N, Shab-Bidar S, Djazayery A, et al. [Improvement of vitamin D status resulted in amelioration of biomarkers of systemic inflammation in the subjects with type 2 diabetes (Persian)]. Iran J Nutr Sci Food Technol. 2013; 7(5):167-76. http://nsft.sbmu.ac.ir/article-1-999-en.html
21.Hashemi R, Morshedi M, Asghari Jafarabadi M, Altafi D, Saeed Hosseini-Asl S, Rafie-Arefhosseini S. Anti-inflammatory effects of dietary vitamin D3 in patients with multiple sclerosis. Neurol Genet. 2018; 4(6):e278. [DOI:10.1212/NXG.0000000000000278] [PMID] [PMCID]
22.Amani R, Abbasnezhad A, Hajiani E, Cheraghian B, Abdoli Z, Choghakhori R. Vitamin D3 induced decrease in IL-17 and malondialdehyde, and increase in IL-10 and total antioxidant capacity levels in patients with irritable bowel syndrome. Iran J Immunol. 2018; 15(3):186-196. https://iji.sums.ac.ir/article_39388.html
23.Zakharova I, Klimov L, Kuryaninova V, Nikitina I, Malyavskaya S, Dolbnya S, et al. Vitamin D insufficiency in overweight and obese children and adolescents. Front Endocrinol (Lausanne). 2019; 10:103. [PMID] [PMCID]
24.Taheri Kalani A, Nikseresht M. [The effect of 10 weeks resistance and aerobic training on inflammatory cytokines in sedentary overweight men (Persian)]. J Ilam Univ Med Sci. 2015; 23(5):17-26. http://sjimu.medilam.ac.ir/article-1-2134-en.html
25.Koh Y, Park KS. Responses of inflammatory cytokines following moderate intensity walking exercise in overweight or obese individuals. J Exerc Rehabil. 2017; 13(4):472-6. [DOI:10.12965/jer.1735066.533] [PMID] [PMCID]
26.Mateus KCS, Brunelli DT, Gáspari AF, BonganhaV, Bonfante ILP, Chacon-Mikahil MPT, et al. Effects of combined training on total ghrelin and tumor necrosis factor-α in obese middle-aged men. Motriz, Rio Claro. 2018; 24(2):e1018143. [DOI:10.1590/s1980-6574201800020006]
27.Cheyne E. Donges, Rob Duffield, Kym J. Comparative effects of single-mode vs. Duration-matched concurrent exercise training on body composition, low-grade inflammation, and glucose regulation in sedentary, overweight, middle-aged men. Appl Physiol Nutr Metab. 2013; 38(7):779-88. [DOI:10.1139/apnm-2012-0443] [PMID]
28.Eizadi M, Laleh B, Khorshidi D. The effects of an aerobic training with difference duration on serum Interleukine-10 in middle- aged obese femels. Acta Endocrinol (Buchar). 2018; 14(4):563-9. [DOI:10.4183/aeb.2018.563] [PMID] [PMCID]
29.Vahdat H, Mombini H, Eslami Farsani M, Ab Abzadeh S, Barzegar H. [Effect of High-Intensity Interval Training (HIIT) on the levels of irisin and interleukin-10 in overweight men (Persian)]. Qom Univ Med Sci J. 2018; 12(2):35-44. [DOI:10.29252/qums.12.2.35]
30.Ghorbanian B. [The Relationship between Lymphocytic ABCA1 protein with IL10 and TNF-α Cytokines followed by one period interval combined exercise training in overweight and obese male adolescents (Persian)]. J Arak Uni Med Sci. 2016; 19(5):67-77. http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-4320-fa.html
31.Osali A, Eskandari, M. [The effect of three months aerobic exercise with moderate intensity on serum BDNF and TNF-α in women with metabolic syndrome (Persian)]. Med J Mashhad Univ Med Sci. 2016; 59(4):242-51. http://eprints.mums.ac.ir/2571/
32.Silva CMS, Vieira-Junior RC, Trombeta JCR, Lima TR, Fraga GA, Sena MS, et al. Effects of aerobic and resistance training of long duration on pro- and anti-inflammatory cytokines in rats. Rev Andal Med Deporte. 2017; 10(4):170-5. [DOI:10.1016/j.ramd.2016.02.005]
33.Macpherson RE, Huber JS, Frendo-Cumbo S, Simpson JA, Wright DC. Adipose tissue insulin action and IL-6 signaling after exercise in obese mice. Med Sci Sports Exerc. 2015; 47(10):2034-42. [DOI:10.1249/MSS.0000000000000660] [PMID]
 
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1399/2/6 | پذیرش: 1399/5/17

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb