مقدمه
گسترش بیماریهای عفونی و نیز افزایش مقاومت دارویی یکی از تهدیدهای جدی در درمان موفقیتآمیز بیماریهای عفونی است. سویههای مقاوم پسودوموناس آئروجینوزا نقش برجستهای در ایجاد عفونتهای گوناگون و از جمله عفونتهای بیمارستانی در سراسر جهان دارند [
1]. معمولاً سودوموناس به بسیاری از آنتیبیوتیکها مقاوم است که دلیل آن میتواند نفوذپذیری پایین غشای خارجی، وجود پمپهای افلاکس و تولید آنزیمهای غیرفعالکننده آنتیبیوتیکهایی مانند بتا لاکتامازها باشد که درمان عفونتهای ناشی از این باکتری را با دشواری زیادی روبهرو میکند [
2].
پمپ افلاکس باعث بیرون راندن آنتیبیوتیکها از سلول باکتری میشود. لِوی پمپهای افلاکس را در سال 1978 در E. coli شناسایی کرد. ۵ خانواده از سیستمهای پمپ افلاکس باکتریها شناسایی شدهاند. بخشی از مقاومت دارویی مشاهدهشده در باکتریها در برابر داروهای مختلف مربوط به وجود همین پمپهاست [
3، 4]. یکی از راههای کاهش مقاومت باکتری، استفاده از مهارکنندههای پمپهای افلاکس در باکتریها است [
4]. مهارکنندههای پمپ افلاکس عواملی هستند که با مهار کردن پمپهای افلاکس و اختلال در کارایی آنها، باعث افزایش غلظت آنتیبیوتیک درون باکتری شده و موجب عملکرد طبیعی آنتیبیوتیک و مرگ باکتری میشوند [
3، 5].
مطالعات سالهای اخیر نشان داد ترکیباتی که به داروهای غیرآنتیبیوتیک معروف شدهاند و برای کنترل شرایط پاتولوژیک غیرعفونی مانند التهاب، افسردگی و بیماریهای قلبیعروقی استفاده میشوند [
5]، فعالیتهای ضدمیکروبی دارند. از جمله این گروههای دارویی میتوان به داروهای ضدافسردگی [
6، 7] ضدروانپریشی [
8، 9] ضدفشار خون [
9، 10]، آنتی هیستامینها [
11]، ضداسپاسم [
12]، ضدالتهاب [
13] و داروهای قلبیعروقی [
14] اشاره کرد.
در برخی از این پژوهشها گزارش شد برای مثال، کلرپرومازین جریان اتیدیوم بروماید علیه همه گونههای سالمونلا انتریکا، مایکوباکتریوم آویوم و مایکوباکتریوم اسمگماتیس را کاهش داده است [
14، 15] یا گزارش شد وراپامیل، یک مسدودکننده کانال کلسیم، چندین پمپ خروجی باکتری از جمله p-glycoprotein را مهار میکند [
16، 17] یا در پژوهشی دیگر کاتز و همکاران، فعالیت ضدباکتریایی پاروکستین، فموکستین و مشتقات آنها را علیه E. coli ،S. aureus بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که این ترکیبات فعالیت پمپهای خروجی NorA ،non-NorA و RND را مهار میکنند [
18].
به طور مشابه، هندریکس و همکاران، خواص ضدمیکروبی ۲ ضدافسردگی ۳ حلقهای ایمیپرامین، آمیتریپتیلین و فنوتیازینها علیه کلبسیلا پنومونیه، استافیلوکوکوس اورئوس و سودوموناس آئروجینوزا را بررسی کردند [
19]. بر اساس این شواهد، برخی از داروهای ضدافسردگی، ازجمله سرترالین، سیتالوپرام و ونلافاکسین نیز ویژگیهای بالقوه ضدمیکروبی خود را به تنهایی و در ترکیب با آنتیبیوتیکها و تأثیر ترکیبات ضدافسردگی/آنتیبیوتیک بر مقاومت به بعضی از آنتیبیوتیکها آشکار کردهاند. هدف از این پژوهش، استفاده از این ترکیب در مهار پمپ افلاکس مقاومت دارویی سیپروفلوکساسین در سودوموناس آئروجینوزاست.
مواد و روشها
داروها و مواد شیمیایی
داروها و مواد شیمیایی شامل سرترالین (داروسازی اکسیر 100 میلیگرمی)، سیپروفلوکساسین (شرکت 016M4058V # No Fluka)، دیسک آنتیبیوتیک 5 واحدی سیپروفلوکساسین (پادتن تب 201127 # No) و دیمتیل سولفوکساید (حلال سرترالین CAS number: 67-68-5) بود.
سویههای باکتری
در این مطالعه مقطعی، سویههای سودوموناس آئروجینوزای استفادهشده در این تحقیق از نمونههای بالینی در مراکز درمانی شهر اراک جدا شده بودند که با استفاده از آزمایشهای بیوشیمیایی و تشخیصهای افتراقی معمول شناسایی شدند [
1،
20].
محیطهای کشت
محیطهای کشت شامل B.H.I براث (شرکت Quelab و No #759980)، بلاد آگار (شرکت Canda Lab و No#30505)، مولر هینتون براث (شرکت QUElab و No#46339) و مولر هینتون آگار (شرکت Candalab و No#209219) بود.
آزمایش انتشار از دیسک
آزمایش حساسیت به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین، طبق دستورالعمل استاندارد CLSI 2020 ،M100 ،30 th ed از روش انتشار از دیسک، کربی بائر و با دیسکهای 5 واحدی سیپروفلوکساسین (پادتن طب) انجام شد و جدایههایی که هاله کمتر از 18mm داشتند، سوشهای مقاوم در نظر گرفته شدند [
21].
عیین حداقل غلظت ممانعتکننده به روش میکروبراث سریال دایلوشن در محیط مایع و تعیین حداقل غلظت کشنده دارو
بر اساس استاندارد CLSI 2018 ،M07 ،11 th ed برای سویهها، حداقل غلظت ممانعتکننده از رشد، سیپروفلوکساسین به روش میکرو براث سریال دایلوشن در محیط مایع CAMHB تعیین شد.
برای این کار، ابتدا ۱۰ برابر غلظت مورد نیاز سیپروفلوکساسین طبق دستورالعمل برای حداقل غلظت ممانعتکننده آماده شد [
22]. سریال دایلوشن از ۲۵۶ میکروگرم بر میلیلیتر به صورت میکرودایلوشن تا 0/5 میکروگرم بر میلیلیتر انجام و چاهکهای شماره 11 (کنترل مثبت) و 12 (کنترل منفی) در نظر گرفته شد (
تصویر شماره 1). همچنین با استفاده از رنگ حیاتی MTT، حداقل غلظت کشنده باکتری نیز مشخص شد [
23].
ارزیابی همافزایی سرترالین و سیپروفلوکساسین در in vitro:
آمادهسازی محلول استوک سرترالین
برای این کار، 10 برابر مقدار مؤثر از سرترالین (250 میلیگرم) در ۱۰ میکروگرم محلول دیمتیل سولفوکساید (حلال) تهیه و برای آنتیبیوگرام رقیق شد.
روش ارزیابی دیسک دیفیوژن
تأثیر سرترالین روی افزایش قطر هاله در روش کربی بائر بررسی شد. ابتدا ۲ گرم سرترالین به ۱۰۰ میلیلیتر محیط مولر هینتون آگار استریلشده، در دمای ۴۰ درجه (قبل از بسته شدن محیط) اضافه شده و محیط کاملاً یکنواخت و هموژن شد. مولر هینتون آگار در پلیتهای 6 سانتیمتری تقسیم شده و سپس جدایههای مقاوم به داروی سودوموناس آئروجینوزا روی آن کشت داده شدند.
روش ارزیابی به روش میکرو براث سریال دایلوشن در محیط مایع
در 100 میلیلیتر محیط استریل مولر هینتون براث 2 گرم درصد سرترالین حلشده اضافه شد. برای اثبات تأثیر سرترالین بر پمپ افلاکس سیپروفلوکساسین به روش فنوتیپی حداقل غلظت ممانعتکننده سیپروفلوکساسین قبل از اضافه کردن سرترالین و بعد از اضافه کردن آن سنجیده شد.
ارزیابی مولکولی
استخراج دیانای
برای استخراج دیانای جدایههای مقاوم به سیپروفلوکساسین سودوموناس آئروجینوزا از روش پیشنهادی Trkov and Avgustin ،2003 استفاده شد که به طور خلاصه، باکتریها در محیط BHI براث (…:QUElab ،Exp. D 2025 ،Bath. N) کشت داده شده و برای حداقل 12 ساعت انکوبه شدند. 2 میلیلیتر از محیط کشت در دور g×13000 به مدت 5 دقیقه سانتریفیوژ شد. مایع رونشین به آهستگی برداشته و دور ریخته شد. سپس تهنشین در 100 میکرولیتر آب مقطر در سطح ملکولی (Molecular Grade Water) حل شد، ویال مربوطه در آب در حال جوش به مدت 10 دقیقه قرار گرفت. سپس 10 دقیقه در ظرف حاوی یخ و بعد از آن 10 دقیقه در دور g×10000 سانتریفیوژ شد. رسوب ایجادشده در ویال در 100 میکرولیتر PBS به آهستگی حل و جهت انجام آزمایش PCR در دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری شد [
24]. غلظت محصول بهدستآمده با دستگاه نانو دراپ تعیین شد.
آزمایش PCR در حجم نهایی ۲۵ میکرولیتر انجام شد. مخلوط واکنش شامل ۶ میکرولیتر از دیانای الگو، ۸ میکرولیتر مستر میکس (پیشگام. ایران)، ۱ میکرولیتر از پرایمرهای رفت و برگشت است، حجم مخلوط واکنش با استفاده از 9 میکرولیتر آب دیونیزه به حجم 25 میکرولیتر رسانده شده بود.
PCR در ترموسایکلر حرارتی تحت شرایط زیر انجام شد: واسرشتسازی اولیه در 94 درجه سانتیگراد به مدت 5 دقیقه، سپس 30 چرخه شامل دناتوراسیون در 94 درجه سانتیگراد به مدت ۱ دقیقه، دمای آنیلینگ (Annealing= در دمای 55 درجه به مدت 30 ثانیه جهت 30 سیکل) ..55.. درجه سانتیگراد برای 30 ثانیه و گسترش (Elongation= در دمای 72 درجه به مدت 20 ثانیه) در 72 درجه سانتیگراد به مدت 20 ثانیه، بسط نهایی در 72 درجه سانتیگراد به مدت 8 دقیقه انجام شد. سویه استاندارد سودوموناس آئروجینوزای ATCC به عنوان کنترل مثبت استفاده شد [
25]. پرایمرهای طراحیشده در پژوهش در
جدول شماره 1 مشخص شده است. محصولات PCR روی ژل 1/5 درصد آگاروز به همراه نمونه کنترل و کنترل منفی الکتروفورز شده و در دستگاه ژل داک مشاهده شدند.
نتایج
نتایج دیسک دیفیوژن
به روش کربی بائر، همه سویههای سودوموناس آئروجینوزای مطالعهشده مورد ارزیابی حساسیت به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین قرار گرفتند. در
جدول شماره 3، صرفاً سویههای مقاوم به سیپروفلوکساسین ارائه شدهاند. از سویه استاندارد ATCC27853 برای مقایسه استفاده شد. نتایج در
جدول شماره 2 مشخص شده است.
نتایج تأثیر سرترالین در روش دیسک دیفیوژن
در این روش، قبل از افزودن سرترالین، قطر هاله وجود نداشت (
تصویر شماره 2)، اما پس از افزودن سرترالین، قطر هاله به 25 میلیمتر افزایش یافت.
بر اساس استاندارد CLSI. M100 قطر هاله سیپروفلوکساسین به میزان 25 میلیمتر نشانگر حساسیت کامل باکتری نسبت به دارو است [
21 ]، یعنی اینکه با افزودن سرترالین، باکتری کاملاً مقاوم به دارو، به حساس تبدیل شد.
نتایج حداقل غلظت ممانعتکننده و حداقل غلظت کشنده سویههای مقاوم
نتایج حداقل غلظت ممانعتکننده و حداقل غلظت کشنده سیپروفلوکساسین برای سویههای مقاوم به داروی سودوموناس آئروجینوزا و سوش استاندارد سودوموناس آئروجینوزای 25873 در
جدول شماره 2 قابل مشاهده است.
نتایج استفاده از MTT نیز منطبق با نتایج کشت درباره حداقل غلظت کشنده تعیین بود (
تصویر شماره 3 و
جدول شماره 3).
برای سودوموناسهای مقاوم به سیپروفلوکساسین قبل و بعد از رشد روی محیط واجد سرترالین حداقل غلظت ممانعتکننده انجام شد و نتایج طبق
جدول شماره 3 است.
نتایج PCR
تعیین غلظت ژنوم تخلیصشده نشان داد نسبت دیانای به پروتئین و مواد آلی جداشده بیشتر از 1/8 بوده و برای سنجش بسیار مناسب است (نسبت 260 به 230 بر اساس نانوگرم بر میکرولیتر). نتایج بررسی وجود ژن پمپ افلاکس نشان داد سوشهای مقاوم همه پمپ افلاکس داشتند. سویه استاندارد PAO1 سودوموناس آئروجینوزا که به عنوان کنترل مثبت استفاده شده بود نیز باند 270 را ارائه کرد (
تصویر شماره 4).
بحث
در این تحقیق، اثر سرترالین در شکست مقاومت سودوموناس به سیپروفلوکساسین اثبات شد. استفاده از روش درمان ترکیبی با عوامل ضدمیکروبی به دلیل ظهور باکتریهای مقاوم به چند دارو (MDR) رایج شده است [
26، 27]. یکی از راهبردها، تولید داروها به صورت ترکیبی است، زیرا همافزایی میتواند از ظهور مقاومت اکتسابی جلوگیری کرده، اثربخشی را افزایش، سمیت را کاهش و طیف وسیعتری از فعالیتها را نسبت به رژیمهای تکدرمانی ارائه دهد.
مطالعات قبلی نشان داد درمان ترکیبی ضدمیکروبی در برابر بیماریهای صعبالعلاج مانند سل و عفونت HIV مؤثر است، زیرا این میکروبها به دلیل مقاومت یا عدم کارایی به تکدرمانی پاسخ نمیدهند [
28]؛ بنابراین شناسایی چنین ترکیباتی ممکن است مفید باشد و هزینه و مدت درمان دارویی ضدمیکروبی را کاهش دهد. انگیزه انتخاب این مواد برای مطالعات همافزایی، استفاده طولانیمدت و مطالعات قبلی روی داروهای ضدافسردگی و داروهای ضدروانپریشی بود [
18، 19].
یافتههای ما نشان داد برخی از سویههای باکتریایی که قبلاً به آنتیبیوتیکها مقاوم بودند با افزودن سرترالین حساس شدند. در مطالعه ترکیبی حاضر، همافزایی بین سیپروفلوکساسین (آنتیبیوتیک) و سرترالین (غیرآنتیبیوتیک) مشاهده شد. قطر مناطق بازدارنده با افزودن غلظت سرترالین افزایش یافت.
در تحقیق حاضر، افزودن سرترالین در غلظت استفادهشده 200 میکروگرم در میلیلیتر همراه با آنتیبیوتیک، رشد باکتریها را کاملاً متوقف کرد، اما به عنوان یکی از محدودیتهای تحقیق، تعیین کمیت همافزایی آنتیبیوتیک سرترالین در این غلظت امکانپذیر نشد.
سازوکار دقیق فعالیت ضدباکتریایی سرترالین هنوز مشخص نیست و نیاز به مطالعات مولکولی دارد. اثبات شده که سرترالین یک مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین و یک مهارکننده پمپ بازجذب در انسان است [
28، 29]؛ بنابراین میتواند به عنوان مهارکننده پمپ خروجی در باکتریها عمل کند. با این حال، برای تأیید اینکه فعالیت ضدباکتریایی سرترالین به دلیل مهار پمپ جریان است، استفاده از باکتری با پمپهای جریان مولکولی مشخص شده و مطالعات با مهارکنندههای پمپهای جریان شناختهشده مانند اتیدیوم بروماید مورد نیاز است [
28].
از زمانی که نقش پمپهای افلاکس به عنوان سازوکار مقاومت در برابر چندین ضدمیکروبی شناخته شد، منابع قابلتوجهی به تولید موادی اختصاص داده شده است که میتوانند این سیستم را مهار کنند.
علیرغم چندین مطالعه آزمایشگاهی، این داروها عمدتاً به دلایل بیثباتی و سمیت سرم، هرگز از نظر بالینی آزمایش نشدهاند [
30]. در P. aeruginosa ،Phe-Arg-ß-naphthylamide باعث افزایش فعالیت کینولونها، کاهش دفع آنها از سلول باکتری و کاهش حداقل غلظت بازدارنده آنها میشود [
31].
میچل و همکاران، چندین پپتید سنتز کردند که ناحیه TM4 -SMR سودموناس را هدف قرار دادند. دامنه TM4 برای مونتاژ همودایمر و به عنوان یک پمپ کاربردی مهم است. آنها نشان دادند که پپتیدهای سنتزشده نه تنها میتوانند جریان را کاهش دهند، بلکه میتوانند فعالیت زیستکشی سایر ترکیبات را نیز بهبود بخشند [
32].
علاوه بر مواد سنتزی، دهها محصول طبیعی و گیاهی برای استفاده به عنوان مهارکننده پمپ جریان آزمایش شدهاند. در حالی که برخی فعالیت مهاری نشان دادهاند، مطالعات بالینی هنوز انجام نشده است [
33]. از زمانی که نقش پمپهای افلاکس به عنوان سازوکار مقاومت در برابر چندین ضدمیکروبی شناخته شد، منابع قابلتوجهی به تولید موادی اختصاص داده شده است که میتوانند این سیستم را مهار کنند [
34، 35]
در P. aeruginosa ،Phe-Arg-ß-naphthylamide باعث افزایش فعالیت کینولونها، کاهش دفع آنها از سلول باکتری و کاهش حداقل غلظت بازدارنده آنها میشود [
36]. با وجود چندین کاندیدای بالقوه به عنوان مهارکنندههای پمپ افلاکس در P. aeruginosa، دستیابی به یک داروی مؤثر هنوز موضوع مطالعات متعددی است. شناخت این متغیرها و چگونگی ارتباط ترکیبات با این سازوکارهای نفوذ مختلف اهمیت ویژهای در مبارزه با مقاومت آنتیبیوتیکی P. aeruginosa دارد [
37].
اثبات شده است که این مهارکنندههای پمپ افلاکس نیز میتوانند بر تولید بیوفیلم تأثیر بگذارند، چراکه رابطه نزدیکی بین ترشح مولکوهایی که تولید بیوفیلم را تحریک میکنند و کوئوروم سنسینگ وجود دارد [
38].
نتیجهگیری
در این تحقیق شکست مقاومت سودوموناس آئروجینوزا به سیپروفلوکساسین با مهار پمپ افلاکس در سویههای کلینیکی با استفاده از سرترالین به روش فنوتیپی و ژنوتیپی اثبات شد. سرترالین حداقل غلظت مهارکننده سیپروفلوکساسین را از طریق غیرفعال کردن پمپ افلاکس در باکتری سودوموناس آئروجینوزا کاهش و مقاومت باکتری را نسبت به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین تغییر داد. با توجه به اثر بسیار مناسب سرترالین پیشنهاد میشود مطالعات فراتر روی موش آزمایشگاهی انجام شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.B.REC.1401.011 به تصویب کمیته اخلاق دانشکده علومپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رسید.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکتری تخصصی نویسنده اول در گروه میکروبیولوژی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در پژوهش و آمادهسازی این مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از پرسنل محترم آزمایشگاه تحقیقاتی میکروبیولوژی مرکز تحقیقات عفونی دانشگاه علومپزشکی اراک تشکر و قدردانی میشود.