مقدمه
افزایش مداوم بیماریهای غیرواگیر در سراسر جهان یک چالش کلیدی در سلامت جهانی است [
1]. سازمان بهداشت جهانی بر این باور است که بیش از یکسوم از 40 میلیون مرگومیر ناشی از بیماریهای غیرواگیری در سراسر جهان، مرگومیر پیش از موعد است [
2]. دیابت نوع2 شایعترین بیماری متابولیک است که شیوع آن رو به افزایش است [
3]. فدراسیون بینالمللی دیابت از شیوع دیابت قندی در سراسر جهان خبر داده است. چنانکه سال 2045 حدود 700 میلیون نفر در جهان به دیابت مبتلا میشوند [
4]. سازمان جهانی بهداشت گزارش داد متوسط هزینههای بهداشتی سالیانه برای بزرگسالان مبتلا به دیابت 11700 دلار برای هر فرد است، در حالی که متوسط هزینههای بهداشتی سالیانه برای بزرگسالان غیردیابتی 4400 دلار برای هر فرد است [
5]. بر اساس مطالعات، مهمترین عامل مؤثر بر کنترل و به تأخیر انداختن عوارض مرتبط با دیابت، کنترل قند خون این بیماران در محدوده طبیعی است که دستیابی به این هدف نیز مستلزم اتخاذ سبک زندگی سالم از جانب بیمار، بهویژه رعایت رژیم غذایی مناسب است [
6]. در بسیاری از موارد، عدم تغذیه سالم و کمتحرکی ابتدا سبب بروز حالت پرهدیابت و سپس دیابت آشکار میشود [
7]. پرهدیابت نشانگر افزایش قند خون بالاتر از حد نرمال است. اما این افزایش به اندازهای نیست که برای آن تشخیص دیابت داده شود. پرهدیابت بهصورت اختلال تحمل قند خون ناشتا و یا اختلال تحمل گلوگز شناخته شده است [
8]. پرهدیابت نسبت به دیابت از شیوع بالاتری برخوردار است. چنانکه در استرالیا شیوع پرهدیابت در افراد بزرگتر از 25سال 16/4 درصد است، درحالی که شیوع دیابت نوع 2، 7/4 درصد بوده است [
9]. همچنین شیوع دیابت نوع2 در جمعیت 20ساله و بالاتر در چین و کره به ترتیب 18/5 و 22/7 درصد گزارش شده است [
10, 11].با توجه به اینکه هر ساله حدود پنج تا ده درصد به افراد مبتلا به عدم تحمل گلوکز به دیابت نوع 2 اضافه می شود [
12] جمعیتی مناسب برای طرح های پیشگیری از دیابت ایجاد شده است.
از آنجا که تغییر رژیم غذایی بهصورت تمایل به انواع چربیهای اشباع، مواد قندی، غذاهای پرانرژی با ظاهر جذاب (با ارزش غذایی کم)، میانوعدههای غذایی چرب یا شیرین و کاهش مواد غذایی فیبردار بهشدت بر خطر ابتلا به بیماریهای مختلف میافزاید [
14 ،
13]. از طرفی دیگر، مطالعات نشان دادهاند هرچه مبانی تئوریک یک برنامه آموزشی مناسبتر باشد اثربخشی برنامه بیشتر خواهد بود [
15]. نظریه رفتار برنامهریزیشده یکی از الگوهای بررسی رفتار سلامت محسوب میشود که بهصورت بسیار گستردهایی به کار گرفته شده است و میتواند در جهت پیشگیری و کنترل بیماریها و مشکلات بهداشتی (از جمله کنترل و کاهش دیابت و عوارض ناشی از آن) مورد استفاده قرار گیرد [
16]. بنابراین با توجه به موارد گفتهشده و همچنین نقش کارآمد زنان در اصلاح سبک زندگی خانواده، پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر مصرف مواد غذایی سالم توسط زنان پرهدیابتی مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر اراک بر اساس نظریه رفتار برنامهریزیشده در جهت نیازسنجی برای تحقیقی مداخلهای انجام شد.
مواد و روشها
مطالعه مقطعیتحلیلی حاضر بر روی 99 نفر از زنان پرهدیابتی مراجعهکننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر اراک که قندخون ناشتای آنان 100 الی 125 بود، در سال 1398 جهت نیازسنجی برای مطالعهای مداخلهای انجام شد. برای انجام این پژوهش، شهر اراک بر اساس وضعیت اقتصادیاجتماعی به پنج طبقه تقسیم و از هر طبقه دو مرکز سلامت بهصورت تصادفی انتخاب شد و در هر مرکز نمونهها بهصورت هدفمند وارد مطالعه شدند. معیارهای ورود در مطالعه شامل داشتن حداقل سواد خواندن، تمایل فرد به شرکت در تحقیق، سن 30 تا کمتر از60 سال، عدم بارداری و معیارهای خروج شامل عدم تمایل فرد برای ادامه مشارکت بود.
روش جمعآوری اطلاعات در این مطالعه بر اساس مشخصات جمعیتشناختی، چکلیست مصرف مواد غذایی برگرفته از سامانه سیب وزارت بهداشت و پرسشنامهای استاندارد مبتنی بر سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده بود [
17, 18]. ﭘﺮﺳﺶهای ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﮕﺮش (به نظر من مصرف غذاهای سالم برای سلامتی مفید است)، هنجار ذهنی (همسر من اعتقاد دارد که باید غذاهای سالم مصرف کنم)، ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎری درکﺷﺪه (من میتوانم در اوقاتی که حتی دیگران من را به غذاهای ناسالم دعوت میکنند هم از غذاهای سالم استفاده کنم) و ﻗﺼﺪ (تصمیم دارم که از این به بعد غذای سالم مصرف کنم) ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻘﻴﺎس ﻟﻴﻜﺮت ﭘﻨﺞﺗﺎیی از ﻛﺎﻣﻼً ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ (امتیاز یک) تا ﻛﺎﻣﻼًﻣﻮاﻓﻘﻢ (امتیاز پنج) ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی شد. نمره کل تمام بخشها بین یک تا پنج محاسبه شد. رفتار مصرف مواد غذایی با استفاده از 10سؤال بین نمره صفر تا دو (کاملاً نامطلوب / متوسط / مطلوب) مورد ارزیابی قرار گرفت.
درنهایت پس ازجمعآوری دادهها، اطلاعات با استفاده از نسخه 26 نرمافزار SPSS و با محاسبه شاخصهای آماری توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی با روش BackWard (روشی در انتخاب متغیرهاست که در آن ابتدا تمامی متغیرهای مستقل به معادله رگرسیون وارد میشوند و سپس در صورتی که معیارهای لازم برای باقی ماندن در مدل را نداشته باشند، تکتک حذف میشوند) تحلیل شدند. ضمناً توزیع دادهها با استفاده از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف غیرنرمال به دست آمد. در تحلیل رگرسیون متغیر وابسته مصرف صحیح مواد غذایی و متغیر مستقل سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده در نظر گرفته شده است.
یافتهها
درمجموع صد زن دارای پرهدیابتی با میانگین سنی 7/64±47/40 وارد مطالعه شدند که 96 درصد متأهل بودند. میانگین قند خون ناشتا و نمایه توده بدنی افراد به ترتیب 6/56± 107/59 و 4/33±30/96 بود. از بین این افراد 65 درصد وضعیت مالی خود را متوسط و 15 درصد ضعیف گزارش دادند. سطح تحصیلات 39 درصد افراد، ابتدایی و 32 درصد دیپلم داشتند. 53 درصد از افراد تقریباً با علائم اولیه ابتلا به دیابت آشنا بودند. همچنین 17 درصد از افراد چاقی، 20 درصد مصرف مواد قندی،20 درصد کم تحرکی و 19 درصد استرس را به عنوان عامل اصلی ابتلا به دیابت میدانستند (
جدول شماره 1 و
2).
.jpg)
میانگین نمره رفتار رژیم غذایی 0/28±1/34 بود. 41 درصد از افراد حداقل یک بار در هفته و 35 درصد حداقل یک بار در ماه، مواد قندی مانند کیک، شیرینی و شکلات را مصرف میکردند (
جدول شماره 3).
.jpg)
اگرچه 51 درصد هنگام غذا خوردن به غذای خود نمک اضافه نمیکردند، اما 23 درصد بیشتر اوقات از نمکدان سر سفره استفاده میکردند. مصرف روزانه میوه (50 درصد)، سبزیجات (59 درصد) و لبنیات (60 درصد از افراد)، کمتر از حد مطلوب گزارش شد.
ضریب همبستگی بین سازههای نگرش، کنترل رفتاری درکشده و قصد رفتاری با رژیم غذایی روابط معنیدار و مثبتی را گزارش میدهد (
جدول شماره 4).
.jpg)
تحلیل رگرسیون نشان میدهد با افزایش یک انحراف معیار در نمره قصد رفتاری، نمره رفتار رژیم غذایی سالم 0/22 انحراف معیار افزایش خواهد یافت (
جدول شماره 5).
بحث
نتایج این بررسی نشان داد قصد رفتاری، رژیم غذایی را پیشبینی میکند که با مطالعه رحمتی همخوانی دارد [
19]. در مطالعه رضابیگی و وایت نیز قصد، بیشترین میزان پیشگوییکنندگی را برای رفتار تغذیهای داشت [
21 ،
20] و کنترل رفتـار درکشده پیشبینیکننده بعـدی رفتـار بـود. کنترل رفتار درکشده مجموعهای از عوامل شخصی و محیطی را دربر میگیرد. افراد ممکن است در زمانهایی قسمت شخصی را تحت کنترل ارادی خود قرارداده و رفتار خوبی را ارائه دهند، اما در برخورد با شرایط محیطی مانند حضور در مهمانیها تا حدودی اوضاع از کنترل خارج شده و نتوانند رفتار مناسبی داشته باشند. بنابراین احتمال میرود با عرضه کمتر مواد کاملاً مضر مانند نوشابه و غیره در بازار و ارائه جایگزینهای مناسب و سالم در دورهمی و جشنها، رستورانها و ... این مشکل برطرف شود. همچنین تنها بیست درصد از افراد شرایط مالی خود را خوب گزارش کردند که این مسئله خود میتواند از شرایط خارج از کنترل افراد برای خرید مواد غذایی کنترلکننده قند مانند میوه و سبزیجات و لبنیات، ماهی و غیره باشد. نگرش کنترل رفتار درکشده و قصدرفتاری بیشترین رابطه مثبت و معنادار را با رفتار داشتند. همسو با یافته این بررسی در مطالعه غلامی نیز عادات غذایی، نگرش و قصد بیشترین تأثیر مستقیم را بر رفتار مصرف داشتند [
22]. بین نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درکشده رابطه معناداری با قصد رفتاری مشاهده شد که با نتایج سایر مطالعات با موضوعاتی مانند بررسی عوامل پیشبینیکننده مصـرف میـوه وسبزی در ایلام و چالدران ، پیشبینی قصد رژیـم غـذایی سـالم در مطالعـه پـاولاک [2، پایبنـدی بـه مصرف پنج وعـده میـوه و سـبزی در روز در مطالعـه بلانچارد و پیشبینی مصرف غـذاهای بـا چربـی اشباع در بیماران مبتلا به دیابت نوع2 و قلبیعروقـی که نگرش پیشبینیکننده قوی برای قصـد رفتـاری در واحدهای پژوهش بود، مطابقت دارد [
21, 22, 23, 24, 25]. در مطالعه رضابیگی نیز از بـین سازهها، کنترل رفتار درکشده بیشترین همبستگی را با قصد رفتاری داشت و قصد، بیشترین همبستگی را با رفتار نشان داد [
20]، اما در مطالعه او سـازه نگـرش در پـیشبینـی قصـد و رفتار سهمی نداشت.
بعد از قصد رفتاری، بالاترین میانگین مربوط به سازه هنجار ذهنی بود. اگرچه بین هنجار ذهنی و رفتار رابطه ضعیفی یافت شد، اما با توجه به ارتباط آن با قصد رفتاری بهطور غیرمستقیم میتواند بر رفتار تأثیرگذار باشد. بنابراین ممکن است افراد تحتتأثیر افراد مهم، بهویژه خانواده، قصد به انجام رفتار را داشته باشند، اما به دلیل موانع و مشکلاتی که برای آنها پیش میآید نتوانند آن رفتار را انجام دهند. در طول این مطالعه بعضی مادران از عادات غذایی ناسالم فرزندان و همسران خود شکایت داشتند و همین را علل عدم رفتار درست میپنداشتند که با نتایج مطالعه کشاورز همسو است [
26]. بنابراین، در این مسئله نقش آموزش و پرورش در ارتقای رفتار سالم نمایان میشود. همچنین در حوزه سلامت علاوه بر ادارات باید مشاغل آزاد (بهویژه مردان) نیز مدنظر باشد و تصمیمات لازم اتخاذ شود. از محدودیتهای این مطالعه کمسواد بودن افراد موردبررسی و عدم ثبت موارد پرهدیابت در سامانه سیب وزرات بهداشت بود که دسترسی به افراد را با مشکل مواجه میکرد. بنابراین پرونده الکترونیک تمام زنان 30 تا50ساله مورد بررسی قرار گرفت تا گروه هدف به دست آمد و این خود فرایند انجام پروژه را طولانی کرد.
نتیجهگیری
درنهایت میتوان به این نتیجه رسید که برای دستیابی به سبک زندگی سالم در گروه آسیبپذیر و افراد پیشدیابتی تأکید بر افزایش توانمندی آنان در زمینه انتخاب غذای سالم و تقویت انگیزههای فردی در راستای نیل به تصمیمگیری صحیح و درنهایت رعایت مصرف صحیح مواد غذایی میتواند در برنامهریزیهای آموزشی مسئولین بهداشتی برای کاهش ابتلا به دیابت مورد توجه قرار گیرد.
همچنین هنجارهای ذهنی (اعم از خانواده، دوستان و غیره) نیز میتوانند نقش گستردهای در سلامت ایفا کنند. از آنجایی که افراد هر خانواده در طول روز نقشهای متفاوتی دارند، لازم است در محل کار خود آموزشهای لازم را کسب کرده و درنهایت قصد و سپس رفتار سالم در فرد نهادینه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
برای رعایت ملاحظات اخلاقی، قبل از انجام پژوهش اهداف مطالعه برای شرکتکنندگان شرح داده شد و رضایت آنان با تکمیل فرم دریافت شد. تمامی اطلاعات مربوط به افراد بهصورت محرمانه حفظ شد و پرسشنامهها بدون نام و نام خانوادگی تحلیل شدند. این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1398.07 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علومپزشکی اراک رسیده است.
حامی مالی
پژوهش حاضر با حمایت مالی دانشگاه علومپزشکی اراک در قالب پایاننامه کارشناسی ارشد رشته آموزش بهداشت انجام شد.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان معیار استاندارد نویسندگی بر اساس پیشنهادات کمیته بینالمللی ناشران مجلات پزشکی را داشتند و همگی به یک اندازه در نگارش مقاله سهیم بودند.
تعارض منافع
بنا به نظر نویسندگان هیچگونه تعارض منافعی در این مقاله ندارند.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی اراک به دلیل حمایت مالی این تحقیق تقدیر و تشکر میکنند.