تستهای آماری نشان میدهند میانگین نمره کیفیت زندگی در زوجین گروه آزمایش بعد از مشاوره 6/49±70/56 و در گروه کنترل 12/26±57/76 بود که اختلاف مشاهده شده از نظر آماری بین دو گروه معنیدار شد (0/0001>P). همچنین نمره کیفیت زندگی در گروه مداخله قبل از مشاوره 13/04±59/70 و بعد از مداخله 6/49±70/56 بود که این اختلاف از نظر آماری معنیدار شد و میانگین نمره کیفیت زندگی افزایش یافت (0/0001>P)
با مقایسه میانگین کیفیت زندگی زوجین نابارور درگروه آزمایش (130/04±59/7) و کنترل (12/39±58/15) قبل از مشاوره مشخص شد که کیفیت زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل قبل از انجام آموزش تفاوتی نداشته است(0/55=P) و دو گروه همگن بودند، اما پس از انجام مشاوره میانگین نمره در گروه مداخله افزایش معنیداری یافته است (6/49± 70/57) و نمایانگر این موضوع است که کیفیت زندگی در گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل پس از انجام مشاوره افزایش یافته است(0/0001>P) (جدول شماره 3) (تصویر شماره 2).
بحث
مطالعه حاضر برای بررسی تأثیر مشاوره نازایی بر کیفیت زندگی زوجین نابارور با رویکرد زوجتراپی انجام شد و نشان داده شد که مشاوره نازایی میتواند کیفیت زندگی زوجین نابارور را ارتقا بخشد. در بررسی مشخصات فردی واحدهای پژوهش از نظر شغل، سن، میزان تحصیلات، مدت ناباروری، روش جلوگیری قبلی، سابقه بیماریهای روانپزشکی و نوع مشکل ناباروری در دو گروه مورد بررسی هنگام ورود به مطالعه تفاوت آماری معنیداری وجود نداشت.
نتایج توصیفی این پژوهش نشان میدهد بیشتر افرادی که نابارور بودند در گروه آزمایش 55 درصد و در گروه کنترل 53/3 درصد بین سنین 30 تا 39 سال قرار داشتند. با توجه به اینکه سن باروری برای زنان 15 تا 49 سال است و مسئله ناباروری برای این گروه از حساسیت بالایی به علت حفظ بنیان خانواده و مسائل فرهنگی و اجتماعی مهم است. این توزیع سنی قابل پیشبینی است. از نظر تحصیلات بیشترین افراد در گروه آزمایش 40 درصد زیر دیپلم و در گروه کنترل نیز بیشترین درصد از نظر تحصیلات دیپلم 41/7 درصد بودند. از نظر شغلی در گروه آزمایش 38/3 درصد و همچنین در گروه کنترل 41/7 درصد خانهدار بودند. شاید بتوان این توزیع شغلی را به دلیل ناکافی بودن سطح سواد و درآمد این قشر که شغل درآمدزایی نداشتند، دانست که به دلیل هزینههای بالای درمان و با توجه به دولتی بودن مرکز درمانی افضلیپور، درصد بالایی از مراجعین را افراد بدون تحصیلات دانشگاهی و زنان خانهدار تشکیل دادند. به نظر میرسد به علت اینکه زنان خانهدار از فرصت و زمان آزاد بیشتری برخوردار هستند و از نظر مالی نیز به همسرشان وابستهاند، داشتن فرزند را جزء لازم برای ادامه زندگی مشترک خود و پایبند ماندن همسرشان به خود میدانند و انگیزه بیشتری برای مراجعه به مرکز ناباروری و درمان داشتند.
تستهای آماری نشان میدهند که میانگین نمره کیفیت زندگی پس از انجام مداخله افزایش یافته است. این بدین معنی است که مشاوره نازایی در گروه آزمایش موجب ارتقا کیفیت زندگی شده است. نتیجه این پژوهش با پژوهش حکیم و همکاران با موضوع بررسی مشاوره روانی جهت آمادهسازی برای تولید مثل کمکی که بر روی هشتاد و سه زوج که باید تلقیح داخل رحمی میشدند، همسو بود [29]. مطالعه لی وهمکاران با موضوع اثر مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی، نرخ باروری و بارداری در میان زنان در معرض اولین لقاح آزمایشگاهی نیز در راستای پژوهش حاضر میباشد [30]. دومار و همکاران درکارآزمایی تصادفی اکتشافی نیز اثر یک مداخله روانی مختصر بر احساسات، کیفیت زندگی، قطع درمان و نرخ بارداری در بیماران لقاح آزمایشگاهی را بررسی کردند که نتیجه پژوهش حاضر را تأیید میکند [31]. نتیجه پژوهش در مطالعه سیدی و همکاران با اثر روان درمانی مثبت گروهی در بهبود رضایت از زندگی و کیفیت زندگی در زنان نابارور [6] نیز تأییدکننده این مطالعه میباشد که شاید به علت به کارگیری مداخلات، آموزشها و مشاورههای روان درمانی بود که در مطالعه حاضر نیز از مشاوره و مداخلات روانی استفاده شده است که نشان داده شد این مشاورهها باعث افزایش کیفیت زندگی میشود.
نتایج حاصل از آزمون من ویتنی نشان داد پس از انجام مشاوره، میانگین نمره در گروه آزمایش افزایش معنیداری یافته است و نمایانگر این موضوع است که کیفیت زندگی در گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل پس از انجام مشاوره افزایش یافته است. نتایج مطالعه حاضر با نتایج مطالعه زهرا مشرفی مبنی بر اثربخشی روان درمانی مثبتنگر بر تصویر بدنی و کیفیت زندگی زنان نابارور همسو بود [32]. همچنین مطالعه زربخش و همکاران که اثربخشی آموزش مدیریت استرس و حل مسئله بر کیفیت زندگی و امید به زندگی زنان نابارور را بررسی کردند، تأییدکننده مطالعه حاضر است [34 ،33].
مطالعه سلیمانی و همکاران مبنی بر بررسی اثربخشی زوجدرمانی هیجانمدار بر افزایش سازگاری زوجهای نابارور و نقش آن در رضایت جنسی و کیفیت زندگی مؤید مطالعه حاضر بود [35] که به نظر میرسد به علت اشتراک فرهنگی و تأثیر مشاورهها و آموزشهای دادهشده بر اساس دیدگاههای مشترک به مشکل ناباروری در نمونههای مطالعات یادشده با مطالعه حاضر میباشد. بهطور کلی اثر مثبت مشاورهها بر سایر جنبههای بیماری از جمله شدت درد و سبکهای مقابله با استرس نشان داه شده [36] و باید به این مشاورهها بر اساس دستورالعملهای معتبر [37] در بیماران توجه خاصی کرد.
در زمینه ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی پس از انجام مشاوره در گروه آزمایش طبق فرتیکول، نتایج نشان داد ابعاد ذهن و بدن، اجتماعی و عاطفی کیفیت زندگی به دنبال مشاوره نازایی بهتر شد، اما کیفیت زندگی در بعد ارتباطی تغییری نکرد. در هیچ یک از این ابعاد در گروه کنترل تغییری رخ نداد.
نامدار و همکاران نشان داد کیفیت زندگی زنان نابارور در بعد اجتماعی پایین است [38]. یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که مشاوره باعث بهبود کیفیت زندگی در این بعد شده است. مطالعهای توسط فرشی و همکاران تأثیر مدل مراقبت مستمر بر جنبههای سلامت عاطفی و ارتباطات اجتماعی کیفیت زندگی زنان نابارور را مورد بررسی قرار داد که نشان داد آموزش، زمینههای عاطفی و ارتباطی را بهبود میبخشد [39]. مطالعه حاضر از نظر بهبود بعد عاطفی مطابق با مطالعه حاضر بود، اما در زمینه ارتباطی، نتیجه معکوس گزارش شد. دلیل این اختلاف میتواند نوع آموزش ارائه شده، تعداد جلسات و نمونهها باشد، زیرا مطالعه فرشی فقط با مشارکت زنان نابارور و با مشاوره خودمراقبتی طی هفت جلسه هفتگی انجام شده است. مطالعه هایکا و همکاران نشان داد ترکیب موسیقی درمانی و مداخله روانشناختی، ابعاد عاطفی و اجتماعی کیفیت زندگی را بهبود میبخشد و تأثیری بر خرده مقیاس ارتباطی ندارد و با مطالعه حاضر همسو است، اما موسیقی تأثیری در بهبود بعد ذهن و بدن نداشت که با مطالعه ما سازگار نبود [40]. مشاوره میتواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد و اضطراب را کاهش، دانش و اطلاعات افراد و درک افراد از اهداف زندگی را افزایش دهد.رفتارهای سازگارانه و سازگاری بیمار را بهبود بخشد و همچنین از هزینههای بالای درمان جلوگیری کند.
البته مطالعه حاضر نیز مانند اکثر مطالعات دارای محدودیتهایی بود از جمله ریزش نمونهها طی جلسات مشاوره که از ابتدا با احتساب ریزش نمونهها، تعداد نمونههای بیشتری گرفته شد. همچنین برخی شرکتکنندگان انگیزه لازم را برای ادامه جلسات مشاوره نداشتند که با آگاهی دادن بیشتر و اشاره به مطالب جلسه بعد و پیگیری تلفنی به ادامه همکاری راغب شدند. با توجه به اینکه این مطالعه حاوی مباحث مشاوره نازایی است که میتواند برای برنامهریزان و مسئولین در جهت توسعه برنامههای مشاورهای در زمینه ناباروری مفید باشد، پیشنهاد میشود در برنامههای آموزشی دانشجویان مامایی مبحث مشاوره نازایی با زوجین نابارور گذاشته شود و ارائه مشاوره و دادن اطلاعات و آگاهی به مراجعین و پاسخگویی به ابهامات و سوالات این زوجین در مراکز درمانی و نیز آموزش پرسنل و کادر درمان ناباروری جهت ارائه به مراجعین، قبل از انجام اقدامات درمانی پیشنهاد میشود.
نتیجه گیری
این مطالعه با هدف تعیین اثر مشاوره نازایی بر کیفیت زندگی زوجین نابارور انجام شده است. نتایج نشان داد مشاوره نازایی باعث بهبود کیفیت زندگی زوجین نابارور میشود. در حالی که امروزه عملاً به این ابعاد زندگی زوجین بهویژه در محیطهای درمانی توجه کمی صورت میگیرد. در حالی که اگر به این ابعاد توجه شود، بر بقیه ابعاد زندگی و نتیجه و موفقیت درمان تأثیر مثبتی میگذارد. ﺑﺪیﻬﯽ اﺳﺖ وﺟﻮد ﻣﻨﺎﺑﻊ و ﮐﺎر ﺗﯿﻤﯽ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ زﻧﺎن، ﻣﺸﺎورین ﻣﺎﻣﺎیﯽ و رواﻧﺸﻨﺎﺳﯽ در ﮐﻠﯿﻨﯿﮏهای ﻧﺎﺑﺎروری ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ در ﮐﺎﻫﺶ ﻣﺸﮑﻼت ایﻦ اﻓﺮاد دارد. در ﺗﺒﯿﯿﻦ یﺎﻓﺘﻪها ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ ﺗﮑﻨﯿﮏهای ﺗﻦآراﻣﯽ و ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ اﻓﮑﺎر ﺧﻮدآیﻨﺪ ﻣﻨﻔﯽ و ﺟﺎیﮕﺰیﻨﯽ اﻓﮑﺎر ﻣﺜﺒﺖ و واﻗﻌﯽ به ﺟﺎی آنها، ﻣﺸﺎوره ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ ﺑﺎ همکاری ﻣﺎﻣﺎ، رواﻧﺸﻨﺎس و ﻣﺘﺨﺼﺺ زﻧﺎن در ﻣﺸﺎوره زوجین ﻧﺎﺑﺎرور ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻗﺮار دارد تا به افزایش مهارتهای زندگی و احساس رضایت از زندگی در زوجین نابارور کمک شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مطالعه با کد اخلاق IR.KMU.REC.1395.678 و کد کارآزمایی بالینی به شماره IRCT2017080124866N4 در دانشگاه علومپزشکی کرمان ثبت شده است.
حامی مالی
این مطالعه برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد مشاوره در مامایی طیبه مختاری سرخانی، در گروه مامایی دانشکده پرستاری مامایی رازی، دانشگاه علوم پزشکی کرمان و طرح مصوب معاونت محترم تحقیقات و فن آوری و با پشتیبانی مالی این معاونت محترم صورت گرفت.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی: طیبه مختاری سرخانی و کتایون علیدوستی؛ روش پژوهش و نمونهگیری: عاطفه احمدی و طیبه مختاری سرخانی؛ تحلیل دادهها: مقدمه میرزایی؛ نگارش متن و بازبینی: تمام نویسندگان. تمامی نویسندگان معیارهای استاندارد نویسندگی بر اساس پیشنهادات کمیته بین المللی ناشران مجلات پزشکی را دارا بودند.
تعارض منافع
نویسندگان اعلام می دارند در این مطالعه هیچگونه تضاد منافعی وجود ندارد
تشکر و قدردانی
ﻧﻮیﺴﻨﺪﮔﺎن از ﮐﺎرﮐﻨﺎن ﻣﺮاﮐﺰ ﻧﺎﺑﺎروری ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن کرمان، زﻧﺎن ﻧﺎﺑﺎرور ﺷﺮﮐﺖﮐﻨﻨﺪه و ﮐﻠﯿه ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ در اﻧﺠﺎم ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ همکاری و ﻣﺸﺎرﮐﺖ داﺷﺘﻨﺪ، ﺗﻘﺪیﺮ و ﺗﺸﮑﺮ میکنند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |