مقدمه
سندرم فیبرومیالژیا، یک بیماری مزمن ماهیچهای اسکلتی است که با درد گسترده و وجود نقاط حساس منتشر در غیاب هرگونه التهاب یا نابهنجاری ماهیچهایاسکلتی مشخص میشود [
1] شدت درد در این بیماران، پدیده شایعی بوده و اخیراً مشخص شده است نقش مهمی در سلامت روان و کیفیت زندگی آنان ایفا میکند [
2]. کیفیت زندگی از مهمترین مؤلفههای مفهوم کلی بهداشت محسوب میشود و بهوسیله دو شیوه فردی و اجتماعی بررسی میشود [
3]. عوامل بسیاری بر کیفیت زندگی بیماران فیبرومیالژیا تأثیرگذار است، ازجمله شدت درد این بیماران که یکی از این عوامل است. درد منتشر در بدن، مشخصه بارز بیماری است که این درد ممکن است با عباراتی مانند تیز و سوزشی، ضرباندار، تیرکشنده، مبهم و عمقی و یا سوزن سوزن شدن و بیحسی توصیف شود [
4]. همچنین پژوهشها نشان دادند سندرم فیبرومیالژیا همراهی بالایی با پریشانیهای روانشناختی ازجمله افسردگی، اضطراب و استرس دارد [
5]. در کنار این موارد تحقیقات گیلن و همکاران [
6] نشان دادند نوع نگرشها و افکار عامل مؤثری در تحمل درد است. برایناساس طیف مشکلات روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) و درد مزمن و همچنین افکار خودآیند منفی بهطور جدی میتواند کیفیت زندگی و فرایند سازگاری انسان ازجمله این افراد را تحتتأثیر قرار دهد. دیدگاههای روانشناختی بهخصوص درمانهای شناختیرفتاری تاریخچه طولانی در موفقیت برای تسکین دردهای مزمن دارند [
7].
در سالهای اخیر ازجمله درمانهای موج سوم شناختیرفتاری که علاقه فزایندهای به درمانهای مبتنی بر پذیرش ایجاد شده است، درمان شناختیرفتاری مبتنیبر ذهنآگاهی است [
8] که در آن افراد یاد میگیرند هشیاری لحظه حاضر را بهجای هدایت خودکار ایجاد کنند و شیوههای جدید پاسخ دادن به موقعیتها را یاد بگیرند [
9]. ذهنآگاهی به معنای توجه کردن به شیوهای خاص و هدفمند در زمان حال و خالی از قضاوت است. این روش با ترکیب مهارتهای ذهنآگاهی و فنون شناختی شرایطی را فراهم میکند تا فرد بتواند بهصورت مجزا و خالی از قضاوت، نظارهگر افکار منفی خود باشد و از درگیر شدن با الگوهای پایدار افکار منفی دوری کند [
10]. تحقیقات نشان داده است شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند بهعنوان یک برنامه درمانی کارآمد به افزایش کیفیت زندگی منجر شود و همچنین خُلق را بهبود میبخشد و آموزش کوتاهمدت آن خستگی و اضطراب را کاهش میدهد و بهبود کیفیت زندگی را به همراه دارد [
11]. تحقیقات انجامشده [
12 ,13] نیز نشاندهنده اثر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران است. تحقیقات بسیاری [
14, 15] اثربخشی درمان شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر شدت درد در بیماران مختلف را نشان دادند.
شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی برای بهبود علائم اضطراب و افسردگی و استرس در دامنه نسبتاً متنوعی از اختلالهای پزشکی استفاده شده است. برای مثال تیکل و همکاران و گیو و همکاران [
16, 17, 18] در پژوهش خود نشان دادند شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی به کاهش علائم اضطراب و استرس نیز در بیماران کمک میکند. از دیگر متغیرهای مطرحشده در این پژوهش درباره افراد فیبرومیالژیا، افکار خودآیند منفی است. نگرشهای ناکارآمد، باورها و نگرشهای انعطافناپذیر، افراطی و مقاوم به تغییر هستند که فرد را مستعد آشفتگی روانی میکنند [
19]. در بسیاری از تحقیقات [
17 ,
20, 21]. اثر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر افکار خودآیند منفی بررسی شده است. یکی دیگر از رویکردهای درمانی در این تحقیق، شفقتدرمانی است. شفقتدرمانی یکی از روشهای درمانی است که بهنظر میرسد برای افزایش تحمل آشفتگی و کنترل درد مؤثر باشد. نف [
22] خودشفقتی را سازهای سه مؤلفهای شامل مهربانی با خود در مقابل قضاوت کردن خویش و اشتراکات انسانی در برابر انزوا و ذهنآگاهی در مقابل همانندسازی افراطی تعریف کرده است. ازاینرو گیلبرت [
23] با استفاده از این سازه درمان متمرکز بر شفقت را مطرح کرد. درمورد اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود کیفیت زندگی این بیماران، میتوان گفت شفقتدرمانی به افراد کمک میکند تا از انعطافپذیری روانشناختی بالاتری برخوردار شوند و از چنگ افکار و رفتارهای ناکارآمد رهایی یابند و کیفیت زندگی بالاتری داشته باشند [
24, 25, 26].
تحقیقهای متعددی [
27, 28] با موضوع اثربخشی مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعهپنداری درد در افراد سندرم فیبرومیالژیا، نشاندهنده تأثیرگذاری این رویکرددرمانی است. مطالعات زیادی نشان دادند شفقت به خود بالاتر با اضطراب و افسردگی پایینتر همراه است [
29]. همچنین تحقیقات گذشته [
30] نیز تأثیر این درمان را بر علائم روانشناختی تأیید کردند، زیرا درمان متمرکز بر شفقت، بیماران را به تمرکز بر درک و احساس شفقت به خود در طول فرایندهای تفکر منفی و تمرکز قوی بر پرورش شفقت در خود تشویق میکند [
31،
32].
با توجه به مطالب بیانشده در مورد همسنجی اثربخشی درمانی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر افکار خودآیند منفی، علائم روانشناختی، شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تاکنون در پژوهشهای قبلی بررسی نشده است. در پژوهش حاضر تلاش میشود تا این دو مداخله مقایسه شوند. به همین دلیل با کاربرد درمانهای مذکور بر این بیماران، امید است خلأ پژوهشی موجود در این زمینه برطرف شود. درنتیجه این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که بین همسنجی روشهای درمانی (روشهای درمانی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی) بر افکار خودآیند منفی، علائم روانشناختی و شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تفاوت وجود دارد؟
مواد و روشها
این پژوهش از نوع پژوهشهای مداخلهای (به علت عدم کنترل تمامی متغیرها) با طرح پیشآزمون پسآزمون با 2 گروه آزمایش و 1 گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد داری علائم فیبرومیالژیای مراجعهکننده به کلینیک درد مهرگان منطقه 3 ( منطقه میرداماد)، کلینک درد سیدخندان منطقه 4 تهران و کلینیک درد بیمارستان طالقانی در منطقه 1 تهران تشکیل دادند. از این جامعه در ابتدا 45 نفر بهصورت دردسترس انتخاب شدند (گروه 15 نفری)، اما بهدلیل شرایط کرونا و یکسری از محدودیتها، برخی از بیماران از ادامه طرح انصراف دادند و 30 نفر برای اجرای مداخله در تحقیق حاضر باقی ماندند. و بهصورت تصادفی در 3 گروه آزمایش 1، گروه آزمایش 2 و کنترل قرار داده شدند. تعداد افراد نمونه 30 نفر بودند که هرکدام از این گروهها شامل 10 نفر بودند. در پژوهش حاضر کورسازی انجام نشده است.
ملاکهای ورود برای گروه آزمایش: بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا براساس ملاکهای طبقهبندی کالج روماتولوژی آمریکا، زن بودن، رضایت از شرکت در پژوهش، ملاکهای تشخیص فیبرومیالژیا عبارتاند از: درد منتشره که حداقل برای مدت 3 ماه همراه با تندرنس در حداقل 11 نقطه از نقاط هجدهگانه ادامه داشته باشد، درد میبایست در مناطق آرنج، باسن، سینه، زانو، پشت کمر، گردن، قفسه سینه، شانه و رانها باشد، نمونهها در 6 ماه گذشته نباید هیچگونه درمان روانشناختی دریافت کرده باشند. ملاکهای خروج از مطالعه برای گروه آزمایش: عدمتمایل به ادامه حضور در جلسات مداخله، ابتلا به اختلال روانپزشکی همراه شدید که نیاز به درمان فوری داشته باشد، گزارش هرگونه درد عضلانیاسکلتی خارج از ملاکهای فیبرومیالژیا. بعد از تشکیل گروهها در یک گروه، آموزش شناختیرفتاری مبتنی بر ذهنآگاهی و گروه دیگر شفقتورزی داده شد و در گروه کنترل هیچگونه طرحی انجام نشد. در پژوهش حاضر از آزمون تحلیل کوواریانس و کایاسکوئر استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 دادهها انجام شد.
پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی
پرسشنامه کیفیت زندگی، خلاصه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی است. این پرسشنامه 4 حیطه سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی و سلامت محیط را با 24 سؤال میسنجد. 2 سؤال اول به هیچیک از حیطهها تعلق ندارند و وضعیت سلامت و کیفیت زندگی را ارزیابی میکنند. بنابراین این پرسشنامه درمجموع 26 ماده دارد [
33]. در ابتدا به هریک از 26 سؤال، نمره 1 تا 5 داده میشود. سازمان بهداشت جهانی روایی محتوایی ابزار را تأیید و اعتبار آن را در کشورهای مختلف با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/70 گزارش کرد. نجات و دیگران [
33] در پژوهشی بر روی 1167 نفر اعتبار پرسشنامه کیفیت زندگی را بررسی کردند. اعتبار پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و همبستگی درونخوشهای حاصل از آزمون مجدد سنجیده شد. مقادیر همبستگی درونخوشهای و آلفای کرونباخ در تمام حیطهها بالای 0/7 بهدست آمد [
33].
پرسشنامه شدت درد مزمن درجهبندی شده ونکروف
این پرسشنامه را در سال 1992 ون کورف، اورمل، کییف و داوورکین [
34] برای اندازهگیری شدت درد مزمن ساختند. این پرسشنامه 7 سؤالی است. در این پرسشنامه 3 محور ارزیابی میشود. شدت درد، ثبات یا مدت درد و میزان ناتوانی حاصل از درد. پاسخدهنده هریک از 7 عبارت پرسشی آزمون را روی 1 مقیاس 11 نقطهای صفر تا 10 درجهبندی میکند. در مطالعهای که اسمیت و همکاران [
35] بر روی این مقیاس با استفاده از 400 بیمار مبتلا به درد انجام دادند. پایایی درونی مقیاس 0/91 و اعتبار تمام سؤالات بیش از 0/75 بهدست آمد. آلفای کرونباخ برای ناتوانی و شدت درد بهترتیب 0/87 و 0/68 است. در مطالعات تهرانی و همکاران [
36] ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ برای ناتوانی و شدت درد بهترتیب 0/91 و 0/83 بهدست آمد.
پرسشنامه علائم روانشناختی (اضطراب، استرس و افسردگی)
پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس، لاویبوند و لاویبوند [
37] مجموعهای از 3 مقیاس خودگزارشدهی برای ارزیابی حالات عاطفه منفی در افسردگی، اضطراب و استرس است .
هریک از خردهمقیاسهای این پرسشنامه شامل 7 سؤال است که نمره نهایی هرکدام ازطریق مجموع نمرات سؤالهای مربوط به آن بهدست میآید. هر سؤال از صفر (اصلاً درمورد من صدق نمیکند) تا 3 (کاملاً درمورد من صدق میکند) نمرهگذاری میشود [
37]. آنتونی و همکاران [
38] مقیاس مذکور را درمورد تحلیل عاملی قرار دادند که نتایج پژوهش آنان مجدداً حاکی از وجود 3 عامل افسردگی، اضطراب و تنیدگی بود. نتایج این مطالعه نشان داد 68 درصد از واریانس کل مقیاس با این 3 عامل سنجیده میشود. ارزش ویژه عوامل تنیدگی، افسردگی و اضطراب در پژوهش مذکور بهترتیب برابر با 9/07، 2/89 و 1/23 و ضریب آلفا برای این عوامل بهترتیب 0/97، 0/92 و 0/95 بود. روایی و اعتبار این پرسشنامه در ایران نیز بررسی شده است [
39] که اعتبار بازآزمایی برای مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی بهترتیب برابر با 0/80، 0/76 و 0/77 و آلفای کرونباخ برای مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی بهترتیب برابر با 0/81، 0/74 و 0/78 گزارش شده است.
پرسشنامه افکارخودآیند منفی
پرسشنامه افکار خودآیند منفی بهوسیله هولون و کندال [
40] ساخته شده و دارای 30 سؤال است. نمرهگذاری آن براساس طیف لیکرت است. بهاینترتیب که به گزینههای هرگز، گاهی، معمولاً، اغلب و همواره بهترتیب نمرههای 1 تا 5 تعلق میگیرد. نمره کل هر فرد بین 30 تا 150 است. پرسشنامه افکار خودآیند منفی، چهار جنبه از این افکار خودآیند شامل ناسازگاری شخصی و تمایل به تغییر، خودپنداشت منفی و انتظارات منفی، اعتمادبهنفس پایین و درماندگی را میسنجد. اعتبار این پرسشنامه از ثبات درونی بسیار خوبی برخوردار است. هولون و کندال [
40]، آلفای کرونباخ این پرسشنامه را 0/89 گزارش کردند. در پژوهشی [
15] روایی همگرایی این پرسشنامه مطلوب گزارش شده است. همچنین پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0/83 بهدست آمد.
گروه آزمایش 8 جلسه پروتکل درمانی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی را گذراندند. شرح جلسات براساس مفاهیم سگال و همکاران (2002) در
جدول شماره 1 خلاصه شده است.
.jpg)
همچنین گروه دیگر 12 جلسه پروتکل درمانی شفقتدرمانی را گذراندند که شرح جلسات براساس مفاهیم گیلبرت (2014) در
جدول شماره 2 خلاصه شده است.
.jpg)
بعد از برگزاری پیشآزمون، روش درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی در 8 جلسه 1/5 ساعته پیدرپی و در 8 هفته در ارتباط با بیماران در گروه آزمایشی (روش درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی) مطابق با پروتکل (
جدول شماره 1) به کار گرفته شد.
بعد از برگزاری پیشآزمون، روش شفقتدرمانی در 12 جلسه 75 دقیقهای پیدرپی بهصورت هفتهای یک بار در ارتباط با بیماران در گروه آزمایشی مطابق با پروتکل 12 جلسهای (
جدول شماره 2) به کار گرفته شد.
یافتهها
در این پژوهش برای بررسی اثربخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. حداکثر سطح خطای آلفا جهت آزمون فرضیهها، 0/05 درنظر گرفته شد (0/05≥P). تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 دادهها انجام شد. نتایج آزمون کایدو نشان داد تفاوت معناداری از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی بین سه گروه وجود ندارد (
جدول شماره 3).
.jpg)
میتوان نتیجه گرفت که پاسخگویان از نظر سن و تحصیلات تقریباً وضعیت مشابهی دارند و اختلاف قابل توجهی ازنظر ویژگیهای جمعیتشناختی بین گروهها وجود ندارد و درنتیجه گروهها ازنظر ویژگیهای جمعیتشناختی همگن هستند.
در
جدول شماره 4 میانگین و انحراف معیار متغیرهای اصلی (شدت درد، علائم روانشناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی) آمده است.
.jpg)
بررسی میانگینها نشان داد میانگین شدت درد در گروه ذهنآگاهی کاهش 24/20 نمرهای، در گروه شفقتدرمانی 21/20 نمرهای و در گروه کنترل افزایش 0/50 نمرهای داشته است. میانگین علائم روانشناختی در گروه ذهنآگاهی کاهش 21/20 نمرهای، در گروه شفقتدرمانی 24/20 نمرهای و در گروه کنترل 0/02 نمرهای را نشان داد. میانگین افکار خودآیند منفی در گروه ذهنآگاهی کاهش 25/50 نمرهای، در گروه شفقتدرمانی 34 نمرهای و در گروه کنترل از 10 کاهش 4/6 نمرهای را نشان داد. میانگین کیفیت زندگی در گروه ذهنآگاهی، افزایش 15/60 نمرهای، در گروه شفقتدرمانی 8/10 نمرهای و در گروه کنترل 0/70 نمرهای را نشان داد. جهت بررسی اثربخشی مداخله از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. بررسی مفروضات آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد در بین مقادیر داده پرت وجود نداشت. مقادیر کجی و کشیدگی متغیرها در دامنه مثبت 2 تا منفی 2 بود و گواه نرمال بودن شکل توزیع دادهها بود. همگنی واریانسها با آزمون لون نشان داد سطح معناداری بیشتر از 0/05 است و مفروضه همگنی واریانسها تأیید شد. در
جدول شماره 5، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس با هدف بررسی تأثیر مداخله شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر 4 متغیر پژوهش آمده است.
.jpg)
نتایج آزمون آنکووا نشان داد بین میانگین پسآزمون 4 متغیر شدت درد، علائم روانشناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی با کنترل نمرات پیشآزمون تفاوت معنادار وجود دارد (0/05>P). بدینمعنا که بین حداقل دو گروه از گروههای موردمقایسه تفاوت معنادار مشاهده شده است. بررسی اندازه اثر بهدستآمده، نشان از تأثیر بیشتر مداخله بر علائم روانشناختی و کیفیت زندگی داشته است. جهت مقایسه زوجی 3 گروه در پسآزمون از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج در
جدول شماره 5 آمده است.
جدول شماره 6 نشان داد آزمون تعقیبی مداخلههای ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بهطور معناداری بر شدت درد، علائم روانشناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی مؤثر بودند و اختلاف معناداری بین نمرات پسآزمون 2 گروه ذهنآگاهی و شفقتدرمانی با گروه کنترل وجود دارد (0/05>P).
.jpg)
بر این اساس، تأثیر مداخله ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر 4 متغیر پژوهش تأیید شد (0/05>P). همچنین یافتهها نشان داد میزان تأثیر 2 مداخله ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر 3 متغیر شدت درد، علائم روانشناختی و افکار خودآیند منفی برابر بوده است و اختلاف معناداری ندارد (0/05>P).
بحث
نتایج نشان داد مداخلههای ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بهطور معناداری بر شدت درد، علائم روانشناختی، افکار خودآیند منفی و کیفیت زندگی مؤثر بودند. یافتهها نشان داد فرضیه پژوهش مبنی بر اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تأیید میشود و میزان تأثیر 2 مداخله برابر بوده است که این یافتهها همسو با نتایج سلیمانی و همکاران، ایتون و همکاران [
41,
42] است. در تبیین این نتایج میتوان گفت بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا سطوح بالایی از فاجعهانگاری درد را که همراه با درد گسترده در این بیماران است، نشان میدهند. تحقیاتی [
41] با هدف بررسی تأثیر درمان شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر پذیرش و شدت درد بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا انجام شده است که نشان دادند ذهنآگاهی به افراد کمک میکند تا موقعیتهایی را که به ایجاد ناراحتی و درد در آنها منجر میشوند، شناسایی کنند و شناخت بهتری نسبت به خود پیدا کنند؛ نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند. سپس راهبردهای مقابلهای برای مواجهه با این موقعیتها را بیاموزند. درنتیجه این توانایی را مییابند تا افکار اضطرابآور و نگرانکننده خود را کنترل کنند و به تبع آن نگرانی و شدت درد بهصورت پیوسته کاهش پیدا میکند [
42].
درمورد تأثیر شفقتدرمانی بر شدت درد، نتایج نشان داد این رویکرد درمانی نیز بر شدت درد افراد مبتلا به فیبرومیالژیا تأثیرگذار است که این یافتهها همسو با نتایج [
43] است که در تبیین این نتایج میتوان گفت شفقت به خود بهعنوان یک موضع مثبت نسبت به خود، زمانی که چیزی بد پیش میرود و بهعنوان یک صفت و یک عامل محافظ مؤثر برای پرورش انعطافپذیری عاطفی محسوب میشود. درواقع زمانیکه افراد مبتلا به فیبرومیالژیا به شفقت نسبت به خود دست یافتند، به پذیرش این نکته نائل شدند که رنج، شکست و نابسندگیها بخشی از شرایط انسانی است و همه انسانها و ازجمله خود فرد مستحق مهربانی و شفقت است.
درمورد اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر علائم روانشناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا این یافتهها همسو با نتایج برخی پژوهشهای دیگر است [
44,
45,
46,
47]. آموزش ذهنآگاهی به افراد یاد میدهد چگونه مهارتهای عادتی واقع در موتور مرکزی را از حالت تصلب خارج و با جهت دادن منابع پردازش اطلاعات بهطرف اهداف توجه مانند تنفس یا حس لحظه، حال شرایط را برای تغییر آماده کنند. بنابراین بهکارگیری مجدد توجه به این شیوه، از افزایش یا ماندگاری افسردگی و نشخوار فکری جلوگیری میکند و باعث میشود چرخههای پردازش معیوب کمتر دردسترس قرار گیرند [
44]. در تمرینهای ذهنآگاهی در هر لحظه افراد متوجه وجود ارتباط بین افکار، هیجانها و حسهای بدنی میشوند. درنتیجه این آگاهی افکار و حالات افسردهساز شناسایی میشوند و با تمرین رها کردن و پذیرش این افکار بهتدریج افسردگی و علائم روانشناختی کاهش مییابد [
45].
همچنین درمورد تأثیر شفقتدرمانی بر کاهش علائم روانشناختی بیماران، این یافتهها همسو با برخی پژوهشهاست [
48,
49,
50]. در تبیین نتایج میتوان اضافه کرد، درمان شفقتمحور مانند یک سبک تنظیم هیجانی مثبت عمل میکند و هیجانات منفی فرد را کاهش میدهد [
49] و هیجانات مثبت را جایگزین آن میکند. بنابراین به نظر میرسد بهواسطه این خودتنظیمی هیجانی، افسردگی و اضطراب فرد کاهش مییابد. در تبیین دیگر، بر اثر ماهیت و محتوای تمرینهای شفقت بر آرامسازی، ذهن آرام و دلسوز و ذهنآگاهی تأکید میشود که نقش بسزایی در آرامش فرد و کاهش استرس دارد [
48] ودرمورد اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر افکار خودآیند منفی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا، نتایج همسو با برخی پژوهشهاست [
17,
21,
51,
52,
53]. درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی یکی از شیوههای مرسوم جهت کاهش افکار خودآیند منفی است [
51,
52]. در این شیوه درمانی بدون آنکه درمانگر مستقیماً با تغییر افکارناکارآمد آزمودنیها درگیرشود نوعی بازسازی شناختی انجام میدهد.
درمورد تأثیرگذاری شفقتدرمانی بر روی افکار خودآیند منفی بیماران فیبرومیالژیا، یافتهها همسو با نتایج برخی پژوهشهاست [
31,
52,
53]. ذهنآگاهی یکی از مؤلفههای اصلی خودشفقتی به شمار میرود و سبب میشود پذیرش و گشودگی افراد نسبت به تجارب ناخوشایند افزایش یابد [
52]. بهعلاوه مؤلفههای خودشفقتی با ایجاد گسلشناختی باعث میشود که فرد بهجای یکسان دانستن خود با افکارمنفی، بدون هرگونه قضاوت به مشاهده آنها بپردازد [
53] و از درگیر شدن و کنترل آنها پرهیز کنند. درواقع میتوان گفت خودشفقتی با سبک مقابلهای مؤثر و غیراجتنابی باعث کاهش سبکهای اجتنابی افکار خودآیند میشود [
31]. همچنین نشان داده شده است مداخلههای ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر کیفیت زندگی بهطور معناداری مؤثر بودند و یافتهها نشان دادند میزان تأثیر مداخله ذهنآگاهی بهطور مؤثری بیشتر از مداخله شفقتدرمانی بوده است. درمورد اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی این یافتهها همسو با نتایج گذشته است [
11,
12,
13,
29,
54,
55,
56]. نتایج بیانگر این بود که درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی تأثیرگذار است. حضور ذهن ازطریق خودتنظیمی و با توجه، بهوسیله فعالیتهای مراقبه بر مؤلفههای عاطفی و حسی بدن اثر میگذارد. براساس این یافتهها میتوان گفت کاهش فعالیتها، مخصوصاً آنهایی که ازنظر اجتماعی تقویت میشوند و برای فرد بیمار دارای ارزش و اهمیت است، میتواند موجب کنارهگیری اجتماعی بیشتر، کاهش خودکارآمدی، افزایش اضطراب و افسردگی، احساس ناتوانی و همچنین کاهش کیفیت زندگی در این بیماران شود [
12,
54,
55].
در مورد اثربخشی شفقتدرمانی بر کیفیت زندگی، این یافتهها همسو با نتایج برخی پژوهشهاست [
56,
57,
58,
59]. خودشفقتی با ایجاد پذیرش، مهربانی با خود، ذهنآگاهی و التیام روانی در مبتلایان به فیبرومیالژیا، پریشانی، درد و شرمگینی درمورد تغییرات ظاهری را کاهش میدهد. این تغییرات میتواند به بهبود کیفیت زندگی کمک کند و به علت نقش آموزش خودشفقتی در کاهش استرس ادراکشده و رفع خودانتقادی، تأثیر بیشتر در حوزههای جسمانی و روانی مشهود خواهد بود. به عبارتی، خودشفقتی به افراد کمک میکند تا احساس بیشتری از تعلق و امنیت داشته باشند و به واسطه یادگیری ذهنآگاهی و بودن در لحظه حال از ذهن انتقادگر و قضاوتگر خود فاصله بگیرند که این جنبهها به بهزیستی و کیفیت بهتر زندگی منجر میشود.
نتیجهگیری
شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و شفقتدرمانی بر افکار خودآیند منفی، علائم روانشناختی، شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تقریباً اثر مشابه و کاملاً مثمرثمر داشته است و باعث کاهش افکارخودآیند منفی، علائم روانشناختی و شدت درد و از سویی باعث افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا شده است.
در این پژوهش نیز مانند دیگر پژوهشهایی که در حوزه علوم رفتاری و روانشناسی صورت میگیرد و بهدلیل شرایط خاص جسمی و روانی بیماران فیبرومیالژیا محدودیتهایی وجود داشت. یکی از محدودیتهای پژوهش حاضر این بود که نتایج پژوهش حاضر فقط مربوط به زنان مبتلا به فیبرومیالژیاست که در شهر تهران بودند و از 3 کلینیک در مناطق 1، 3 و 4 استفاده میکردند. همچنین عدم استفاده از کورسازی محدودیت بعدی پژوهش حاضر است.
نتایج مربوط به مقایسه دو طرح درمانی است که هر دو طرح از طرحهای درمانی موج سوم است. پیشنهاد میشود این پژوهش در مراکز درمانی دیگر و بر روی نمونهبزرگتر هم انجام شود و نتایج حاصل جهت اطلاع و بهرهبرداری به مراکز مشاوره و بیمارستانها اعلام شود تا این درمان اجرا شود. همچنین در راستا پژوهشهای آتی، پیشنهاد میشود جامعه آماری پژوهش از مناطق مختلف کشور تشکیل شود. بهتر است در مطالعات آینده این روش درمان با سایر درمانهای روانشناختی و درمانهای دارویی مقایسه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش دارای کد IR.IAU.ARAK.REC.1400.005 کمیته اخلاق در پژوهش از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نغمه شکوهینژاد در رشته روانشناسی عمومی در گروه روانشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارض منافع ندارد.