جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای ضربان قلب

هوشنگ طالبی، حسام الدین مدیر،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه: انجام عمل لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه، یکی از دردناک ترین و محرک ترین اقدامات بوده و واکنش شدید سیستم عصبی هودکار را به دنبال خواهد داشت. برای جلوگیری از این واکنش و عواقب بلقوه خطرناک ناشی از آن، در زمان القاء بیهوشی از داورهای متفاوتی استفاده می شود. این تحقیق جهت بررسی اثر دو داروی گزیلوکایین و سوفنتانیل بر روی تغییرات فشار خون و ضربان قلب در هنگام لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه صورت پذیرفته است.
روش کار: این بررسی بر روی یک صد بیمار کاندید اعمال جراحی انتخابی که در کلاس (آ اس آ) یک و دو قرار داشته اند انجام شد. بیماران در دو گروه مساوی ۵۰ نفری قرار گرفتند. به یک گروه گزیلوکایین ۱/۵ میلی گرم بر کیلوگرم وریدی ۹۰ ثانیه و به گروه دوم سوفنتانیل ۰/۲۵ میکروگرم بر کیلوگرم وریدی ۱۲۰ ثانیه قبل از لارنگوسکپی تزریق شد. سپس لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه انجام گرفت. نگه داری بیهوشی در هر دو گروه یکسان بوده است. ضربان قلب و فشار خون از زمان شروع لارنگوسکپی تا نه دقیقه بعد به فواصل هر سه دقیقه ثبت شد.
نتایج: نتایج نشان می دهد در زمان لارنگوسکپی سوفنتانیل و گزیلوکایین اثرات نسبتا مشابهی بر تغییرات همودینامیک داشتند. همچنین تفاوت معنی داری بین اثر دو داروی مذکور بر فشار خون دیاستولیک ثبت شده در کلیه زمان ها مشاهده نشد. ولی در زمانهای سوم، ششم و نهم پس از لارنگوسکپی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین تغییرات ضربان قلب و فشار خون سیستولیک را کنترل نموده که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داروی سوفنتانیل بهتر از گزیلوکایین توانسته تغییرات همودینامیک ناشی از لارنگوسکپی و لوله گذاری داخل تراشه را کنترل کند و با توجه به عوارض بسیار اندک آن بهتر است از این دارو در بیماران در معرض خطر استفاده گردد.

علی نسیمی، صادق یوسفی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه: قبلا نشان داده شده است که دیاگونال باند بروکا (DBB) در کنترل مرکزی قلب و عروق نقش دارد. در مطالعه حاضر تاثیر تحریک الکتریکی قسمت افقی (hDB) این منطقه دررت های بیهوش شده بایورتان بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه تجربی بر روی ۳۶ رت که با استفاده از داروی یورتان بیهوش شدند، صورت گرفت. جهت ایجاد تحریک الکتریکی از یک الکترود یک قطبی قرار گرفته در هسته دیاگونال باند و برای کنترل ضربان قلب و فشار خون از کاتتر شریانی استفاده گردید. تحریک توسط جریان ۱۵۰-۸۰ میکرو آمپر به مدت ۱۵ ثانیه صورت گرفت. فشار خون و ضربان قلب به طور پیوسته ثبت گردید. برای مقایسه داده های قبل و بعد از تحریک از آزمون تی زوج استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به دنبال تحریک، افت مشخصی در فشار متوسط شریانی و ضربان قلب ایجاد می شود. پاسخ ها دو نوع کوتاه اثر و طولانی اثر بودند. در مورد نمونه های با پاسخ طولانی اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان ۹/۳۹
±۱/۱۳ در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان ۳/۱۹±۱۵/۴ در دقیقه دوم پس از تحریک شد. در مورد نمونه های با پاسخ کوتاه اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان ۱/۴۶±۹/۰۸ در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان ۷/۵±۲/۳۶ در ثانیه ۹۰ پس از تحریک شد. انجام آزمون تی زوج نشانگر کاهش معنی دار در هر دو مورد بود (۰/۰۰۱>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، نقش مهاری
hDB روی سیستم وازوپر سینرژیک و مهار آزاد سازی وازوپرسین به دنبال تحریک الکتریکی را می توان محتمل دانست.

فاطمه صافی، هرمز حداد لاریجانی، مهری جمیلیان، بهمن صادقی،
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه اولتراسونوگرافی به اصلی ترین ابزار مورد استفاده برای ارزیابی آنومالی های جنینی مبدل شده اند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی میزان تغییرات ضربان قلب جنین بلافاصله بعد از اتمام سونوگرافی ترکیبی دو بعدی و چهار بعدی می باشد.

مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی بر روی ۱۹۱ مادر باردار در محدوده سنی ۱۵ تا ۴۵ سال که در تابستان سال ۱۳۹۲ جهت انجام سونوگرافی چهاربعدی به کلینیک سونوگرافی مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. در ابتدای سونوگرافی دو بعدی، تعداد ضربان قلب پایه جنین به وسیله دستگاه سونوگرافی اندازه گیری شد. در همین زمان ضربان قلب مادر نیز در طی یک دقیقه ثبت گردید. سپس سونوگرافی ترکیبی انجام شد و در پایان نیز همین پارامترها ثبت گردیدند.

یافته ها: تعداد ضربان قلب مادران پس از انجام سونوگرافی ترکیبی به صورت معنی داری کاهش یافته بود (۰۰۰۱/۰P=). اما تعداد ضربان قلب جنین قبل و پس از انجام سونوگرافی با یکدیگر اختلافی نداشتند(۶۹۳/۰P=).

نتیجه گیری: سونوگرافی چهار بعدی تاثیری بر تعداد ضربان قلب جنین که به عنوان شاخصی برای ارزیابی افزایش درجه حرارت جنین می باشد، ندارد.


بهاره جلالوندی، پریچهر حناچی، پروانه نظرعلی، سعید نقیبی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: در چند سال اخیر مطالعاتی در خصوص نقش کوآنزیم Q۱۰ در بهبود عملکرد ورزشی و همچنین سلامت قلب و عروق انجام یافته است. مطالعه حاضر تأثیر مکمل دهی کوآنزیم Q۱۰ همراه با تمرینات هوازی شنا را بر نقطه شکست ضربان قلب (HRDP) و Vo۲max در زنان فعال مورد بررسی قرار داده است.

مواد و روش ها: ۳۲ زن تمرین کرده با میانگین سنی ۸۶/۰ ± ۲۵/۲۱ سال و شاخص توده بدنی ۰۶/۱ ±۱۲۷/۲۰ کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به چهار گروه ۸ نفره: کنترل، مکمل، مکمل- تمرین و تمرین تقسیم شدند و در چهار هفته برنامه مصرف کوآنزیم Q۱۰و تمرینات شنا (۳ جلسه در هفته) شرکت کردند. میزان مصرف مکمل کوآنزیم Q۱۰ ۱۰۰ mg/kg/dبه شکل کپسول بود که آزمودنی‌ها همراه با وعده غذایی ناهار مصرف می‌نمودند. آزمودنی‌ها پیش و پس از آغاز دوره ۴ هفته‌ای، یک آزمون پیشرونده وامانده ساز را برای تعیین HRDP و Vo۲max بر روی تردمیل و با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک‌راهه (ANOVA) در سطح معناداری ۰۵/۰ > p انجام گرفت.

یافته‌ها: علی‌رغم اینکه بر اساس نتایج آزمون تی زوجی، HRDP در هر چهار گروه افزایش یافته بود اما بر اساس آزمون ANOVA تنها افزایش معنادار بین گروهها در (P=۰,۰۰۸ )Vo۲maxاتفاق افتاد.

نتیجه‌گیری: هر چند پس از گذشت ۴ هفته تغییرات مثبتی در داخل گروهها ایجاد شد اما مکمل دهی کوآنزیم Q۱۰ همراه با تمرین هوازی شنا تأثیر معناداری بر نقطه شکست ضربان قلب نداشت و تنها موجب افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی شد.


بیتا ملکیان زاده، پوران حاجیان، ناهید منوچهریان، صدیقه خزایی،
دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌حسی نخاعی یک روش مؤثر برای فراهم آوردن بی‌حسی حین عمل و یک جایگزین مناسب برای بی‌هوشی عمومی بیماران سزارینی است. علی‌رغم مزیت‌هایی آن، دارای اثرات جانبی مثل عوارض قلبی، عروقی و غیره است. اندانسترون یک آنتاگونیست گیرنده ۵HT۳ با اثرات شناخته شده روی پیش‌گیری از تهوع و استفراغ و ممکن است با بلوک کردن گیرنده ۵HT۳ در انتهای عصبی واگ و اثر بر رفلکس بزولد جاریش (BJR)، باعث پیش‌گیری از افت فشار خون و ضربان قلب شود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، ۱۰۲ زن باردار سالم کاندید سزارین الکتیو مراجعه کننده به بیمارستان فاطمیه همدان طی سه ماه در سال ۱۳۹۰ وارد مطالعه شدند. به طور تصادفی در ۲ گروه اندانسترون (۴ میلی‌گرم داخل وریدی) و گروه پلاسبو (۲ میلی‌لیتر آب مقطر) قرار گرفتند. فشار خون و ضربان قلب بلافاصله قبل و پس از انجام بی‌حسی نخاعی اندازه‌گیری و ثبت شدند در صورت افت فشار خون ۱۰-۵ میلی‌گرم افدرین تجویز می‌شد. خارش و تهوع هر ۱۰ دقیقه طی عمل با مشاهده و پرسش از بیمار ثبت شدند.

یافته‌ها: تفاوت واضحی در میزان فشار خون وخارش در دو گروه وجود نداشت. در دو گروه مورد مطالعه از نظر تهوع، استفراغ و میزان مصرف افدرین اختلاف آماری معنی‌دار مشاهده شد: (به ترتیب ۰۰۱/۰p= و ۰۰۹/۰p=).

نتیجه‌گیری: اندانسترون وریدی با دوز ضد تهوع (۴ میلی‌گرم) میزان متوسط افدرین مصرفی و بروز تهوع استفراغ پس از بی‌حسی نخاعی را کاهش داد ولی روی فشار خون و ضربان قلب و خارش تأثیر نداشت.


فرید اقبالی، مهدی مرادی،
دوره ۱۹، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: فشار خون بالا حوادث مختلف قلبی- عروقی را در یک فرد حدود ۲ تا ۳ برابر افزایش می‌دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر پرفشار خونی، نیتریک اکساید و ضربان قلب استراحتی مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی می‌باشد.

مواد و روشها: آزمودنی‌های این تحقیق نیمه تجربی شامل ۳۰ نفر از مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی درجه یک(محدوده سیستولی – دیاستولی ۱۴۰ به ۹۰ تا ۱۵۹ به ۹۹ میلی متر جیوه) بود(۲۶-۲۵) که به روش داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی به دو گروه همسان تجربی(۱۵ نفر) و کنترل(۱۵ نفر) تقسیم شدند. وزن، قد و شاخص توده بدنی آزمودنی‌ها به ترتیب برابر با ۸۰±۷۵ ، ۱۷۵±۱۷۰و ۲۶-۲۵ بود. گروه تجربی تمرینات منتخب پیلاتس را به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت انجام دادند. ۲۴ ساعت قبل از شروع تمرینات و ۲۴ ساعت بعد از آخرین جلسه، متغیرهای مورد نظر آزمودنی‌های دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ در سطح معنی داری (۰۵/۰≥p) انجام گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون(۰۵/۰≥p) و ضربان قلب استراحتی (۰۵/۰≥p) و افزایش نیتریک اکساید(۰۵/۰≥p) در مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی می‌شود(۰۵/۰≥p).

نتیجه گیری: تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب استراحت و افزایش تولید اکسید نیتریک در مردان سالمند شد. از این رو، به نظر می‌رسد تمرینات بدنی منظم و مستمر می‌تواند به عنوان یک عامل پیش‌گیری کننده در بروز بیماری‌های قلبی - عروقی مردان سالمند مؤثر باشد.


خدیجه احراری، ماندانا غلامی، مریم چمنی، حسین عابد نطنزی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری و تمرین ورزشی با تغییرات فیزیولوژیکی و آناتومیکی قلبی ­و­عروقی همراه هستند. درکشور ما مطالعات کمی در این زمینه وجود دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی بر فشار خون و تغییر پذیری ضربان قلب مادر می­باشد. 
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال ۱۳۹۸ در بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران انجام شد. ۱۰ زن باردار سالم در هفته ۲۶-۲۴ بارداری در گروه مداخله و ۱۰ زن باردار سالم در گروه کنترل قرار داشتند. گروه مداخله به ‌‌مدت هشت هفته در تمرین ترکیبی با شدت متوسط شرکت کردند. قبل و بعد از دوره تمرین اندازه ­گیری فشارخون، الکتروکاردیوگرام، و تستهای ورزشی هوازی و مقاومتی در زنان باردار انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل پارامترهای تغییر پذیری ضربان قلب نرم افزار AST۳۰۰۰ Avicenna و به منظور تجزیه و تحلیل آماری تست های تی زوجی و مستقل، یو من ویتنی، و ویلکاکسون مورد استفاده قرارگرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با­کد اخلاق IR.IAU.SRB.REC.۱۳۹۷.۱۰۱ در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و کد کارآزمایی بالینی IRCT۲۰۱۹۰۲۲۷۰۴۲۸۵۶N۱ به ثبت رسید.
یافته ها: میانگین فشارخون سیستولی­ و دیاستولی در زنان باردار تمرین­ کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی­ داری کمتر از زنان باردار گروه کنترل بود (۰۵/۰>p). میانگین پارامترهای زمانی در زنان باردار تمرین ­کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی ­داری بیشتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: تمرین ترکیبی می­تواند موجب بهبود سیستم عصبی خود مختار قلبی و برتری سیستم عصبی پاراسمپاتیک در زنان باردار شود. 

شهناز شهرجردی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: پرفشاری خون یک بیماری شایع و فراگیر است که می‌تواند سبب آسیب‌های قلبی‌عروقی و نارسایی کلیه شود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر هشت هفته ماساژ بر میزان فشار خون، ضربان قلب و پروتئین واکنشگر C زنان با پرفشاری خون است.
مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه‌تجربی، ۴۴ زن داوطلبانه با میانگین سن ۵/۳۱ ±۴۲/۱۲ سال از بین زنان مراجعه‌کننده به پلی‌کلینیک تخصصی شرکت نفت شهرستان اراک که مبتلا به پرفشاری خون بودند، شرکت کردند. چهار زن بنا به دلایلی از ادامه همکاری در این پژوهش منصرف شدند و بقیه شرکت‌کنندگان در دو گروه آزمایش (ماساژ) و کنترل قرار گرفتند. در گروه ماساژ، مداخله (سه جلسه در هفته، هر جلسه۶۰-۴۵ دقیقه) در ناحیه پشت و اندام فوقانی و تحتانی، به مدت هشت هفته انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه ۲۵ در سطح معنی‌داری (P≤‌۰/۰۵) انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق ۲۶-۱۶۰-۹۲ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد هشت هفته ماساژ باعث کاهش فشار خون (۰/۰۰۱=P) و ضربان قلب (۰/۰۰۱=P) و همچنین پروتئین واکنشگر  (۰/۰۰۱=P) در زنان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل (۰/۶۲=P) می‌شود.
نتیجه گیری: یافته‌های این پژوهش نشان داد که ماساژ به مدت هشت هفته یک روش مناسب و کارآمد برای بهبود فشار خون سیستولی، دیاستولی، ضربان قلب و پروتئین واکنشگر C در بیماران مبتلا به پرفشاری خون است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb