دوره 23، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1399 )                   جلد 23 شماره 1 صفحات 47-34 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Firouzi R, Tizdast T, Khalatbari J, Ghorban Shiroudi S. Relationship Between Stress Coping Strategies and Difficulties in Emotion Regulation Mediated by Marital Life Quality in Married Women With Breast Cancer. J Arak Uni Med Sci 2020; 23 (1) :34-47
URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6163-fa.html
فیروزی راحله، تیزدست طاهر، خلعتبری جواد، قربان شیرودی شهره. بررسی ارتباط راهبردهای مقابله با تنیدگی با دشواری در تنظیم هیجان با نقش میانجی کیفیت زندگی زناشویی در زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان. مجله دانشگاه علوم پزشكي اراك. 1399; 23 (1) :34-47

URL: http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-6163-fa.html


1- گروه روانشناسی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران.
2- گروه روانشناسی، واحد تنکابن، دانشگاه آزاد اسلامی، تنکابن، ایران. ، TaherTizdast@yahoo.com
متن کامل [PDF 5307 kb]   (2163 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3859 مشاهده)
متن کامل:   (2708 مشاهده)
مقدمه
سرطان پستان بعد از سرطان ریه دومین سرطان معمول در میان زنان گزارش شده است [1] و یکی از شایع‌ترین انواع سرطان‌های تشخیصی و بدخیم در زنان سراسر دنیاست که میزان بروز آن در زنان ایرانی در حال افزایش است، طوری‌که 30 درصد  از کل سرطان‌ها و 15 درصد از مرگ‌های ناشی از سرطان در میان زنان مربوط به آن است. افزون بر اینکه این بیماری در حال گسترش است، مشکلات روانشناختی و هیجانی این بیماری نیز در حال افزایش است[2]. سرطان پستان نوعی بیماری است که به طور بالقوه بر زندگی روزانه زنان ازجمله فعالیت‌های جسمانی، اجتماعی و هیجانی آنان تأثیر می‌گذارد و موجب بروز مشکلات هیجانی و عاطفی عمیقی می‌شود. سوابق پژوهشی نشان داده است که بیماری سرطان پستان باعث بروز هیجانات منفی و ناخوشایند در بیماران مبتلا می‌شود [3]. بر اساس نتایج یک پژوهش، سرطان پستان با بروز مشکلات درمانی، شیمی‌درمانی و تبعات آن منجر به دشواری در تنظیم هیجان در آن می‌شود [4].
ازآنجاکه بیماری سرطان پستان باعث بروز دشواری در تنظیم هیجان این بیماران می‌شود، داشتن راهبردهای مقابله با تنیدگی در بیماران مبتلا به سرطان می‌تواند مشکلات ناشی از دشواری در تنظیم هیجان را کاهش دهد تا جایی که بر اساس سوابق پژوهشی بین راهبردهای مقابله با تنیدگی و دشواری در تنظیم هیجان رابطه وجود دارد [5]. راهبردهای مقابله با تنیدگی مجموعه‌ای از تلا­ش‌های شناختی و رفتاری فرد است که برای تغییر و تفسیر اصلاح وضعیت تنیدگی‌زا به کار می‌روند و به کاهش تنیدگی ناشی از آن در افراد منجر می‌شوند [6].
زنانی که تشخیص سرطان پستان می‌گیرند، اگر به شیوه مقابله‌ای هیجان‌مدار با مشکل خود برخورد کنند، دچار افسردگی و اضطراب می‌شوند که این سطح از مشکلات روانشناختی کیفیت زندگی زناشویی آنان را دچار آسیب می‌کند [7]. بر اساس سوابق پژوهشی، بین راهبردهای مقابله با تنیدگی و کیفیت زندگی زناشویی در زنان مبتلا به سرطان پستان رابطه‌ای معنادار وجود دارد و راهبردهای مقابله با تنیدگی می‌توانند به صورت مثبت و معناداری کیفیت زندگی زناشویی را پیش‌بینی کنند [8].
راهبردهای مقابله‌ای مسئله‌دار می‌تواند با تأثیر بر کیفیت زندگی زناشویی، شرایطی را مهیا کند که بیماران مبتلا به سرطان پستان، دشواری در تنظیم هیچان پایین‌تری را تجربه کنند. زمانی یک زن تشخیص ابتلا به سرطان پستان را می‌گیرد، ابعاد روانشناختی و هیجانی وی تحت تأثیر منفی بیماری قرار می‌گیرد که زندگی زناشویی آن را مختل می‌کند [9]. بر اساس سوابق پژوهشی، زنان مبتلا به سرطان پستان به خاطر وجود بیماری و دوره‌های درمانی هزینه‌بر و طاقت‌فرسا میزان کیفیت زندگی زناشویی کمتری را تجربه می‌کنند [10].
با توجه به مشکلات ناشی از بیماری سرطان پستان در زنان متأهل و پایین آمدن کیفیت زندگی زناشویی، شناخت عوامل مؤثر بر دشواری در تنظیم هیجان این بیماران دارای اهمیت است. مشاوران و روانشناسانی که در زمینه خانواده‌درمانی فعالیت دارند، می‌توانند از نتایج پژوهش حاضر در راستای فعالیت‌های خود برای بهبود دشواری در تنظیم هیجان زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان استفاده کنند؛ لذا این پژوهش هم از نظر پژوهشی و هم از نظر کاربردی ضرورت پژوهشی دارد. با توجه به آنچه گفته شد، سؤال پژوهش این خواهد بود که آیا بین راهبردهای مقابله با تنیدگی با دشواری در تنظیم هیجان با نقش میانجی کیفیت زندگی زناشویی در زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان ارتباط وجود دارد؟
مواد و روش‌ها
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به کلینیک آرین آمل، انجمن و مرکز تشخیص سرطان پستان و مطب پزشکان متخصص شهرستان آمل و بابل در سال 1397 بود. 385 نفر از این افراد به روش نمونه‌گیری در دسترس و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. تشخیص سرطان پستان توسط پزشک متخصص، داشتن سابقه جراحی پستان، متأهل بودن زنان مبتلا به سرطان پستان و عدم سوءمصرف مواد مخدر و داروهای روان‌گردان از ملاک‌های ورود به پژوهش بود. عدم رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش، عدم تشخیص بیماری سرطان پستان توسط پزشک متخصص، نداشتن سابقه جراحی پستان، مجرد بودن زنان مبتلا به سرطان پستان و سوءمصرف مواد مخدر از ملاک‌های خروج از پژوهش بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در سطح توصیفی و استنباطی عمل شد. در سطح توصیفی برای سنجش متغیرهای پژوهش از میانگین و انحراف معیار استفاده شد. سطح معناداری آزمون‌های انجام‌شده در سطح 0/05 در نظر گرفته شده است. در سطح استنباطی برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزار لیزرل استفاده شد.
ابزار گردآوری داده‌های مربوط به این مطالعه پرسشنامه بود. پرسشنامه راهبردهای مقابله با تنیدگی: پرسشنامه راهبردهای مقابله‌ای که فولکمن و لازاروس [11] آن را با 66 سؤال تهیه کرده‌اند. این پرسشنامه دو نمره کلی مقابله هیجان‌محور و مسئله‌محور دارد. نمره‌گذاری پرسشنامه در طیف چهار درجه‌ای  لیکرت شامل اصلاً صفر نمره، بعضی اوقات 1 نمره، معمولاً 2 نمره و زیاد 3 نمره تعلق می‌گیرد [12]. روایی پرسشنامه با ضریب همبستگی نشان داده است که ضریب همبستگی بین تعهد سازمانی و راهبردهای مقابله‌ای با تنیدگی 0/33 و معنی‌دار در سطح 0/001 به دست آمده است که نشان‌دهنده روایی همگرایی پرسشنامه است [13]. در خارج از کشور برای بررسی همسانی درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده که ضرایب آلفای کرونباخ مؤلفه‌ها بین 0/86 تا 0/93 گزارش شده است [14]. 
آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 0/74 بود. پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان: پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان را گراتز و رومر تهیه کرده‌اند [15] و داری یک نمره کلی است. این پرسشنامه 36 سؤال دارد. نمره‌گذاری پرسشنامه در طیف 5 درجه‌ای از تقریباً اصلاً تا تقریباً همیشه نمره‌گذاری می‌شود. به این صورت که اصلاً 1 نمره، گاه‌گاهی 2 نمره، تقریباً در نیمی از موارد 3 نمره، بیشتر اوقات 4 نمره و تقریباً همیشه 5 نمره تعلق می‌گیرد. در یک پژوهش ضریب آلفای کرونباخ 0/93 به دست آمده است [16]. 
آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 0/84 بود. پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی: پرسشنامه تجدیدنظرشده کیفیت زندگی زناشویی را باسبی، کریستنسن، کران و لارسن تهیه کرده‌اند [17] و دارای یک نمره کلی و 14 سؤال است. این پرسشنامه در طیف لیکرت 6 درجه‌ای نمره‌گذاری می‌شود، به این صورت که همیشه 6 نمره، تقریباً همیشه 5 نمره، اکثر اوقات 4 نمره، معمولاً 3 نمره، کم 2 نمره و به‌ندرت 1 تعلق می‌گیرد. در یک پژوهش همسانی درونی پرسشنامه با آلفای کرونباخ ضریب 0/86 گزارش شده است [18]. آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 0/87 بود.
یافته‌­ها
درمجموع در این پژوهش 385 نفر شرکت کردند. 27 نفر (7 درصد) 28 تا 38 سال، 103 نفر (26/8 درصد) 39 تا 49 سال، 151 نفر (39/2 درصد) 50 تا 60 سال، 97 نفر (25/2 درصد) 61 تا 71 سال، 7 نفر (1/8 درصد) 72 سال به بالا و همچنین میانگین سن افراد نمونه 53/80 با انحراف معیار 9/723 بود. 34 نفر (8/8 درصد) بی‌سواد، 108 نفر (28/1 درصد) ابتدایی، 125 نفر (32/5 درصد) راهنمایی، 77 نفر (20 درصد) دیپلم، 15 نفر (3/9 درصد) فوق دیپلم، 22 نفر (5/7 درصد) لیسانس و 4 نفر (1 درصد) فوق‌لیسانس بود. 267 نفر (69/35 درصد) خانه‌دار و 118 نفر (30/65 درصد) کارمند بودند.
جدول شماره 1 شاخص‌های توصیفی و نرمال بودن متغیرهای پژوهش را نشان میدهد. تعداد آزمودنی‌ها 385 نفر بود. آزمون کلموگروف اسمیرنوف نشان داد که توزیع نمرات با 95 درصد اطمینان نرمال است (0/05 بر اساس جدول شماره 2 نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین راهبردهای مقابله با تنیدگی هیجان‌مدار با دشواری در تنظیم هیجان رابطه‌ای مثبت و معنادار وجود دارد. بین راهبردهای مقابله با تنیدگی مسئله‌مدار و کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان، رابطه‌ای منفی و معنادار وجود دارد. این نتایج ادامه تحلیل با روش معادلات ساختاری را امکان‌پذیر می‌سازد. در جدول شماره 3 ضرایب مسیر اثرات مستقیم بین متغیرهای پژوهش در مدل پیشنهادی آمده است. 
همان‌طور که در جدول شماره 3 مشاهده می‌شود، در مدل نهایی همه مسیرهای مستقیم در سطح کمتر از 0/01 معنادار هستند. برای بررسی رابطه غیرمستقیم مدل پیشنهادی از روش بوت استروپ در دستور کامپیوتری پریچر و هیز استفاده شده است. نتایچ روش بوت استروپ برای بررسی مسیرهای واسطه‌ای غیرمستقیم در جدول شماره 4 رائه شده است.
جدول شماره 4 آزمون بوت استروپ روابط علّی غیرمستقیم متغیرهای پژوهش را نشان می‌دهد. بر اساس جدول فوق اگر حد بالا و پایین شاخص بوت استروپ در یک جهت باشد، یعنی هر دو مثبت یا هر دو منفی باشد، در آن صورت می‌توان نتیجه گرفت که راهبردهای مقابله با تنیدگی (مسئله‌مدار و هیجان‌مدار) از طریق کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان رابطه غیرمستقیم دارد و مسیر علّی غیرمستقیم معنی‌دار است.
بر اساس جدول شماره 5 زمانی که مقدار شاخص ریشه میانگین مجذور خطای تقریب (RMSEA) در سطح معناداری 0/05 کمتر از 0/08 باشد، نشان‌دهنده برازش مناسب و مطلوب مدل است.
بحث
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله با تنیدگی با دشواری در تنظیم هیجان با نقش میانجی کیفیت زندگی زناشویی در زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان بود. نتایج نشان داد که بین مقابله مسئله‌مدار با کیفیت زندگی زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد که این نتیجه با نتایج تحقیقات خسروی علیا و فلاح چای [9] و سپهریان آذر، اسدی مجرده، اسدنیا و فرنودی همسویی دارد [19]. در تبیین این نتیجه می‌توان گفت که زنان مبتلا به سرطان پستان به دلیل بیماری‌شان تنیدگی زیادی را تجربه می‌کنند، طوری‌که علاوه بر تنیدگی‌های روزمره زندگی، منابع تنیدگی‌زای دیگری، دامن زندگی آن‌ها را می‌گیرد.
یکی از عواملی که می‌تواند به کیفیت زندگی زناشویی آن‌ها در دوره بیماری و درمان سرطان پستان و مقابله با علائم بیماری به این زنان کمک کند، نوع راهبرد مقابله با تنیدگی انتخاب‌شده و مورد استفاده در آن‌هاست. به عقیده لازاروس و فولکمن تنیدگی یعنی شرایطی که فرد در محیط کار یا زندگی با آن روبه‌رو می‌شود و این شرایط بیش از ظرفیت‌ها و امکانات کنونی وی است و با آن هماهنگی ندارد و فرد را دچار عدم تعادل و تعارض و کشمکش درونی می‌کند. به عبارتی، زنان متأهلی که به بیماری سرطان پستان مبتلا هستند و راهبردهای کارآمدتری برای مدیریت تنیدگی مقابله با علائم بیماری خود دارند، این تعارضات را در مواقع تنیدگی و مشکلات زناشویی کنترل و مدیریت می‌کنند؛ لذا زمانی که تعارضات و مشکلات زناشویی این زنان کمتر شود، کیفیت زندگی زناشویی بیشتری را تجربه می‌کنند.
بین مقابله هیجان‌مدار با کیفیت زندگی زناشویی رابطه مستقیم وجود دارد که این نتیجه با نتایج تحقیقات خسروی علیا و فلاح چای [9] و سپهریان آذر، اسدی مجرده، اسدنیا و فرنودی همسویی دارد [19]. در تبیین آنی نتیجه می‌توان گفت که تنیدگی یکی از عوامل زمینه‌ساز ناسازگاری و عدم کیفیت زندگی زناشویی مطلوب است و مادامی که افراد در معرض تنیدگی (در این پژوهش بیماری سرطان پستان) قرار می‌گیرند، همواره دچار تعارض و پایین بودن کیفیت زندگی زناشویی هستند. به عبارتی، افرادی که تحت تنیدگی بیشتری هستند یا در مقابله با مسائل پیش‌پا افتاده زندگی بیشتر دچار تنیدگی می‌شوند، هنگام برخورد با مشکلات و ناهمواری‌های زندگی توان خود را از دست می‌دهند، احساس ضعف می‌کنند، سیستم ایمنی بدن آن‌ها ضعیف می‌شود و درنتیجه از رابطه زناشویی خود احساس رضایت و کیفیت کمتری می‌کنند؛ درواقع مکانیسم اثرگذاری این متغیرها در روابط به وسیله ایجاد احساسات مطلوب و نامطلوب در فرد مقابل است و انسان‌ها در تعاملات خویش جذب افرادی می‌شوند که در آن‌ها احساس خوشایندی ایجاد می‌کنند و زوجینی که خواسته و ناخواسته باعث رنجش یکدیگر می‌شوند، به رضایت و کیفیت زندگی زناشویی خود آسیب می‌زنند که تنیدگی و راهبردهای نامناسب مقابله با آن می‌تواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد [20]؛ 
بنابراین ازآنجاکه مبتلا شدن به بیماری سرطان پستان در زنان متأهل، یکی از منابع تنیدگی‌زا در زندگی این زنان است و همراه با سایر منابع تنیدگی‌زا در این دوران بر کیفیت زندگی زناشویی افراد تأثیر می‌گذارد، چنان‌چه زنان متأهل مبتلا به بیماری سرطان پستان بتوانند از راهبرد مقابله‌ای هیجان‌مدار استفاده کنند و با آن یا منبع تنیدگی نتوانند سازگار شوند، کیفیت زندگی زناشویی نامطلوب‌تری خواهند داشت.
بین کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان رابطه‌ای مستقیم وجود دارد که این نتیجه با نتایج تحقیقات اسمیت، هولوهان و جونز همسویی دارد [21]. در تبیین این نتیجه می‌توان گفت کیفیت زندگی زناشویی که جنبه‌ای مهم از زندگی خانوادگی است، سلامت و بهزیستی افراد را شکل می‌دهد و با سلامت جسمانی و روانشناختی زوجین همبستگی بالایی دارد و بیانگر سلامت، بهزیستی و ثبات در ازدواج است. کیفیت زندگی زناشویی را عاملی اصلی می‌دانند که نقش بسزایی در موفقیت یا شکست ازدواج دارد [22].
ابتلای به بیماری سرطان پستان در زنان مبتلا زندگی زناشویی افراد مبتلا را دچار آسیب می‌کند و زندگی جنسی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به واسطه وجود بیماری این زنان دیگر مانند سابق توان برقراری رابطه جنسی با همسر خود ندارند و این موضوع می‌تواند کیفیت زندگی زناشویی آن‌ها را پایین آورد؛ چرا که در زنان مبتلا به سرطان پستان به دلیل آسیب های وارده، طرح‌واره جذابیت بدنی آن‌ها در نزد خودشان (همچنین در بعضی موارد در نزد همسرانشان) دچار تغییراتی می‌شود، طوری‌که آن‌ها به علت تصور بدنی دگرگون شده‌ای که از خودشان دارند، دیگر مانند گذشته خود را دارای جذابیت بدنی و جنسی نمی‌پندارند. پدیدایی این فرایند در ساخت شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان سبب می‌شود که آنان رضایت جنسی کاهش یافته‌ای را نسبت به گذشته تجربه کنند و کیفیت زندگی زناشویی در آنان کاهش یابد. این کیفیت زندگی زناشویی زنان مبتلا را دچار ناتنظیمی و دشواری در هیجانات زندگی‌شان می‌کند و باعث می‌شود این زنان نتوانند به‌راحتی مانند گذشته هیجانات خود را مدیریت کنند.
بین مقابله مسئله‌مدار و هیجان‌مدار با دشواری در تنظیم هیجان رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. این نتیجه با نتایج تحقیقات اوگینسکا-بولیک و میچالسکا [23] و سپهریان آذر، اسدی مجرده، اسدنیا و فرنودی همسویی دارد [19]. در تبیین رابطه مقابله مسئله‌مدار با دشواری در تنظیم هیجان می‌توان گفت که راهبرد مقابله با تنیدگی مسئله‌مدار با تعدیل یا حذف تنیدگی‌زاها، تأثیراتی سودمند بر هیجانات دارند. وقتی فرد از راهبرد مقابله با تنیدگی مسئله‌مدار استفاده می‌کند، در انتخاب راهبرد مقابله با تنیدگی مسئله‌مدار مهارت‌های شناختی و ارتباطی به صورت مثبت و سازنده فعال می‌شود. فعال شدن مهارت‌های شناختی و ارتباطی، توانمندی‌های هیجانی و کنترل هیجانات را افزایش می‌دهد و نارسایی‌ها در تنظیم هیجانات را از بین می‌برد [19]؛
لذا فقدان راهبرد قوی حل مسئله می‌تواند تأثیرات منفی گسترده‌ای بر بهزیستی زنان مبتلا به سرطان پستان داشته باشد و منجر به گسترش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و دشواری در تنظیم هیجان گردد. در تبیین رابطه مقابله هیجان‌مدار با دشواری در تنظیم هیجان می‌توان گفت که هدف اصلی در مقابله هیجان‌مدار تمرکز بر هیجان و کنترل ناراحتی هیجانی است. استفاده از سبک مقابله هیجان‌محور، فرد را از درگیری مستقیم و مؤثر با موقعیت تنیدگی‌زا بازمی‌دارد و توانمندی او را برای حل مشکل کاهش می‌دهد. این وضعیت فرایند پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانات را مختل می‌کند و فرد بیمار مبتلا به سرطان پستان را دچار دشواری در تنظیم هیجان می‌سازد.
بین مقابله مسئله‌مدار و دشواری در تنظیم هیجان با میانجی‌گری کیفیت زندگی زناشویی رابطه‌ای غیرمستقیم وجود دارد. این نتیجه با نتایج تحقیقات اوگینسکا-بولیک و میچالسکا [23] و اسمیت، هولوهان و جونز همسویی دارد [21]. در تبیین اینکه چگونه راهبرد مقابله مسئله‌مدار می‌تواند بر کیفیت زندگی زناشویی تأثیر بگذارد و باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلا به سرطان پستان شود، می‌توان گفت که راهبرد مقابله مسئله‌مدار اغلب با کاهش تنیدگی روانشناختی همراه است؛ بنابراین افراد دارای راهبرد مقابله مسئله‌مدار بهتر می‌توانند با تنیدگی موجود ناشی از بیماری سرطان پستان سازگار شوند و درنتیجه در پیگیری درمان و امید به گذر از این شرایط تنیدگی‌زا موفق‌تر عمل می‌کنند. فرد در اتخاذ راهبرد مسئله‌مدار دارای پویایی است. پویایی موجود در این راهبرد امکانات لازم برای مقابله فعال با موقعیت تنیدگی‌زا را در اختیار فرد بیمار مبتلا به سرطان قرار می‌دهد.
این وضعیت تمام توانایی‌های بالقوه فرد بیمار را برای مقابله مثبت و حل مسئله در رویایی با بیماری خود فرامی‌خواند و احتمال موفقیت وی در درمان و کاهش علائم بیماری را افزایش می‌دهد؛ بنابراین راهبرد کارآمد مقابله‌ای مسئله‌مدار از طریق افزایش اعتمادبه‌نفس فرد بیمار مبتلا به سرطان پستان، مهارت‌های حل مسئله آن‌ها را بهبود می‌بخشد و به رضایت زندگی زناشویی بیشتر در آن‌ها منجر می‌شود. فردی که رضایت از زندگی زناشویی وی بالاتر از سایرین باشد، کیفیت زندگی زناشویی وی نیز افزایش پیدا می‌کند. این کیفیت زندگی زناشویی به واسطه کارکردهای مثبتی که برای فرد دارد و باعث توافق و انسجام در زندگی زناشویی افراد می‌شود، زوجین را به مجموعه‌ای راهکارها و توانایی‌ها مجهز می‌کند تا بتواند در رویایی با شرایط تنیدگی‌زا مدیریت هیجانی خود را حفظ کند و در تنظیم هیجانات دشواری نداشته باشد؛ لذا منطقی است گفته شود که رابطه مقابله‌ای مسئله‌مدار با میانجی‌گری کیفیت زندگی زناشویی بر دشواری در تنظیم هیجان معنادار است.
بین مقابله هیجان‌مدار و دشواری در تنظیم هیجان با میانجی‌گری کیفیت زندگی زناشویی رابطه‌ای غیرمستقیم وجود دارد. این نتیجه با نتایج تحقیقات اوگینسکا-بولیک و میچالسکا [23] و اسمیت، هولوهان و جونز همسویی دارد [21]. در تبیین اینکه چگونه راهبرد مقابله‌ای هیجان‌مدار می‌تواند بر کیفیت زندگی زناشویی تأثیر بگذارد و باعث افزایش دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلا به سرطان پستان شود، در تبیین رابطه مقابله هیجان مدار با میانجی­گری با کیفیت زندگی زناشویی بر دشواری در تنظیم هیجان می­توان گفت که در سبک مقابله هیجان‌مدار فرد سعی می‌کند که پیامدهای هیجانی واقعه تنیدگی و تنش را مهار کند. کارکرد اولیه این سبک مقابله با تنیدگی از نوع هیجانی، تنظیم و مهار هیجانی عامل تنیدگی‌آور است تا تعادل هیجانی فرد حفظ شود. افراد دارای سبک مقابله با تنیدگی هیجان‌مدار در مواجهه با انتخاب راهبردهای خود در مقابله با تنیدگی سطح بالاتری از اضطراب را تجربه می‌کنند [24]؛
لذا راهبرد مقابله‌ای هیجان‌مدار شامل تنظیم پاسخ‌های هیجانی فرد در برابر مسئله است، درصورتی‌که موقعیت یا رویداد، غیرقابل‌تغییر باشد یا فرد چنین تصوری داشته باشد، از راهبرد هیجان‌مدار استفاده می‌کند. در راهبرد مقابله‌ای هیجان‌مدار اظهارات هیجانی به صورت سرکوب، اجتناب، انزوا و کنار گذاشتن بروز پیدا می‌کنند که این اتخاذ راهبردی می‌تواند زوجین را در مقابل مشکلات زناشویی ناتوان کند و آن‌ها شیوه انزوا و کنار گذاشتن را انتخاب کنند؛ بنابراین این شیوه مشکلات زناشویی زوجین را لاینحل نگه می‌دارد و کیفیت زندگی زناشویی آن‌ها را متأثر از این وضعیت می‌سازد. از سوی دیگر، زنان متأهلی که مبتلا به سرطان پستان هستند، با توجه به مشکلات و تنیدگی‌های ناشی از بیماری خود اگر در زندگی با همسر خود دچار مشکلات زناشویی شوند، این امر مدیریت هیجانی آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آن‌ها را در مدیریت و تنظیم هیجانات به‌وجودآمده از بیماری و مشکلات زناشویی دچار دشواری می‌کند؛ لذا منطقی است گفته شود که رابطه مقابله هیجان‌مدار با میانجی‌گری کیفیت زندگی زناشویی بر دشواری در تنظیم هیجان معنادار است.
در تعمیم نتایج به دیگر زنان مبتلا به سرطان پستان در سایر شهرها باید محتاطانه عمل کرد. انجام پژوهش با نمونه بزرگ‌تر نتایجی متفاوت‌تر به دست می‌دهد. برای تعمیم‌پذیری بیشتر نتایج پیشنهاد می‌شود که دانشجویان و پژوهشگران چنین پژوهش‌هایی را در سایر شهرها تکرار کنند تا شواهدی از روابط به‌دست‌آمده فراهم شود. استفاده از چندین روش اندازه‌گیری هم‌زمان مانند مشاهده و مصاحبه می‌تواند عوامل مؤثر بر دشواری در تنظیم هیجان بیماران مذکور را بیشتر برجسته کند. پیشنهاد می‌شود که روانشناسان، مشاوران و درمانگران بالینی با کمک مسئولان مراکز بهداشتی و درمانی با طراحی دوره‌های آموزش راهبردهای مقابله با تنیدگی و دوره‌های زوج‌درمانی در زمینه بهبود مشکلات هیجانی بیماران مبتلا به سرطان پستان تلاش کنند.

نتیجه‌گیری
بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار است و تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند؛ همچنین نتایج نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم راهبردهای مقابله با تنیدگی از طریق کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان معنادار است. مدل ارزیابی‌شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر دشواری در تنظیم هیجان زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان به شمار می‌رود؛ بنابراین این پژوهش می‌تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه‌های پیشگیری از مشکلات هیجانی زنان مبتلا به سرطان پستان مفید باشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کمیته اخلاق تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکاین این مطالعه را با کد اخلاق IR.IAU.TON.REC.1397.029 تأیید کرده است. همچنین نویسندگان برای رعایت اصول اخلاقی، هدف پژوهش را به افراد شرکت‌کننده توضیح دادند و رضایت آگاهانه آن‌ها را برای شرکت در پژوهش جلب کردند. به‌طورکلی، اختیاری بودن شرکت در پژوهش از اصول اخلاقی رعایت‌شده در این پژوهش بود.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از رساله دکترای نویسنده اول خانم راحله فیروزی در گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن بوده است.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان معیارهای استاندارد نویسندگی بر اساس پیشنهادات کمیته بین‌المللی ناشران مجلات پزشکی را دارا بودند.
تعارض منافع
بدین‌وسیله نویسندگان تصریح می‌کنند که هیچ‌گونه تضاد منافعی در خصوص پژوهش حاضر وجود ندارد.

References
Mohaghegh F, Mohseni M, Robatmili N, Bayatiani MR, Seif F, Mostafavi NS. [The comparison of the received doses of tumoral and organs at risk (spine and thyroid) between mixed photon-electron beam method and photon therapy in supraclavicular region of patients with right side breast cancer that endure mastectomy (Persian)]. J Arak Univ Med Sci. 2018; 21(6):99-106. http://jams.arakmu.ac.ir/article-1-5347-en.html
Badrian M, Ahmadi P, Amani M, Motamedi N. [Prevalence of risk factors for breast cancer in 20 to 69 years old women (Persian)]. Iran J Breast Dis. 2014; 7(2):67-75. http://ijbd.ir/article-1-344-en.html
Soltaninejad M. [The relationship of self-differentiation and cognitive emotion regulation with quality of life in women with breast cancer (Persian)]. Iran J Breast Dis. 2018; 11(1):58-66. http://ijbd.ir/article-1-644-en.
Ashkhaneh Y, Mollazadeh J, Aflakseir A, Goudarzi MA, Homaei Shandiz F. Study of difficulty in emotion regulation as a predictor of incidence and severity of nausea and vomiting in breast cancer patients. J Fundamentals Ment Health. 2015; 17(3):123-8. http://eprints.mums.ac.ir/3586/
Nadaei A, Paghoosh H, Sadeghi-Hosnijeh AH. [Relationship between coping strategies and quality of life: Mediating role of cognitive emotion regulation skills (Persian)]. J Clin Psychol. 2016; 8(4):35-48. [DOI:10.22075/JCP.2017.2252]
Irani Sh, Tavakoli M, Esmaeili M, Fatemi AM. The effect of mindfulness-based stress reduction therapy on illness acceptance and coping strategies in patients with systematic lupus erythematous. Posit Psychol Res. 2019; 5(1):1-16. http://ppls.ui.ac.ir/article_23713_8bbfde6045004f99b02d43a87de1e4fb.pdf
Beamer LC, Grant M. Skin-related quality of life among midwestern US community-based women with breast cancer experiencing radiodermatitis. Asia Pac J Oncol Nurs. 2019; 6(1):50-6. [DOI:10.4103/apjon.apjon_40_18] [PMID] [PMCID]
Khosravi Olya T, Fallahchai R. [Relationship between dyadic coping and marital quality in women with breast cancer in Shiraz (Persian)]. Iran J Breast Dis. 2018; 10(4):59-68. http://ijbd.ir/article-1-667-en.html
Sharifi Saki Sh, Alipour A, Agha Yousefi AR, Mohammadi MR, Ghobari Bonab B, Anbiaee R. [Relationship of patience and self-compassion with depression in patients with breast cancer (Persian)]. Iran J Breast Dis. 2018; 11(2):36-45. [DOI:10.30699/acadpub.ijbd..11.2.36]
Taheri N, Aghamohammadian Sherbaf HR, Asghari Ebrahimabad MJ. [The effectiveness of an intimate relationship skills training (PAIRS) on increasing marital adjustment and satisfaction in women with cancer (Persian)]. Nurs Midwifery J. 2017; 15(4):301-12. http://unmf.umsu.ac.ir/article-1-3247-en.html
Folkman S, Lazarus RS. Ways of coping questionnaire. Palo Alto, CA: Consulting Psychologists Press; 1988. [DOI:10.1037/t06501-000]
Bregar B, Skela-Savič B, Kores Plesničar B. Cross-sectional study on nurses’ attitudes regarding coercive measures: The importance of socio-demographic characteristics, job satisfaction, and strategies for coping with stress. BMC Psychiatry. 2018; 18(1):171. [DOI:10.1186/s12888-018-1756-1] [PMID] [PMCID]
Mahmoudirad GH, Hosseini M, Kazemimajd R, Doraki AA. [The relationship between coping strategies and organizational commitment nurses (Persian)]. Q J Nurs Manage. 2018; 2(7):73-83. http://ijnv.ir/article-1-559-en.html
Kraaij V, Garnefski N. The behavioral emotion regulation questionnaire: Development, psychometric properties and relationships with emotional problems and the cognitive emotion regulation questionnaire. Pers Individ Dif. 2019; 137:56-61. [DOI:10.1016/j.paid.2018.07.036]
Gratz KL, Roemer L. Multidimensional assessment of emotion regulation and dysregulation: Development, factor structure, and initial validation of the difficulties in emotion regulation scale. J Psychopathol Behav Assess. 2004; 26:41-54. [DOI:10.1023/B:JOBA.0000007455.08539.94]
Fillo J, Kamper-DeMarco KE, Brown WC, Stasiewicz PR, Bradizza CM. Emotion regulation difficulties and social control correlates of smoking among pregnant women trying to quit. Addict Behav. 2019; 89:104-12. [DOI:10.1016/j.addbeh.2018.09.033] [PMID] [PMCID]
Busby DM, Christensen C, Russell Crane D, Larson JH. A revision of the dyadic adjustment scale for use with distressed and nondistressed couples: Construct hierarchy and multidimensional scales. J Marital Fam Ther. 1995; 21(3):289-308. [DOI:10.1111/j.1752-0606.1995.tb00163.x]
Bulgan G, Çiftçi A. Psychological adaptation, marital satisfaction, and academic self-efficacy of international students. J Int Stud. 2017; 7(3):687-702. [DOI:10.5281/zenodo.570028]
Sepehrian Azar F, Asadi Majreh S, Asadnia S, Farnoodi L. [The relationship betwwen attachment and coping styels with emotion dysregulation in adolescence (Persian)]. Stud Med Sci. 2014; 25(10):922-30. http://umj.umsu.ac.ir/article-1-2548-en.html
Sadr MM, Azami Y, Moatamedy A, Siah Kamari R, Mamsharifi P. [Investigating the role of coping strategies, purposefulness in life, and quality of life in marital adjustment of retirees (Persian)]. Iran J Psychiatr Nurs. 2018; 6(2):12-22. http://ijpn.ir/article-1-1047-en.html
Smith AJ, Holohan DR, Jones RT. Emotion regulation difficulties and social cognitions predicting PTSD severity and quality of life among treatment seeking combat veterans. Mil Behav Health. 2019; 7(1):73-82. [DOI:10.1080/21635781.2018.1540314]
Moazzen Jami A, Mohammadi K, Fallahchai R. [Prediction of marital quality based on spiritual orientation (Persian)]. Religion Health. 2017; 5(2):31-40. https://pdfs.semanticscholar.org/1e65/8fe14d2e7be4da2c02b0e39b65dcdd39570c.pdf
Ogińska-Bulik N, Michalska P. The relationship between emotional processing deficits and posttraumatic stress disorder symptoms among breast cancer patients: The mediating role of rumination. J Clin Psychol Med Settings. 2020; 27(1):11-21. [DOI:10.1007/s10880-019-09606-6] [PMID]
Wang L, Kang C, Yin Z, Su F. Psychological endurance, anxiety, and coping style among journalists engaged in emergency events: Evidence from China. Iran J Public Health. 2019; 48(1):95-102. [PMID] [PMCID]
 
نوع مطالعه: پژوهشي اصیل | موضوع مقاله: روانپزشکی
دریافت: 1398/7/20 | پذیرش: 1398/10/2

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb