جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای پدرام

محمود پدرام،
دوره ۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۷۶ )
چکیده

در حاملگی احتباس تدریجی meq۹۰۰-۵۰۰ سدیم و Lit۸-۶ آب ، که بین مایع خارج سلولی مادر و جنین منتشر است، ایجاد می گردد. با وجود افزایش حجم پلاسما به میزان %۴۵-۳۰ در حاملگی، متوسط فشار خون حدود ۱۵% تقلیل می یابد. در نیمه دوم حاملگی فشار خون به تدریج بالا می رود و در موقع ترم به حد قبل از حاملگی می رسد. در حدود هفته ۱۲ حاملگی GFR  حدود % ۵۰-۳۰ افزایش می یابد که این افزایش تا موقع زایمان باقی می ماند. در طول حاملگی ممکن است گلوگزاوری و آمینواسیدوری دیده شود. در جریان حاملگی حالب ها گشاد شده و تا ۱۲ هفته بعد از زایمان ادامه خواهد داشت. در سه ماهه اول حاملگی برون ده قلبی بالا می رود و سپس در یک حد ثابت باقی می ماند. ازدیاد فشار خون در زمان حاملگی هنوز یک علت مهم مرگ و میر هم در مادر و هم در جنین است. بهترین تقسیم بندی برای فشار خون در زمان حاملگی توسط کالج آمریکایی متخصصین زنان و زایمان ارائه شده و بر چهار دسته است:
الف : فشار خونی که دقیقا وابسته به حاملگی است (پره اکلامپسی – اکلامپسی)
ب: فشار خون مزمن به هر علتی که باشد.
ج: فشار خون مزمنی که پره اکلامپسی نیز به آن اضافه شده است.
د: فشار خون موقتی در اواخر حاملگی (Pregnancy  Induced  hypertension)
مسئله مهم دیگری که در حاملگی با آن مواجه هستیم ایجاد نارسائی حاد کلیه در این زمان می باشد. نارسائی حاد کلیه در حاملگی ممکن است به واسطه ایسکمی کلیه فیا تاثیر عوامل نفروتوکسیک حاصل گردد. ممکن است ضایعه سلولی قابل برگشت بوده احتمالا با برگشت کامل کار کلیه همراه باشد و نیز احتمال دارد که غیر قابل برگشت بوده و منجر به نکروز کورتیکال کلیه گردد. علاوه بر علل معمول نارسائی حاد کلیه، بغضی انواع اختلالات کلیوی اختصاصا مربوط به حاملگی می باشند. سقط عفونی و جنایی و استفراغ بدخیم حاملگی از علل محتمل ایجاد کننده نارسائی کلیه در ابتدای حاملگی می باشند. در حالی که پره اکلامپسی شدید، جفت سر راهی و جدا شدن زودرس جفت از علل نارسایی کلیه در مراحل آخر حاملگی محسوب می گردند.

شادان پدرام رازی، زهرا حاجی حبیب زاده،
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۷۶ )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی عوامل مساعد کننده کمردرد در مراجعین درمانگاه های ارتوپدی و پرستاران شاغل در بخش های ارتوپدی انجام گرفته است. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که عواملی چون سن، وزن، اندازه دور شکم، تعداد زایمان و وضعیت بدنی در ابتلا به کمر درد در هر دو گروه موثر بوده است.

محمود پدرام، محمد طه جلالی، فضل اله احمدی اصفهانی،
دوره ۱، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۷۶ )
چکیده

غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد آترواسکلروز به طور اساسی تحت تاثیر ژنتیک می باشد. در این بررسی غلظت سرمی لیپوپروتنئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشاء های کوپروفان، به عنوان گروهی که مواد اکسیدان ( رادیکال های ازاد اکسیژن) را به طور افزایش یافته ای در خون خود دارند و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شد. تعداد بیماران ۸۷ نفر ( ۳۴ زن و ۵۳ مرد در فاصله سنی ۵ تا ۶۵ سال بود ) و برای مقایسه با گروه شاهد، غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در ۱۰۰نفر افراد سالک ( ۳۰ زن و ۷۰ مرد در فاصله سنی ۴ تا ۷۰ سال ) اندازه گیری گردید. مقایسه دو گروه بیمار و گروه شاهد یک افزایش معنی دار در غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان همودیالیز را نسبت به گروه شاهد نشان داد. (P<۰,۰۵)

محمود پدرام، هاشم ساعی پور،
دوره ۳، شماره ۳ - ( پائیز ۱۳۷۹ )
چکیده

برای بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که دارای سیر مزمن و پیشرونده است و زمانی که سندرم اورمیک در این بیماران ایجاد می شود فقط دو راه درمانی وجود دارد. یکی دیالیز و دیگری پیوند کلیه. یکی از عوارض نارسایی مزمن کلیه در این بیماران ازدیاد فشار خون می باشد که این ازدیاد فشار خون در اکثر این بیماران با دیالیز کاهش می یابد، ولی در تعدادی از بیماران پرفشاری خون نسبت به دیالیز مقاوم بوده و یا حتی در انتهای دیالیز افزایش بیشتری نیز می یابد. که علت آن را کاهش بار داخل عروقی و به دنبال آن تحریک سیستم رنین، ‌انژیوتنسین و آلدوسترون می دانند. لذا توصیه میشود که برای کاهش و تنظیم فشار خون در این بیماران از داورهای ممانعت کننده آنزیم مبدل آنژیوتنسین استفاده شود.

خدیجه ارجمندی رفسنجانی، علی چهریی، مجید چالیان، شایان شجاعی، علی فهیمی، پدرام گلناری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( پائیز ۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه: تومور ویلمز یکی از شایع ترین تومورهای کلیوی بدخیم و اولیه در کودکان می باشد. مطالعاتی که تاکنون در زمینه این تومور در کشورهای مختلف انجام شده است عواملی چون سن بروز، مرحله بیماری، لنفادنوپاتی، هیستوپاتولوژی تومور و... را از جمله عوامل مؤثر بر میزان بقاء مبتلایان معرفی کرده اند. با توجه به اهمیت این تومور در کودکان، در صدد برآمدیم تا مطالعه ای در زمینه تعیین میزان بقاء مبتلایان به این تومور و عوامل مؤثر بر آن انجام دهیم.
روش کار: این مطالعه مقطعی-تحلیلی بر روی ۱۲۸ بیمار مبتلا به تومور ویلمز که طی سال های ۱۳۵۶ الی ۱۳۸۰ در بخش سرطان شناسی بیمارستان حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، انجام گردید. علاوه بر وضعیت فعلی بیمار از نظر بقاء، مشخصات دموگرافیک، علائم و نشانه ها، آزمایش های زمان تشخیص و مرحله بیماری ثبت گردید و در نهایت آنالیز بقاء توسط روش های جدول عمر و حد حاصل ضرب کاپلان مایر صورت گرفت و برای تعیین عوامل مؤثر از مدل رگرسیونی کاکس -Cox Regression استفاده گردید.
نتایج: میانه میزان بقاء در افراد مورد پژوهش ۸۲/۹۹ ماه بود. تعداد مبتلایان در دو گروه جنسی برابر بود (۶۴ نفر در هر گروه) و میانگین بقاء با جنسیت بیماران رابطه آماری معنی داری نداشت (۹۲/۴= قدرت). اکثر تومورها در هنگام تشخیص در مرحله ۳ بودند. بقاء بیماران با پیشرفت مرحله بیماری به طور معنی داری کاهش می یافت  .(P=۰/۰۰۲)وجود متاستاز P=۰/۰۰۲) و ۰/۲۰۷=نسبت شانس(، وجود اسپلنومگالی P=۰/۰۱۸) و ۰/۳۳۶= نسبت شانس) و عود بیماری P=۰/۰۳۷) و ۰/۱۸۴=نسبت شانس) به طور معنی داری میانگین بقاء بیماران را کاهش می داد. جهت تعیین شدت عوامل مؤثر بر میزان بقاء بیماران مبتلا به تومور ویلمز، مدل رگرسیون کاکس پیشنهاد شد که در آن عدم وجود متاستاز و داشتن گروه خونی مثبت از جمله عوامل پیشگویی کننده پیش آگهی خوب در این بیماران می باشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه میزان بقاء ۵ ساله بیماران مبتلا به تومور ویلمز ۶۳/۲۸% بود که در مقایسه با نتایج مطالعات مشابه در جاهای دیگر پایین تر است. این می تواند به دلیل دیر مراجعه نمودن بیماران به مراکز درمانی، نحوه تشخیص بیماری یا ارجاعی بودن این مرکز باشد. مطالعات اخیر نشان داده اند که به علت بهبود کیفیت درمانی، سن بیمار و اندازه تومور نقش کمی را در پیش آگهی بیماران ایفا می کنند که مطالعه ما نیز این مسئله را تأیید می کند. احتمالاً در آینده از فاکتورهای ژنتیکی برای بررسی پیش آگهی و درمان در این بیماران استفاده خواهد شد.
 

پدرام آریا پناه، مرتضی ستاری، زهرا جعفری آذر، آدنیس پورمحمدی مجاوری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده

زمینه و هدف: دانشمندان مدتهاست به واسطه مشکلات حاصله از پانسما‎ن‎های سنتی در صدد تولید ترکیبی به عنوان جایگزین برای آنها هستند. ویژگی‎های منحصر به فرد سلولز باکتریایی تولید شده توسط استوباکتر گزیلینوم که ناشی از نانو ساختار ظریف بافت آن هست باعث شده تحقیقاتی جهت تولید یک پانسمان ایده آل از این ترکیب صورت گیرد. هدف اصلی از این مطالعه بررسی اثر سلولز باکتریایی حاوی آنتی بیوتیک بر روی کشت باکتری استافیلوکوکوس ارئوس می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی دیسک‎های سلولزی که از سلولز باکتریایی تهیه شده بودند و دیسک‎های کاغذی فاقد آنتی بیوتیک درون محلول اسیدی ۳/۳ درصد سیپروفلوکساسین هیدروکلراید قرار گرفتند. سپس این دیسک ها به همراه دیسک‎های کاغذی استاندارد و دیسک‎های شاهد سلولزی و کاغذی (بدون آنتی بیوتیک) بر روی محیط استافیلوکوکوس ارئوس قرار داده شدند و نتایج به صورت هاله عدم رشد پس از ۲۴ ساعت اندازه‎گیری گردید. تعیین میزان سیپروفلوکساسین هیدروکلراید جذب شده در سلولز با مقایسه اثر دیسک‎های سلولزی حاوی غلظت‎های مختلف آنتی بیوتیک و دیسک‎های استاندارد سیپروفلوکساسین مقدور می‎باشد. یافته‎ها: هر دو نوع دیسک سلولزی و کاغذی حاوی سیپروفلوکساسین هیدروکلراید هاله عدم رشد در محیط استافیلوکوکوس ارئوس ایجاد کردند. از سویی دیگر هاله عدم رشد حاصل از دیسک‎های سلولزی و کاغذی (شاهد منفی) جزئی و قابل چشم پوشی بود. نتیجه گیری: با توجه به ویژگی‎های منحصر به فرد سلولز باکتریایی به عنوان پانسمان و اثبات توانایی آن در جذب و رهایش آنتی‎بیوتیک سیپروفلوکساسین هیدروکلراید آینده روشنی جهت تولید پانسمان حاوی آنتی بیوتیک از این فرآورده میکروبی پیش‎بینی می‎شود.
آدنیس پورمحمدی مجاوری، مرتضی ستاری، زهرا جعفری آذر، علیرضا غفاری، پدرام آریا پناه،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( دوماهنامه مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: سلولز میکروبی تولید شده از باکتری استوباکتر گزیلینوم یک محصول بی ضرر باکتریایی بوده که ویژگی های منحصر به فردی به عنوان یک پانسمان ایده آل داشته و لذا تحقیقات زیادی بر روی آن صورت پذیرفته است. هدف از این تحقیق بررسی توانایی این فرآورده زیستی در جذب و رهایش تتراسایکلین هیدروکلراید می باشد. اثبات این توانایی زمینه را جهت تولید یک پانسمان حاوی آنتی بیوتیک از سلولز باکتریایی میسر می سازد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، ابتدا قطعات سلولز به منظور جذب تتراسایکلین هیدروکلراید در محلول مائی آن غوطه ور شده و سپس فرآیند رهایش در دو محیط آب مقطر و نرمال سالین مورد بررسی قرار گرفت. جهت ردیابی این آنتی بیوتیک در طول فرآیندهای جذب و رهایش، از روش اسپکتروفتومتری ماوراء بنفش استفاده شد. یافته ها: پس از بررسی داده ها مشخص گردیدکه سلولز باکتریایی دارای توانایی بالایی در جذب تتراسایکلین هیدروکلراید بوده و می تواند آنرا در محیط مرطوب رها سازد. نتیجه گیری: با توجه به برتری های سلولز باکتریایی نسبت به پانسمان های سنتی، نتایج این بررسی زمینه تحقیقات بیشتر جهت تولید یک پانسمان ایده آل حاوی آنتی بیوتیک از این فرآورده میکروبی را میسر می سازد.
سید رضا محبی، حامد ناقوسی، پدرام عظیم زاده، شقایق درخشانی، افسانه شریفیان، محمد رضا زالی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( مهر ۱۳۹۴ )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجود طراحی و به کارگیری واکسن ی موثر علیه ویروس هپاتیت B ( HBV )، عفونت مزمن با این ویروس هنوز یکی از مهم ‌ ترین مشکلات بهداشت جهانی می ‌ باشد. زمینه ژنتیکی میزبان از جمله پلی ‌ مورفیسم ‌ های تک نوکلئوتیدی نقش مهمی در مزمن شدن یا پاکسازی عفونت ایفا می ‌ کند. محصول نهایی ژن مرگ برنامه ‌ ریزی شده سلولی ۱ ( PDCD۱ ) به میزان فراوان در سطح سلول ‌ های T بیان شده و در عفونت ‌ های مزمن ویروسی از پاسخ سلول ‌ های T اختصاصی بر علیه ویروس ممانعت می ‌ کند. در این مطالعه، ارتباط پلی ‌ مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G ۷۱۴۶+ در اینترون ۴ ژن PDCD۱ با عفونت مزمن هپاتیت B در جمعیت ایرانی بررسی گردیده است.

  مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، ۲۱۲ فرد مبتلا به هپاتیت B مزمن و ۲۰۸ فرد شاهد ارزیابی شدند. DNA ژنومی افراد مورد مطالعه استخراج شد و پس از انجام واکنش زنجیره ‌ ای پلیمراز ( PCR )، پلی مورفیسم ۷۱۴۶+ با روش RFLP تعیین گردید.

  یافته ها: فراوانی ژنوتیپ ‌ های GG ، GA و AA در جایگاه ۷۱۴۶ اینترون ۴ ژن PD۱ به ترتیب ۴/۷۷ درصد، ۷/۲۰ درصد و ۹/۱ درصد در گروه بیماران و ۸/۸۰ درصد، ۴/۱۵ درصد و ۸/۳ درصد در گروه شاهد بود. پس از تحلیل ‌ های آماری، اختلاف معنی ‌ داری میان دو گروه بیمار و شاهد مشاهده نگردید(۱۹۸/۰ = p ).

  نتیجه گیری: درصد فراوانی ژنوتیپ ‌ های مورد مطالعه در این جمعیت با مطالعات قبلی هم راستا می ‌ باشد. نتایج این مطالعه نشان دادند که هیچ ‌ گونه همبستگی میان پلی ‌ مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G در اینترون ۴ ژن PD۱ و استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن در جمعیت ایرانی وجود ندارد.


مجتبی صالحی، سیدرضا محبی، مهرداد روانشاد، مریم کارخانه، پدرام عظیم زاده، بهتا کشاورز پاک سرشت،
دوره ۱۸، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه وهدف: ویروس هپاتیت B عضوی از خانواده هپادناویریده است که برای انسان و چندین گونه جانوری بیماری‌زا است. پاکسازی موفق و حذف عفونت از بدن یا مزمن شدن بیماری به سابقه ژنتیکی سیستم ایمنی میزبان بستگی دارد. اینترلوکین ۱۲ و گیرنده‌ی اینترلوکین ۱۲ (IL۱۲RB۱) از عوامل کلیدی در حذف خود به خودی عفونت‌های ویروسی، خصوصا HBV می‌باشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم rs۱۱۵۷۵۹۳۴ A/G در ژن گیرنده اینترلوکین ۱۲ B۱ و استعداد ابتلا به عفونت هپاتیت B مزمن می‌باشد.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، DNA ژنومیک نمونه‌های خون محیطی ۱۵۰ بیمار مبتلا به هپاتیت B مزمن و ۱۵۰ بیمار سالم استخراج شد. برای تعیین توالی ژنوتایپ مربوط به پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs۱۱۵۷۵۹۳۴ A/G، از روش واکنش زنجیره ای پلی مراز پلی مورفیسم طول قطعه محدود استفاده شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتایپی GG، AG و AA در افراد بیمار به ترتیب ۷/۶ ، ۷/۴۰ و ۷/۵۲ درصد و در گروه سالم به ترتیب ۷/۱۲، ۳/۴۱ و ۴۶ درصد محاسبه شد. بر اساس تحلیل آماری اختلاف معنی‌داری در توزیع ژنوتایپ‌ها بین دو گروه مشاهده نشد(۱۷۶/۰=p).

نتیجه گیری: در این مطالعه بین پلی مورفیسم rs۱۱۵۷۵۹۳۴ A/G در ژن گیرنده اینترلوکین ۱۲ B۱ و استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن ارتباط معنی‌داری به دست نیامد. بر اساس مطالعه حاضر، این پلی مورفیسم بر استعداد ابتلای افراد به هپاتیت B مزمن تاثیر گذار نمی‌باشد.


سارا پوریامنش، زیبا کمالیان، پدرام شفاعت، مونا امین بیدختی، ناصر سلسبیلی، رضا میرفخرایی،
دوره ۱۹، شماره ۶ - ( شهریور ۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: آزواسپرمی به معنی عدم اسپرم در انزال می‌باشد که به دو دسته‌ی انسدادی و غیرانسدادی طبقه‌بندی می‌شود. آزواسپرمی غیرانسدادی تقریبا ۶۰ درصد از موارد آزواسپرمی را شامل می‌شود؛ فاکتورهای محیطی و ژنتیکی مختلفی را می‌توان در ایجاد عارضه‌ی آزواسپرمی غیرانسدادی دخیل دانست. تاکنون ژن‌های متعددی به عنوان عامل ایجاد این بیماری معرفی شده‌اند که در اسپرماتوژنز و تکوین بیضه نقش دارند. این ژن‌ها برروی کروموزوم Yیا کروموزوم‌های اتوزوم قرارگرفته‌اند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی ریز حذف‌های کروموزوم Y و جهش‌های ژن STAG۳ در مردان ایرانی مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، از۱۲۲ مرد مبتلا به آزواسپرمی غیرانسدادی با علت ناشناخته و ۱۰۰مرد سالم با حداقل یک فرزند نمونه خون گرفته شد وDNA  آن استخراج گردید. نمونه‌ها از نظر وجود ریزحذف‌های کروموزوم Y به روش MultiplexPCR مورد بررسی قرار گرفتند. سپس وجود جهش‌های احتمالی در اگزون ۷ ژن STAG۳ به کمک روش MSSCP بررسی شد.

یافتهها: ۱۳ نفر معادل ۶۶/۱۰ درصد از افراد بیمار ریزحذف‌های کروموزومYرا نشان دادند. هیچ نوع جهشی در توالی اگزون۷ ژن در بیماران مورد مطالعه مشاهده نگردید. وقوع ریزحذف‌های کروموزوم Y در هیچ یک از افراد گروه کنترل مشاهده نشد.

نتیجهگیری: نتایج نشان می‌دهند که ریزحذف‌های کروموزوم Y به عنوان اصلی‌ترین عامل آزواسپرمی غیرانسدادی مطرح بوده و مهم‌ترین کاندید جهت انجام تست‌های تشخیصی می‌باشند. جهش‌های ژن STAG۳ در میان افراد مبتلا به آزواسپرمی غیر انسدادی شایع نیست.


حسنا رستگارپویانی، سید مسعود حسینی، سید رضا محبی، پدرام عظیم زاده، شبنم کاظمیان، مهسا سعیدی نیاسر، افسانه شریفیان، محمدرضا زالی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: پاروویروس ۴ (PARV۴) اولین بار در سال ۲۰۰۵ در یک معتاد تزریقی مبتلا به هپاتیتB  مشاهده شد. تاکنون بیش‌ترین احتمال انتقال این بیماری از راه خون و در میان معتادان تزریقی مشاهده شده است. فراوانی عفونت با این ویروس در جمعیت سالم بسیار پایین است. در مطالعه حاضر، فراوانی عفونتPARV۴  در میان بیماران دچار عفونت مزمن HCV در مقایسه با افراد سالم و فاکتورهای خطر مرتبط در میان این گروه‌ها بررسی شد.

مواد و روشها: در مجموع، تعداد ۲۰۶ نفر شامل ۱۰۳ بیمار دچار عفونت مزمن HCV و ۱۰۳ فرد سالم به عنوان گروه کنترل با روش nested-PCR و هم‌چنین real time-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.

یافتهها: سطح آنزیم AST در میان افراد بیمار با میانگین ۴۰,۴۵+۳۴,۸۴  و در میان افراد کنترل با میانگین ۱۸,۵۸+۵,۹ و این میزان برای آنزیم ALT در میان افراد بیمار با میانگین ۴۰,۴۵+۳۵,۷۵ و در میان افراد کنترل با میانگین ۲۱,۵۰+۱۱,۳۵ گزارش شد. در نهایت، پس از بررسی تمامی نمونه‌های بیمار و کنترل، مشاهده شد که هیچ کدام از این افراد به ویروسPARV۴ آلوده نیستند.

نتیجهگیری: تحقیق حاضر، اولین مطالعه‌ای است که فراوانی عفونت با ویروس PARV۴ را در گروه مبتلا به ویروس هپاتیت C در ایران مورد بررسی قرار می‌دهد و نتایج آن نشان می‌دهد که این ویروس اهمیت بالایی در جمعیت‌های ایرانی، حتی در افراد دچار عفونت‌های منتقل شونده از راه خون همانند HCV ندارد و مطالعات بیش‌تری در مناطق دیگر ایران و در گروه‌های مختلف مورد نیاز می‌باشد.


پدرام پوریایی بیاچال، نجمه رنجی، علی ناظمی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: ناشنوایی غیرسندرمی یک ناهنجاری ناهمگن ژنتیکی است. جهش در ژن GJB۲ یکی از مهم‌ترین علل ناشنوایی غیر‌‌‌‌سندرمی در بسیاری از کشور‌ها است. هدف از این مطالعه ارزیابی جهش‌های ژن GJB۲ در ۳۱ فرد ناشنوا در استان گیلان بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، نمونه‌های خونی از ۳۱ فرد ناشنوای غیر‌سندرمی از شهر‌های رشت و بندر‌انزلی جمع‌آوری شد. بعد از جداسازی DNA، ژن GJB۲ به روش PCR تکثیر و سپس تعیین توالی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تایید دانشگاه دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد قرار گرفته است (کد: IR.IAU.MSHD.REC,۱۳۹۸.۰۲۷ ).
یافته ها: در این مطالعه، سه جهش در هجده فرد ناشنوا شناسایی شد. جهش ۳۵delG بالاترین فراوانی (۴۸/۳۸ درصد) را در افراد ناشنوا به صورت هموزیگوت (در چهارده فرد) و به صورت هتروزیگوت (در دو فرد) داشت. یک بیمار با جهش V۱۵۳I به صورت هتروزیگوت و یک بیمار با ۳۵delG/G۲۰۰R جهش به صورت هتروزیگوت مرکب شناسایی شد.
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که جهش ۳۵delG یک جهش شایع در ژن GJB۲ در  افراد ناشنوای غیر‌سندرمی در استان گیلان باشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb